به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره شاهمحمدی در بخش دوم کارگاه «زندگی و حقوق کودکان در دنیای دیجیتال» که به همت انتشارات ذکر (کتابهای قاصدک) در بوکتاب باغ کتاب برگزار شد، به موضوع هویتسازی توسط دنیای دیجیتال برای نوجوانان اشاره کرد و گفت: اتفاقی که الان در مورد نوجوانها در فضای مجازی افتاده است این است که خیلی از جریانهای فضای مجازی، اپلیکیشنها و امکانات مجازی و آنلاین در حال شکلدهی به رفتار نوجوانان هستند و به نوعی دارند هویت آن نوجوان را شکل میدهند. ما الان داریم میبینیم که نوجوانان امروز از نظر هویت شاید خیلی متفاوت از یک دهه قبل هستند و در حال حاضر فرهنگ کرهای آنقدر بیسروصدا دنیای نوجوانان ما را گرفته است که بیشتر بچهها زبان کرهای را بلدند، تمام خوانندهها و بازیگران کرهای را میشناسند و پروفایل بیشتر دانشآموزان ما، عکسهای کرهای است؛ زیرا این هویتسازی خیلی بیسروصدا و در سایه اغماض و چشمپوشی مسئولان و معلمان و سیستم آموزش و پرورش ما شکل گرفته و یک حقیقت انکارناپذیر شده است.
او افزود: بنابراین حساسیتی که در مورد نوجوانها وجود دارد همین شکلدهی افکار آنهاست؛ شکلدهی افکاری که کاملاً غیرمستقیم و تأثیرگذار در حال انجامشدن است. حالا اگر والدینی در این دنیا، در این فضا، بخواهد ضربتی عمل کند و بیاید کودک و نوجوان خود را کاملاً از فضای مجازی دور کند، او یک شکستخورده کامل است. والدین باید مقداری هوشمندانهتر عمل کنند. ما قوانین خانگی را باید در همه خانهها داشته باشیم؛ یعنی آن پدر و مادر آگاه و مقتدر امروز، باید سواد دیجیتال خود را بالا ببرد و درباره همه جریانهای روز آگاه باشد و متناسب با آن، قوانین خانگیشان را وضع و رعایت کند تا نوجوان و کودک خود را از آن تهدیدی که فرد مطلع نیست، نجات بدهد. پس قوانین خانگی و ارتباطات مؤثر میتواند کمک بسیار بزرگی به والدین در محافظت از فرزندانشان کند. یک نقل قول جالبی از اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل است که میگوید خیلی از مردم در چندسال آینده در صدد این برمیآیند که اسم خودشان را عوض کنند به دلیل شرمساری؛ یعنی از عکسهایی که از خود منتشر کردهاند در وجودشان آنقدر شرمساری به وجود میآید که در صدد حذف خود هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: واقعاً بودن در فضای مجازی که ما همه آن را تجربه کردهایم، هیجان خاصی دارد. این موضوع در مورد کودکان خیلی ظریفتر، خاصتر و خیلی خطرناکتر است. باید بسیار مراقب باشیم هر عکسی را از کودک منتشر نکنیم؛ ولی اگر قرار است این مورد را در فضای مجازی تجربه کنیم حداقل در گروههای خصوصی بین اعضای خانواده و فامیل و پدربزرگ و مادربزرگ تجربه کنیم و وارد آن فضای عمومی و بستر اینترنت نشویم؛ زیرا آنجا جای کودکان نیست. همهمان این را میدانیم که حتی در یکسری از مسائل، جای بزرگترها هم نیست چه برسد به کودکان. کودکان را در مورد این موضوع مستثنی کنیم، مقداری بیشتر در موردشان حساسیت نشاد دهیم و آگاه باشیم به این موضوع. اگر پدر و مادری واقعاً این حساسیت را نشان میدهند، ما به آنها احترام بگذاریم و از هر بچهای که هر کجا دیدیم عکس و فیلم نگیریم که در صفحههای خود منتشر کنیم تا بخواهیم از دیگران لایک و بازدید و بازخورد مثبت بگیریم.
طاهره شاهمحمدی در تکمیل صحبتهای خود عنوان کرد: پدرها و مادرها باید در مورد اینکه کودکشان چه چیزی را در اینترنت جستوجو میکند و چه چیزی را در آن فضا میبیند، با ظرافتهای مخصوص به خود و همان قوانین خانگی که وضع میکنند، نظارت غیرمستقیم داشته باشند؛ اما یک موضوع خیلی ظریف هم در اینباره وجود دارد و آن این است که واقعاً جاسوسی از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی جواب نمیدهد و فقط هزینه و وقتتان هدر میرود. اصلاً به هیچ عنوان به فکر جاسوسی از بچهها نباشید؛ بلکه به فکر آگاهسازی باشید، به فکر تعامل باشید: یعنی فکر دو جانبه، دو طرفه و یک ارتباط سالم و درست. اگر قرار است ما کودک را از فضای مجازی دور کنیم موظفایم جایگزینی هم در اختیارش قرار دهیم. ما باید از نظر ورزشی، آموزشی و سرگرمی و تفریح و شاید انتخاب یک همبازی درست و قراردادن فرزندمان در چنین شرایطی، برنامهریزی ظریف داشته باشیم؛ پس اگر قرار است آن گوشی را از دست بچه بگیریم باید حتماً جایگزین را هم در نظر بگیریم.
سید محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق کودک نیز در ادامه این کارگاه صحبتهایی در مورد آموزش حقوق به کودکان ارائه کرد. او در اینباره بیان کرد: ما باید در سه حوزه به کودکان آموزش حقوق داشته باشیم: حقوق فردی، حقوق اجتماعی و حقوق شهروندی. حقوق شهروندی یعنی حقوقی که کودک در اجتماع، در شهر، در آپارتمان، در فضای مجازی و در مدرسه باید یاد بگیرد و اجرا کند که من و خانم شاهمحمدی به تمامی این موضوعات در مجموعه کتابهای «آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی» اشاره کردهایم. اول از همه ما باید حقوق فردی کودک را به او آموزش دهیم؛ مثلاً به او یاد دهیم که وقتی معلمت یا مربی مهدت میخواهد از تو عکس بگیرد میتوانی اجازه این کار را به او ندهی. قبول دارم که شاید کودکان تا ۹ سالگی توان این مخالفت و ابراز وجود را نداشته باشند، اصلاً به خاطر همین موضوع است که کنوانسیون حقوق کودک میگوید که پدر و مادر و دولتها باید مصالح عالی کودک را در نظر بگیرند؛ زیرا کودک نمیتواند برای خودش تصمیمگیری کند؛ ولی ما به عنوان پدرها و مادرهای نسل جدید موظفایم این حقوق را از سنین پایین به آنها آموزش دهیم.
او افزود: متأسفانه الان با پدیده «معلمبلاگری» مواجه هستیم و میبینیم که معلم به خاطر اینکه خودش معروف شود سر کلاس و بدون اجازه از بچهها عکس میگیرد و این عکسها و فیلمها را در فضای مجازی منتشر میکند. این را باید بپذیریم که ما هنوز قوانین جامعی برای پیگیری این موضوعات نداریم. متأسفانه ما اینترنت ملی کودک داریم؛ ولی هنوز برخلاف کشورهای دیگر مثل ژاپن و ایالات متحده آمریکا اجرایی نشده است. این کشورها همگی اینترنت کودک دارند؛ اینترنتی که برای کودک طراحی شده و در آن بستر امن، کودک نیازهای خود را از محیط دیجیتال میگیرد. ما هنوز قوانین با ضمانت بالای اجرایی در کشورمان نداریم. پس ما باید خودمان دستِ پیش را بگیریم و از حقوق کودکانمان حمایت کنیم. پدر و مادر و نهاد خانواده آنقدر مهم است که سازمان ملل همیشه آنها را خطاب میکند؛ همیشه برای حمایت از کودکان در فضای مجازی به پدر و مادر خطاب میکند تا به دولتها.
سیدناصری در مورد استفاده بچهها از فیلترشکنها گفت: فیلترشکن یکی از معضلات زندگی این روزهای ماست. ۹۷ درصد کودکان از ۹ سال تا ۱۵ سال به فیلترشکن دسترسی دارند. فیلترشکن حریم شخصی کودک را نابود میکند؛ نه دولت به شما کمکی میکند نه نهادهای نظارتی پس ما خودمان باید استفاده از فیلترشکن را برای کودکانمان به زیر صفر برسانیم. در جدیدترین گزارش سازمان ملل یونیسف (صندوق حمایت از کودکان) که سه ماه پیش منتشر شده به خانوادهها در سراسر جهان میگویند که از استفاده کودکان از فیلترشکن جلوگیری کنید و نگذارید کودکانتان به هیچوجه به فیلترشکن دسترسی پیدا کنند. مورد بعدی بعد از اینکه حقوق فردی کودک را به او یاد دادیم که چه حق و حقوقی دارد، باید حقوق اجتماعی را هم به او متذکر شویم. حقوق کودک یعنی یکسری وظایفی که دولت و افراد دیگر باید برای کودک انجام دهند و سری دیگری از تکالیف که خودِ کودک باید بپذیرد و انجام دهد؛ مثلاً اینکه در شهر چطور باید رفتار کند، در فضای مجازی چطور باید رفتار کند، در مدرسه و آپارتمان نیز همینطور. ما باید تکالیفی که کودک باید انجام دهد یعنی آن حس مسئولیتپذیریاش را هم باید به او آموزش دهیم در کنار اینکه داریم حقوقش را به او یادآور میشویم. یادمان نرود که با آموزش هر تغییری امکانپذیر است. ما باید کتابخواندن را به کودک یاد دهیم و یک نکتهای وجود دارد این است که برای کودک مشخص نکنید چه کتابی بخواند؛ برای مثال او را به سمت قفسههای دایرهالمعارف نبرید، شاید او تمایلی به خواندن دایرهالمعارف نداشته باشد و دلش بخواهد رمان بخواند. ناشران زیادی در این برهه در حال تولید رمان نوجوان هستند. شاید شما به عنوان پدر و مادر با این گزاره مخالف باشید؛ ولی من به عنوان یک ناشر که سالهاست در این حوزه سابقه فعالیت دارم، میگویم سن رمانخوانی تا ۹ سال تقلیل پیدا کرده است و کودک با رمانخواندن قدرت تخیل خود را تقویت میکند. اگر بخواهیم جلوی او را بگیریم و او را به خواندن عناوین و قالبهایی که خودمان صلاح میدانیم، اجبار کنیم دچار لجبازی شده و آنها را نیز نمیخواند و همین لجبازی باعث میشود شما دیگر نتوانید او را کنترل کنید. پس هرچه سعی کنید کودکانتان بیشتر به سمت کتابخواندن گرایش پیدا کنند، شما یک قدم از افراد و والدین دیگر، جلوتر هستید.
این مدرس دانشگاه در تکمیل صحبتهای خود گفت: مورد بعدی اینکه در ژاپن آموزش حقوق را از سه سالگی شروع کردهاند؛ اما اینجا هنوز بچههای دبیرستانی و حتی دانشجویانمان از حقوق خودشان باخبر نیستند؛ پس خواهش میکنم از سنین پایین حقوق کودک را به او آموزش دهید.
طاهره شاهمحمدی نیز در پایان صحبتهای خود در این جلسه و کارگاه آموزشی گفت: یکی از وظایفی که واقعاً والدین در قبال فرزندان خود دارند، الگوسازی است. همه ما میدانیم کودکان مهمترین تأثیر را از پدر و مادر میگیرند، از سنین خیلی پایین تا سنین نوجوانی به صورت غیرمستقیم. پس اگر والدین خودشان الگو باشند، فقط در حال گردشهای بیهدف در فضای مجازی نباشند و نخواهند که صرفاً با آن ابزار دیجیتال و ابزار مجازی که در اختیار دارند خود را سرگرم کنند، شاید مهمترین کمک را به فرزندشان کردهاند. وقتی پدر و مادری کتابخوان هستند، مطالعه را جزئی از وظایف اصلی روزانه خود میدانند و خرید کتاب یکی از مهمترین خریدهای سبد زندگیشان است و به این موضوع اهمیت میدهند - شده یک مجله کوچک و کتاب خیلی کوچک بخرند- کودک راحتتر از آنها الگو میگیرد که کتابخوان شود؛ پس الگوسازی مهمترین وظیفه ما پدرها و مادرهاست. باید خودمان الگوهای مناسبی باشیم تا بتوانیم از فرزندانمان انتظار داشته باشیم بتوانند این الگو را پیاده کنند؛ چون کودکان در این زمینه خیلی بیدفاع هستند. کودکان الان در فضایی واقع شده و در جایی از تاریخ ایستادهاند که خود در قبال آن هیچ تقصیری ندارند. آنها در دنیایی آمدهاند که عصر مدرنیته است و ما نمیتوانیم جلوی پیشرفت روزافزون مدرنیته را بگیریم؛ پس باید خودمان را مجهز کنیم. انتظار میرود پدرها و مادرها اهل مطالعه باشند، کتابخوان باشند و از فضاهای مطالعاتی استفاده کنند؛ در این شرایط، به صورت خیلی غیرمستقیم و دوستانه، حتماً بچهها هم به این سمت گرایش پیدا میکنند.
این دو پژوهشگر حقوق کودک که در تمامی صحبتهای خود به این موضوع اشاره کردند که تربیت اجتماعی کودکان یکی از مهمترین وظایف خانواده و نهادهای آموزشی است؛ همچنین پرورش ابعاد اجتماعی کودکان باعث عملکرد بهتر ذهنی، عاطفی و روانی آنها میشود. وقتی فرهنگسازی به صورت یک فرآیند از سنین کودکی آغاز شود، میتوان منتظر اثربخشی عمیق آن در آینده بود. در پایان کارگاه به معرفی مجموعه ۶ جلدی «آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی» که با ایدهپردازی سید محمدمهدی سیدناصری و به قلم طاهره شاهمحمدی در انتشارات ذکر (کتابهای قاصدک) منتشر شده است، پرداختند و اشاره کردند که این مجموعه آندسته از مهارتهایی را که هر شهروند برای داشتن زندگی بهتر در بافت اجتماعی لازم دارد، ساده و سرگرمکننده در قالب داستان به کودکان ارائه میکند.
نظر شما