سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سیده فریده حسینی فرزام: غروب بود و پرسه در هوای خنک همدان آن هم در مرکز شهر و قدیمیترین محله همدان بسیار دلچسب بود، این هوا جان میداد بنشینی در مقابل کتابفروشی حاج مرتضی و از کتب قدیمی مغازهاش جرعه نوش شوی تا جایی که یادت برود تابستان زود به نیمه شب میرسد.
قدمت فروشگاه به ۴۰ سال پیش میرسد و نامش از همان ۴۰ سال پیش تغییری نکرده است فقط از خیابان پاستور به چهارراه کبابیان نقل مکان کرده است.
کتابفروشی کوچکی با متراژ ۱۰ متر در ابتدای محله قدیمی کبابیان جا خوش کرده است، از دور کتاب داستانهای کودکانهای که در مقابل مغازهاش چیده، پیداست. وارد فروشگاه شدم، فروشنده نبود، از همان ابتدا محو کتابهای خاک خورده و چیدمان شده در قفسههای تنگاتنگ شدم که معلوم است برخی از آنها بسیار قدیمی هستند.
تلویزیون ۲۱ اینچی که در لابه لای کتابها جانمایی شده بود، روشن بود و کنارش صندلی فروشنده و میزی که روی آن پر از کتاب بود جلوی آن خودنمایی میکرد؛ پنکه آبی رنگ هم روبهروی فروشنده تمام تلاشش را برای خنک نگه داشتن مغاره به کار میبرد.
همانطور که داشتم جزییات مغازه را برانداز میکردم، صدای مهربانی گفت، دخترم امری هست؟ بفرمایید: با این صدا به خود آمدم و سلام کردم.
از حاج مرتضی جوهرکش، فروشنده کتابفروشی پاستور که تسبیح به دست داشت، اجازه مصاحبه گرفتم و با روی خوش گفت، بپرس دخترم هر چه بدانم جواب خواهم داد و اینگونه باب گفتوگوی ما شروع شد.
- علت انتخاب نام پاستور برای کتابفروشی شما چیست؟
من از ۴۰ سال پیش در خیابان پاستور کتابفروشی داشتم و از حدود ۱۰ سال پیش به این محله نقل مکان کردم بنابراین از آنجایی که همه مرا با نام کتاب پاستور میشناسند، با همین نام ادامه دادم.
- چرا کتابفروشی را برای کسب خود انتخاب کردید؟
بنده ناخواسته وارد این شغل شدم و بنا به مسائلی که پیش آمد، ماندگار شدم در آن زمان علاقه به آن صورت نقشی نداشت اما اکنون جزو جداییناپذیر من است.
- کتابهای شما معمولاً در چه حوزههایی است؟
اینجا همه نوع کتاب داریم، تاریخ، روانشناسی، اجتماعی، فرهنگی و … به طوری که از هر سلیقهای برای خرید مشتری داریم.
- برای اهدای کتاب هم به شما مراجعه میکنند؟
اینکه کسی به ما کتاب اهدا کند، نداریم اما اگر کسی برای فروش کتاب خود به ما مراجعه کند، میخرم هر چند گاهی از انتخابم خارج است ولی میخرم.
- چند قفسه کتاب کودک هم در فروشگاه شما وجود دارد، فروش کتاب کودک هم دارید؟
بله این کتابها برای کودکان است و با قرار گرفتن در ابتدای مغازه جنبه تبلیغی هم دارد اما هدفم این است که کودکانی که مراجعه میکنند، دست خالی نروند، کودکان باید در هر کتابفروشی سهم خود را داشته باشند.
- به نظر شما برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی چه باید کرد؟
متاسفانه مردم روز به روز بیشتر از کتاب فاصله میگیرند هرچند ابزار جایگزینی مثل تلفن همراه نیز باعث شده کتاب به حاشیه برود.
در وهله بعدی مسائل و مشکلات مالی نیز باعث شده که توجه به کتاب کمتر شود و مردم برای کتاب وقت کمتری بگذارند.
امروزه مردم بیشتر دنبال مطالب و اخباری هستند که مختصر، مفید و زودگذر باشد و مطالعه نمیکنند که پیش زمینه داشته باشند که چطور به این مرحله رسیده است، در حالی که با کتاب باید پله پله جلو رفت و یاد گرفت.
- پپیشنهاد میکنید فرزندانتان راه شما را ادامه دهند؟
خیر؛ کتاب دیگر مثل گذشته در سبد خانوار نیست حتی در خیابان انقلاب تهران نیز کتاب آن طور که باید مورد توجه نیست و کتابفروشیها خلوت هستند و این باعث شده مردم به سمت درآمد از راههای دیگر باشند.
- قبول دارید کتاب هنوز ارزش و اعتبار خود را دارد و نمیتوان برای آن جایگزینی داشت؟
بله؛ این امری مسلم، حتمی و قطعی است و طلا همیشه طلاست، کتاب کتاب است اما وقتی جامعه به این درک نرسد، چه باید کرد.
- بیشتر مخاطب کتابهای شما کیست؟
مخاطب فروشگاه من یکسری افراد خاص هستند اما جوانها هم هستند هرچند آنها نیز گرفتاریهای خاص خود را دارند.
ولی باید بدانیم کشوری که ادعای فرهنگ و تمدن دارد باید بیشتر و بهتر برای ترویج کتاب و مطالعه اهمیت داده و مورد توجه قرار دهد.
نظر شما