چاپ اول كتاب «الاقتصاد فيما يجب عليالعباد» به زبان عربي، تاليف شيخ «الطائفه ابيجعفر محمدبن الحسنالطوسي» تحقيق «السيد محمدكاظم الموسوي» از سوي نشر دليلما منتشر و روانه بازار كتاب شد.\
اين كتاب از املاي شيخ با اختصار فراهم آمده است. مباحث اعتقادي و وجوب معرفت در اين باره با اقامه برهان بدون اطناب ممل و ايجاز مخل صورت گرفته و در پي آن عبادتهاي شرعي كه عمل به آنها واجب باشد ياد شده، سپس مسائل اصول و عقايد مطرح شده است. عبادت مذكور از اعمال نماز با بيان طهارت آغاز ميشود و چنانكه مولف گويد: «عبادتهاي شرعي پنج است: نماز، زكات، روزه، حج و جهاد» و در پايان فصل جهاد گويد كه تفصيل اينها را در «النهايه» و «المبسوط» بيان كرده است.
ابو جعفر محمدبن حسنطوسی معروف به شیخ طوسی، شیخالطایفه و شیخ، از بزرگترین علمای مذهب امامیه در قرن پنجم و معاصر سلطان محمود غزنوی، حکومت آلبویه، شیخ صدوق، فردوسی، شیخ مفید و سیدمرتضی بود.
وی در رمضان سال ۳۸۵ هجری قمری در طوس زاده شد، گرچه تاریخ دقیق تولد او در دست نیست. او از کودکی آغاز به آموختن علوم اسلامی کرد. در اينکه وي از مردم روستاي طوس، طابران يا نوغان؛ يعني مشهد کنوني يا از ديگر روستاهاي اطراف طوس بوده، اختلاف نظر است. از آنجا که او در الفهرست و ديگر کتابهايش خود را طوسي خوانده و نجاشي از دانشمندان همعصر او نيز در کتابهاي رجالي خود وي را طوسي ناميده است؛ ما نيز او را طوسي ميدانيم. از ظواهر امر چنين برميآيد که او هم در همان طوس به دنيا آمده است. گفتني است در آن زمان، ساکنان منطقه خراسان و طوس مانند بسياري از ديگر مناطق ايران، بيشتر سنيمذهب بودهاند. با اين همه در اينکه شيعيان دوازده امامي در خراسان و سرزمينهاي اطراف بارگاه امام هشتم، يعني حضرت رضا"ع" وجود داشتهاند جاي ترديد نيست.
شيخ طوسي (385ـ460 قمري) از عالمان، فقيهان و متكلمان برجسته شيعي كه در طول 75 سال عمر پربركت خود، تحقيقات فراواني در زمينههاي كلامي، فقهي، تفسيري و... به مدارس علوم ديني تحويل داده است.
وي در كتاب «الاقتصاد فيما يجب عليالعباد» و «تمهيدالاصول» با تفصيل بيشتري به ضرورت بعثت انبيا و فوايد نبوت و نيازهاي بشر به دين پرداخته است.
او از ستارگان بسیار درخشان جهان اسلام بود و در فقه و اصول، حدیث، تفسیر، کلام و رجال تالیفات فراوان دارد. خاندان شیخ طوسى تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. سالها در رأس مکتب تشیع به عنوان مؤسس مکتب جعفری در نجف اشرف و مجدد دین و مکتب در قرن پنجم هجری بود. مسلمانان بیشتر به شخصیت علمی او واقف گشتند و شیعیان جهان مخصوصا ایرانیان به وجود شیخ طوسی (ایرانی) در جهان آن روز مفتخر بودند؛ زیرا او اولین شخصیت بزرگ علمی در جهان اسلام از مملکت امام هشتم(ع) بود.
مکتب شیخ، مکمل مکتب مفید و سیدمرتضي بود، این استاد ماهر به تمام فنون فقهی، اصولی، کلام، تفسیر، حدیث و رجال مهارت داشت و در سجایای اخلاقی و فضائل معنوی یکتا بود. نظریات فقهی او تا چندین سال صائب و پابرجا بود و آراء او متکی بدلائل عقلی و نقلی مستفاد از ادله فقهی است لذا آثار نفیسش قرنها دست به دست میگشت تا به اعلام جهان امروز رسید. (شيخ طوسي را شيخالطائفه و گاهي شيخالاماميه نيز گفتهاند. کنيه او ابوجعفر است که گاهي در برابر شيخ کليني و شيخ صدوق که کنيه هردوي آنها ابوجعفر بود به او ابوجعفر ثالث گويند. اين سه عالم شيعي يعني شيخ صدوق، کليني و طوسي هم نام و هم کنيهاند و هر سه از دانشمندان شيعه و نويسندگان کتب اربعه (کافي، تهذيب، استبصار و من لا يحضرهالفقيه) هستند اين چهار کتاب از کتابهاي معتبر شيعه و از منابع مهم فقه شيعه به شمار ميآيند.
در زمان حيات شيخ طوسي، شهرهاي طوس، نيشابور، سبزوار، ري و قم مناطقي بودهاند که وي ميتوانسته از محضر دانشمندان -اعم از شيعه و سني- استفاده کند به ويژه قم که مرکز شيعيان بود و دانشمندان بسياري در آنجا ميزيستهاند. در حقيقت عمده تحصيل شيخ در زادگاهش و نزد استادان عادي سپري شده است، زيرا بعيد به نظر ميرسد که وي تا 23 سالگي مدتي در يکي از مراکز علمي به سر برده و از محضر استادان قابل و شهيري استفاده کرده باشد؛ اما در يکي از آثارش از آنها ياد نکرده باشد.
در سال ۴۰۸ هجري قمري ، يعني در سن 23 سالگی، خراسان را به قصد عراق ترک کرد و به بغداد رفت تا از محضر بزرگترین دانشمند شیعه آن عصر یعنی شیخ مفید درس آموزی کند و تا پایان عمر در عراق ماند.
شیخ طوسی در دوران جوانی به درجه اجتهاد رسید و کتاب «تهذیبالاحکام (يكي از كتب اربعه شيعه)» را در این دوره و با پیشنهاد استادش، شیخ مفید تألیف کرد. وی پنج سال شاگرد شیخ مفید بود و بعد از مرگ شیخ نزد شاگرد او سیدمرتضی حاضر شد و ۲۳ سال تلمذ کرد. سیدمرتضی علمالهدی به سال ۴۳۶ هجري درگذشت و پس از وی شیخ طوسی مرجع شیعه شناخته شد. ترکان سلجوقی در سال ۴۴۷ هجري با استفاده از ضعف آلبویه ـکه شیعه مذهب بودندـ به بغداد حمله کردند و با اشغال آن، حکومت آلبویه را برانداختند. طوسی تا سال ۴۴۸ هجري در بغداد بود و مجلس درس خود را در همان شهر تشکیل داد اما در همان سال به سبب حمله طغرل به بغداد و انقراض آلبویه، بر آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان افزوده شد.
در این زمان عبدالملک وزیر طغرل بیک، به محلههای شیعهنشین حمله کرده، به قتل آنان پرداخت. حتی به خانه شیخ نيز حمله کردند تا وی را به قتل برسانند، ولی او را نیافتند و وسایل منزل و کتابهای او را آتش زده نابود ساختند. گفتهاند طغرل بیک تا سال ۴۴۹ هجري، چندین بار کتابهای شیخ طوسی را در ملا عام سوزاند. بعد از این حادثه شیخ از بغداد خارج شد و به نجف رفت و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد. گفته شده که در آنجا ۳۰۰ مجتهد تربیت کرد و چندین کتاب نوشت. نفوذ علمی وي به گونهای بود که تا ۸۰ سال فتوایی مخالف فتواهای او صادر نشد.
خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. پسرش شیخ ابوعلی ملقب به «مفید ثانی» بنا بر نقل مستدرک (جلد 3، صفحه 498) کتابى به نام «أمالی» دارد و کتاب «النهایة» تألیف پدرش را نیز شرح کرده است. همچنین مطابق نقل کتاب «لؤلؤةالبحرین» دختران شیخ طوسى نیز فقیهه و فاضله بودهاند. شیخ ابوعلى فرزندى به نام «شیخ ابوالحسن» داشت که بعد از پدرش مرجعیت و ریاست حوزه علمیه به او منتقل شد. او (پسر شیخ) در سال 540 هجرى درگذشت.
مقام علمی شیخ و نظر و گفتار بزرگان درباره او را رقم ميزنيم:
نجاشى، معاصر او در شأن شیخ مىنویسد: «ابوجعفر محمدبن حسنبن علىطوسى، بزرگى از اصحاب ما، ثقه، و از شاگردان استاد ما ابوعبداللّه (مفید) مىباشد.»
عـلامـه سـیـدمـهدى بحرالعلوم که خود از پیشوایان مکتب جعفرى و از با تقواترین علماى جهان اسلام به شمار ميرود در مورد شیخ طوسى مىگوید: «محمدبن حسنطوسى، سرآمد طائفه امامیه و پرچمدار شریعت اسلام و پیشواى فرقه شیعه بعد از ائمـه مـعـصومین (سلاماللّه علیهم) است او در آنچه متعلق به دین و مذهب است، مورد اعتماد ماست. او محقق اصول و فروع و تهذیب کننده معقول و منقول است. شیخالطائفه ما و رئیس شیعه علىالاطلاق است.»
علمای بعد از شيخ، همه پيروان او بودند. علامه حلی در کتاب «خلاصةالاقوال» درباره شیخ طوسی این عبارت کوتاه را گفته است که: «جمیعالفضائل تنسب الیه». البته مقصود علامه، جمیع فضائل انسانی نیست، زیرا مقام عصمت که یکی ازفضائل انسانی است، خاص برگزیدگان الهی است، بلکه منظورش جمیع فضائلی است که باید در یک پیشوای دینی جمع باشد. این فضائل عبارتاند از: علم و تقوی (تطبیق اعمال با دستورات دین).
شیخ طوسی در علوم اسلامی تا جایی پیشرفت كرد که کرسی مخصوص عالمترين دانشمندان در بغداد را به او دادند. شیخ طوسی نه تنها به علوم زیادی چون: فقه، کلام، فلسفه، تفسیر، اصول و... احاطه داشت و آنها را تدریس می کرد؛ بلکه آنها را تهذیب کرد. شیخ طوسی با تألیف دو کتاب «تهذیب» و «استبصار»، صحاح احادیث شیعه را در حصار کشید و با تصنیف کتاب مبسوط در فقه، به فقه شیعه که مورد طعنه بعضی از مخالفان بود -که گفته بود در شیعه اجتهاد نیست- آبرو داد، و در آن به قدری فروع فقهی داد که مایه تعجب است.
در تفسیر، کتاب «التبیانالجامع لعلومالقرآن» را نوشت که از بهترین تفاسیر شیعه است و شیخ طبرسی، صاحب تفسیر «مجمعالبیان» که از اعاظم مفسران است، در برابر تبیان طوسی سر تعظیم فرود آورده است. و علم اصول را که تا آن زمان مهذب نبود، تهذیب کرد. و کتاب «خلاف» را که در آن، با مخالفین مناظره کرده است، بسیار استادانه و ماهرانه پرداخته است و اینهاست فضائل علمی که علامه حلی تمام آنها را منسوب به او میداند. علمای دیگر همچون ابن ادریس حلی، علامه مجلسی و... نیز از او به بزرگی یاد کردند.
از خـصـوصـیات دیگر شیخ طوسى آن است که تا مدت طولانى فقهاى شیعه را تحت تاثیر آرا خود قرار داد، به طوریکه هیچ یک از فقها جرأت نیافتند در برابر آرا فقهى شیخ، نظریات خود را ابراز نـمـایـنـد. الـبـتـه ایـن مـسائل باعث رکود تکامل فقهى در برههاى از زمان شد ولى بعدها با درخششى که برخى از فقها از نسل آن فقیه بزرگ نمودند، این سد شکسته و آرا و نظریات فـقـهى جدید در عرصه زندگى مسلمانان طلوع و تجلى نمود و افکار و آرا جدید فقهى در عرصه زنـدگـى مردم تابش نمود. در درک عظمت وى کافى است در نظر داشته باشیم که تا سالها بعد از وى با وجود انبوه دانـشمندان شیعه، هیچ عالمى توفیق نیافت که شخصیت علمى و موقعیت او را تحتالشعاع خود قرار دهد. در علوم کلامى و فلسفى و معقول و منقول، تا ظهور خواجه نصیرالدین طوسى و علامه بىمانند حسنبن یوسف مطهرحلى، هیچ کس یاراى برابرى با عقاید کـلامـى وى را نـداشـت در تـفـسـیر قرآن تا پیش از مجمعالبیان امینالاسلام طبرسى هـیـچ کـتاب تفسیرى همتاى التبیان او وجود نداشته است مجمعالبیان نیز همچنان که مؤلفش گوید، از دریاى بىکران معارف تبیان اقتباس نموده و خوشههایى را چیده است.
در فـقه و اصول نیز تمام فقهاى بعد از او، ناقل فتاواى وى بودهاند و به احترام فقاهت و دانش او از خـود راى و نـظـرى ابـراز نـمـىداشتند تا اینکه محمدبن ادریس حلى برخاست و اجتهاد و مکتب فقهى شیعه را با جرات و تهور خاصى از حالت رکود موجود و وضع یکنواخت بیرون آورد.
بـا سـقـوط «آلبویه» و روى کار آمدن خاندان سلجوقى، وضع به یک باره دگرگون شد و دوبـاره آزار و اذیـت شیعیان و قتل عام آنان آغاز شد و شیعیان مجبور شدند براى حفظ جان و نـامـوس خود تقیه نمایند. با حمله افراد متعصب و اراذل و اوباش به صفهاى عزادارى سیدالشهدا(ع)، مراسم عزادارى شیعیان نیز به ظاهر متوقف شد و بسیارى از عزاداران کشته شدند. در یـکـى از این حملات که تحت نظارت وزیر عبدالملک انجام گرفت، بسیارى از شیعیان کشته شـده و بـسـیارى از خانهها و مغازهها و مراکز علمى و کتابخانههاى شیعى به آتش کشیده شده و غارت شدند. شیخ طوسى نیز از این غارت در امان نماند، زیرا همانطور که ذکر شد، وى داراى بزرگترین کرسى تدریس در بغداد بود. عدهاى از علماي اهل سنت که این موضوع را خوش نداشتند و بـه شـیـخ حـسـادت مـىکـردند، بارها کوشیده بودند که با تهمت و افترا، شیخ را از این منصب کنار نمایند. امـا این حسادتها، بالاخره کار خود را کرد و اراذل و اوباش به خانه شیخ حمله برده و آن را به آتش کـشـیـده و بـسـیـارى از امـوالش را به غارت بردند. در اين حمله، کرسى تدریس شیخ نیز به آتش کشیده شد و کـتـابخانه بزرگ و معروف او نیز که مخزن گنجینهها و ذخائر علمى بود، طعمه حریق شده و بـسـیـارى از کـتـب نـفـیـس و بـىمـانند او نیز در آتش جهل و تعصب نابود گردید.
علاوه بر آن کـتـابـخـانـهاى کـه به دستور شاهپوربن اردشیر وزیر بهاءالدوله دیلمى ساخته شده بود و یکى از بـزرگترین و عظیمترین ومعروفترین و معتبرترین کتابخانههاى آن روزگار بود -و هزاران جلد کـتـاب خطى و نفیس که از روى کتابهاى مختلف از سراسر جهان آنروز استنساخ شده بود و در آن نـگـهـدارى مىشد، و قرآنهاى تذهیب کارى شده و قرآنهایى که به وسیله بزرگترین خطاطان عـرب نوشته شده بود و به نفاست این کتابخانه مىافزود- تماما توسط عدهاى از جاهلان متعصب و گمراه به آتش کشیده شد و تعداد زیادى از کتب منحصر به فرد، از جمله تعداد زیادى از کتابها و تألیفات خود شیخ نيز از بین رفت.
بعد از این حادثه، اراذل و اوباش به خانه شیخ حمله کردند تا وى را به قتل برسانند، ولى چون او را نیافتند، وسایل منزل و کتابهاى او را به بازار آورده، پرچمها و علمهایى که شیعیان در عاشورا از آن استفاده مىنمودند، بر آنها افزوده و همگى را به آتش کشانده و نابود ساختند.
بـعد از این حادثه اسفبار که ضایعات جبرانناپذیرى به جهان علم وارد ساخت، شیخ از بغداد خارج و به نجف اشرف متوارى شد.
نجف اشرف در آن هنگام ده کوچکى بود که عده معدودى از شیعیان مشتاق، در جوار بارگاه مولاى متقیان امیرالمؤمنین على(ع) زندگى مىکردند.
بـعد از فروکش کردن خشم و طغیان جاهلان، شیخ در نجف اشرف حوزه علمیهاى تأسیس نمود که بزرگترین حوزه علمیه در میان شیعیان شد. تعداد شاگردان وى از فقها و مجتهدان و علماى شیعه، به بیش از 300 تن رسید و در همان وقت، چند صد نفر از علماى اهل سنت نیز از محضر او استفاده مىکردند.
شیخ طوسى مؤلف دو کتاب از کتب اساسى و مرجع چهارگانه شیعه است، به نامهاى «تهذیب الأحکام» و «الاستبصار» که هر دو در زمینه روایات و احادیثى است که جنبه فقهى و حکمى دارند. از دیگر تألیفات اوست: النهایة، المبسوط، الخلاف، عدةالأصول، الرجال، الفهرست، تمهیدالأصول و تفسير التبیان.
شیخ بزرگوار طوسى در شب دوشنبه 22 محرم سال 460 هجرى به رحمت ایزدى پیوست و در نجف اشرف در خانه خویش به خاک سپرده شد. به این ترتیب جهان اسلام یکى از بزرگترین و نامورترین فقیهان خود را از دست داد. شخصیتى که تاریخ کمتر به نظیر او در جامعیت برخورد کرده است و هنوز فقهاى ما از پرتو وجود او برخوردار هستند.
مرحوم شيخ طوسي در ميان دانشمندان شيعه، شخصي پر كار و كثيرالتاليف بوده است و كتابشناس معاصر او يعني نجاشي در كتاب خود، 23 كتاب از كتابهاي وي را نام ميبرد. شيخ طوسي خود به 41كتاب از مولفاتش اشاره كرده است و در عين حال مصادر ديگر آثار وي را تا 50 كتاب ذكر كردهاند. با نگاه به تاليفات شيخ طوسي روشن ميشود كه اين دانشمند در مقام يك منجي و چارهگر به تاليف آثار خود اقدام كرده و همه جا در نگارش كتابهاي خود، پاسداري از مذهب شيعه و رفع تناقض از چهره آن را وجهه همت خويش قرار داده است.
او در تفسير قرآن كتاب «تبيان»، در فقه كتب «نهايه»، «مبسوط» و «خلاف»، و رشته كلام كتب «تلخيصالشافي»، «المفصح والغيبه»، در حديث كتب «تهذيب»، «استبصار» و «امالي» و در رشته رجال، كتب «رجال»، «فهرست» و «اختيارالرجال» را به نگارش درآورد و اينها همه قسمتي از آثار گرانقدر وي را تشكيل ميدهند. از اين رو شيخ طوسي موقعيت بينظيري در ميان دانشمندان شيعه پيدا كرد و چنان كه گفتهاند، او مهمترين حلقهاي است كه طبقه متقدمان را به طبقه متاخران وصل ميكند.
چاپ اول كتاب « الاقتصاد فيما يجب عليالعباد» (عربي) در شمارگان 1000 نسخه، 662 صفحه و 55000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما