شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۲
چرا در زمینه ساخت فیلم درباره عاشورا کم‌کاری می‌کنیم؟

آیا سینمای ما که در طول سال بیش از چند اثر گران قیمت کمدی تولید می‌کند نمی‌تواند هزینه ساخت فیلم اقتباسی درباره امام حسین علیه‌السلام را متحمل شود؟ آیا واقعه عاشورا بار دراماتیک کافی برای امروز سینمای ایران ندارد؟ مشکل کجاست؟

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: ایام عزاداری سالار شهیدان امام حسین که می‌شود تلویزیون ایران هم به یاد این می‌افتد که باید فیلمی درخور این ایام پخش کند. دیگر فقط نوحه و روضه و سینه‌زنی و سخنرانی برای مخاطب جوان جوابگو نیست. طبق معمول هرسال به سراغ پخش سریال مختارنامه و فیلم سینمایی آن می‌رود. گاهی هم پا را فراتر گذاشته و سریال «شب دهم» حسن فتحی را بازپخش می‌کند.

سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی ما منابع مکتوب تأیید شده از واقعه عاشورا داریم و می‌توانیم سال‌ها و بارها از روی این منابع به غیر از آنچه که سینه به سینه به مارسیده‌است اقتباس کنیم دستمان بسته است و هیچ کاری نمی‌کنیم. حاصل سینمای چهل و چندساله ما از اقتباس ادبی درباره واقعه عاشورا و شهادت امام حسین علیه‌السلام چه بوده‌است؟ به جز ۴ فیلم در ۴ دهه که دوتای آنها هنوز هم اکران نشده سینمای ما چه کرده‌است. مشکل کجاست؟ اقتباس سینمایی از روی این واقعه چرا اینقدر سخت و نشدنی به نظر می‌رسد؟

با بررسی ۴۵ سال سینمای بعد از انقلاب متوجه می‌شویم؛ اولین قدم در زمینه ساخت فیلم عاشورایی را فریبرز صالح در سال ۱۳۶۱ با ساخت «سفیر» برداشت. او با هزینه ۱۵ میلیون تومانی، نخستین فیلم بیگ پروداکشن سینمای ایران را ساخت. داستان فیلم ماجرای «قیس بن مسهر» پیک امام حسین (ع) است که راهی کوفه می‌شود و درپایان به شهادت می‌رسد. بازی زیبا و درخشان فرامرز قریبیان در نقش اصلی یکی از نقاط قوت این فیلم است. نکته قابل توجه دیگر این است که سینمای ایران و کل کشور در آن سال‌ها درگیر جنگ و دفاع مقدس است و ساخت این فیلم بسیار سخت است اما فریبرز صالح که روحش شاد به خوبی از پس این کار برمی‌آید و سینمای ایران نیز این هزینه را متحمل می‌شود. نتیجه نیز هنوز قابل قبول است.

تقریباً دوازده سال بعد و در سال ۱۳۷۳ شهرام اسدی فیلم «روز واقعه» را با فیلم‌نامه درخشان بهرام بیضایی جلوی دوربین می‌برد. بیضایی با این فیلم عرض ارادتی به امام حسین علیه‌السلام می‌کند. شاید تا امروز به جرأت بتوان گفت این فیلم یکی از بهترین فیلم‌هایی است که به صورت غیرمستقیم به واقعه عاشورا پرداخته‌است. داستان «روز واقعه» درباره عبدالله نصرانی است که در پی کشف حقیقت و شنیدن ندای درونی‌اش عروسی خود را ترک کرده و به سمت کربلا حرکت می‌کند. این فیلم توانست پنج سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. بازیگران جوانی چون علیرضا شجاع نوری و زهرا مستوفی در کنار بزرگان این عرصه مانند عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، و محمدعلی کشاورز نقش‌آفرینی کردند.

برای نزدیک به دو دهه سینمای ایران هیچ کاری برای ساخت فیلم در زمینه عاشورا انجام نداد تا اینکه درسال ۱۳۹۱ احمدرضا درویش «روز رستاخیر» را با گروهی از بازیگران داخلی و خارجی ساخت اما فیلم به خاطر اعتراض عده‌ای درباره شخصیت‌های واقعه کربلا هرگز اکران نشد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر موفق به کسب هشت سیمرغ دربخش‌های مختلف شد. درویش که چندین سال از عمر خود را برای ساخت این فیلم گذاشته‌بود، دیگر به سینما برنگشت. در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت به وی اهدا شد اما این نشان هرگز جبران اکران نشدن فیلمی که آنقدر برایش عمر و هزینه شده‌بود را نخواهد کرد.

آخرین تلاش برای به تصویر کشیدن فیلمی درباره واقعه کربلا همین امسال توسط داریوش یاری انجام شد. در سال ۱۴۰۳ داریوش یاری فیلم «شور عاشقی» را با بازی شهره موسوی، مهدی زمین پرداز و سیامک صفری ساخت. یاری در فیلم «شور عشق» به ساعات پس از واقعه کربلا می‌پردازد و شخصیت اصلی فیلم «سلما» باید در مسیر خود صدای اسرای کربلا باشد.

اینکه علت نساختن فیلم درباره موضوعی چنین دراماتیک و تراژدی تلخ که ریشه در فرهنگ و مذهب و اعتقاد مردم ایران دارد و با هر کیفیتی هم که ساخته شود به دلیل مضمون موردتوجه‌اش مخاطب‌پسند است به کجا برمی‌گردد جای بررسی عمیق دارد. در این باره در مصاحبه‌ای از مجتبی فرآورده تهیه‌کننده شناخته شده سینما که سال‌ها برای ساخت سریالی با عنوان «ثارالله» تلاش کرده‌است دریکی از خبرگزاری ها آمده بود: «ایام شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) که نزدیک می‌شود معمولاً این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا درباره امام حسین (ع) و عاشورا کاری تولید نشده است. هر سال هم همین اتفاق می‌افتد اما ظاهراً آن گوش‌هایی که باید بشنوند، نمی‌شنوند. اگرچه شاید به تعبیری کار بیهوده‌ای است؛ وقتی هر سال می‌گوییم کسی گوش نمی‌دهد چرا باید سال بعد دوباره تکرار کنیم اما به نظرم می‌آید که بد نیست این کار انجام بشود به جهت اینکه کسانی‌که در این حوزه کم‌کاری می‌کنند حداقل سبدشان سبد پربارتری در کم‌کاری و کارشکنی‌هایشان باشد.آن کسانی که احیاناً شرایط را نابرابر و ناعادلانه کردند که این‌گونه کارها ساخته نشود، ان‌شاءالله آن دنیا جوابگوی حضرت اباعبدالله (ع) خواهند بود.»

به نظر می‌رسد تلاش برای ساخت چنین فیلم‌هایی آب در هاون کوبیدن است. همه ما از تلاش و بیماری‌هایی که کارگردان و تهیه‌کننده سریال «مختارنامه» برای ساخت این سریال فاخر متحمل شده‌اند شنیده‌ایم، اما مهم، انجام کار است به هر صورت با همتی مضاعف ساخت این سریال انجام شد اما آیا سینمای ما که در طول سال بیش از چند اثر گران قیمت کمدی تولید می‌کند نمی‌تواند هزینه ساخت فیلم درباره امام حسین علیه‌السلام را متحمل شود؟ آیا واقعه عاشورا بار دراماتیک کافی برای امروز سینمای ایران ندارد؟ مشکل کجاست؟ تهیه‌کنندگان بزرگی که گاهاً چند فیلم را هم‌زمان بر روی پرده نمایش دارند و دفاتر فیلم‌سازی قدرتمندی که در دهه‌های قبل در ایران وجود داشته و هنوز هم گاه گاهی فیلم تولید می‌کنند بضاعت ساخت این آثار را ندارند. سینمای ایران و مخاطب فیلم ایرانی چه؟ آیا به تماشای فیلمی با موضوع امام حسین علیه‌السلام نمی‌رود؟ آیا کارگردان و عوامل کاربلد برای ساخت این آثار سنگین به لحاظ تولیدی در ایران نیست!

گاهی اینقدر جواب این سوال‌ها واضح است که به جواب قاطع آن شک می‌کنیم مخاطب ایرانی که به تماشای فیلم «مریم مقدس» رفت کجاست؟ داوود میرباقری و حسن فتحی و شهریار بحرانی و… که قبلاً توانمندی خود را در این زمینه ثابت کرده‌اند دیگر نمی‌توانند این کار را انجام دهند. جوان‌های توانمند دیگر چه؟

حرف سر نخواستن است یا اعتقادمان کم شده؟ جایگاه سینمای مذهبی در ایران که قرار بود فیلم‌های سالم و شریف تولید کند کجاست؟ آیا چون واقعه عاشورا هرسال تکرار می‌شود تازگی خود را از دست داده است اصلاً مگر ما چقدر فیلم درباره عاشورا تولید کرده‌ایم که بخواهد تازگی اش را از دست بدهد. مگر تعزیه هرسال اجرا نمی‌شود پس چرا هنوزهم تازگی دارد؟ ایراد از سخت‌گیری مسوولان و مقامات مذهبی است؟ همان هایی که سکانس های حضرت ابوالفضل سریال «مختارنامه» را درآوردند. پس چرا کسی به زن پوشی حضرت زینب در تعزیه و ابوالفضل خوان و… گیر نمی‌دهد همه می دانند این بازیگر تعزیه است و نقش آن فرد را اجرا می‌کند. داستان که به سینما می‌رسد چرا همه چیز سخت و پیچیده می‌شود.

خلاصه حرف اینکه ما با ۴۵ سال سینما فیلم درخور شأن و قابل توجهی درباره بزرگترین واقعه تاریخ اسلام نساخته‌ایم. اینکه چرا و چه شد هیچ‌کس شاید درست نداند اما آنچه مسلم است هنوز وقت است کاش محرم امسال تلنگری باشد برای دست‌اندرکاران ساخت فیلم، برای مسوولان برای کسانی که نگران خوراک اعتقادی و فرهنگی بچه‌ها و نسل‌های آینده هستند. می‌دانیم که خیلی از فیلم‌سازان به اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ارادت قلبی دارند گاهی هم تلاش‌هایی شده اما وقتی اجازه اکران نباشد، وقتی اجازه ساخت نباشد و وقتی نتوان فیلمی ساخت، دست فیلمساز هم بسته است و ترجیح می‌دهد فیلم بی‌دردسر و پرمخاطب خودش را بسازد تا خودش را به سختی بیندازد. کاش اعتقادمان را کمی محک بزنیم بگوییم در این زمینه چه‌کار کرده‌ایم؟ چه کار می‌توانیم بکنیم تا لااقل به عنوان مسوول فرهنگی، سینمایی یا به عنوان فیلمساز یا هر دست‌اندرکار و متولی در این زمینه اگر کاری از دستمان برمی‌آید، انجام دهیم تا لااقل شرمنده پسرفاطمه سلام‌الله علیه نمانیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها