دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۶
زندگی یک طلبه که دستخوش دگرگونی شد

محمد هادی حیدری‌نسب، پژوهشگر در یادداشتی به بررسی کتاب «مرا پیدا کن» تالیف معصومه رامهرمزی پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد هادی حیدری نسب، پژوهشگر: «مرا پیدا کن» به قلم معصومه رامهرمزی زندگی زن و شوهری متدین را روایت می‌کند که در دو فضای کاملاً متفاوت تربیت شده‌اند. محیط تربیتی سید مهدی از ابتدا به عوارض زندگی مدرن چون تک فرزندی و جاه‌طلبی آلوده شده و همین دوگانگی باعث بروز اختلالات شخصیتی در سید مهدی گشت. در مقابل مژگان بیتانه در خانواده متدین با سطح زندگی متوسط رشد کرده که در او وفاداری به خانواده و آرمان‌گرایی دینی موج می‌زد. آشنایی آن دو با هم در دانشگاه، پای آنها را به زندگی مشترک باز کرد، اما دیری نپایید که با تغییر تدریجی افکار سید مهدی و انعکاس تغییر افکار در رفتار، زندگی‌شان را دستخوش اتفاقاتی ناگوار کرد.

این کتاب به روایت مژگان بیتانه، سقوط تدریجی مردی را روایت می کند که عدم درک عمیق معارف اهل بیت و تزلزل و تذبذب شخصیتی همراه با بلندپروازی جوانان عالَم مدرن، او را از طلبه حوزه علمیه شیعه به دشمن مکتب اهل بیت و مبلغ رسانه‌های وهابیت سلفی تکفیری تبدیل کرد. سال‌ها تلاش خانم بیتانه به عنوان همسری وفادار برای سید مهدی و مادری عاشق برای سید محمد ابراهیم نتوانست جلوی انحراف سید مهدی را بگیرد و او با داشتن افکار سلفی و تکفیری با هزار نیرنگ و فریب حق همسری و مادری را از سرکار خانم بیتانه سلب کرد.


مطالعه این کتاب را برای علاقه‌مندان به مباحث کلامی و اجتماعی توصیه می‌کنم و از معصومه رامهرمزی و مژگان بیتانه برای خلق چنین اثری فاخر، کمال تشکر را دارم. در پایان از خداوند متعال عاجزانه درخواست دارم سید محمد ابراهیم را به مکتب اهل بیت و مادر چشم به راهش بازگرداند و عاقبت همه را ختم به خیر کند.

درباره کتاب «مرا پیدایم کن»

کتاب «مرا پیدایم کن»، شرح فراق یک مادر و بازگویی قصه زندگی اوست تا همگان و مخصوصاً پسرش بداند که او برای مادری کردن تنها فرزندش چه مرارت‌هایی را تحمل کرد و تا آخرین توانش ایستادگی کرد تا در کنار فرزندش بماند و با وجود اختلاف‌هایی که با همسرش داشت همواره به او وفادار بود و به وظایف همسری خود عمل کرد. مطالبه جدی کتاب مرا پیدا کن یافتن محمد ابراهیم و رسیدن صدای مژگان به اوست.

این کتاب، حاصل بیش از ۱۰۰ ساعت مصاحبه، گفت‌وشنود و همزیستی نویسنده با دکتر مژگان بیتانه است. در این اثر با راوی همراه می‌شویم تا از زاویه ذهن و نگاه او به تماشای زندگیش بنشینیم. او چگونه عاشق می‌شود و چرا بیش از ده سال مشکلات زندگی را تحمل می‌کند و به چه دلیل با وجود این حجم از فداکاری و بردباری برای حفظ خانواده، آنها از هم جدا می‌شوند. قصه کتاب از آشنایی مهدی و مژگان در دانشگاه شروع می‌شود. مهدی عاشق همکلاسی‌اش می‌شود و در نوزده‌سالگی و در ترم چهار دانشگاه از او خواستگاری می‌کند. مژگان از روزهای نخست محرمیت یا به تعبیری نامزدی، رفتارهای سخت و متعصبانه‌ای را از مهدی می‌بیند که تحلیل آنها سخت است.

او که در ترم چهار روان‌شناسی مشغول به تحصیل است برداشت قطعی از این رفتارها ندارد. مژگان با مراجعه به یکی از اساتید دانشگاه که سابقه آشنایی با مهدی دارد متوجه برخی اختلالات شخصیتی او می‌شود. مژگان در دوره نامزدی باید تصمیمی جدی برای حفظ و ادامه این رابطه یا تمام کردن آن بگیرد. آنها زندگی خود را آغاز کردند. از همان ماه اول و سال های اول و پس از آن، مژگان همیشه به جدال با مشکلاتی پرداخت که زاییده بلند پروازی و خودشیفتگی و تنوع طلبی مهدی بود. او سکان کشتی زندگی‌اش را به سختی در دستش نگه می‌داشت تا بتواند هر بار از یک طوفان بزرگ عبور کند. بزرگترین مشکل مژگان در زندگی، خودخواهی همسرش برای رسیدن به اهدافش بود. برخلاف مژگان که خانواده را بر هر حرکت و پیشرفت شخصی ترجیح می‌داد و اصل مهم را حفظ خانواده می‌دانست، مهدی خواسته‌ها و برنامه‌های خودش را در اولویت قرار می‌داد و به آسیب‌هایی که به زندگی مشترکش می‌زد توجهی نداشت. پس از گذشت یک سال تحصیلی در هند، مهدی دچار دگردیسی اعتقادی می‌شود و تغییر مذهب می‌دهد و همسرش را مجبور می‌کند که در این راه همراهش شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط