جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۳
روایت یک برکت کاملا ایرانی سوژه جذاب کتاب است

محمدصالح سلطانی از مولفان «داستان واکسن» گفت: این کتاب در واقع روایتی است از مراحل تولید واکسن برکت که نخستین واکسن تمام ایرانی تاریخ است.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا«هنوز زمان زیادی نگذشته از روزهایی که کرونا یک دلشوره همگانی بود و همه‌گیری‌اش یک ترسِ بی‌پایان به‌نظر می‌رسید.

آن روزها امید همه ما به واکسن بود؛ به این داروی زندگی‌ساز که باید از راه می‌رسید و ما را از چنگال مرگ بیرون می‌کشید. حالا و پس از پایان روزهای سختِ اپیدمی، داستان واکسن اینجاست؛ روایتی از فراز و فرودهای تولد واکسن “کوو ایران برکت”، نخستین واکسن تمام‌ایرانیِ تاریخ.

داستان واکسن در ۱۲۴ صفحه، ماجرای تولید واکسن برکت را در روزهای اوج کرونا در کشور روایت می‌کند؛ ماجرایی پر از التهاب، خستگی، مبارزه، سختی، رنج و البته امید و دستاوردهایی شیرین.»

این سطوری از یک روایت پیشرفت است که یک جایزه به همین نام هم به آن اختصاص دارد. در واقع سومین جایزه کتاب روایت پیشرفت با هدف معرفی آثار برتر حوزه روایت پیشرفت و تقدیر از پدیدآورندگان آن‌ها برگزار می‌شود.

ناشران و نویسندگان برای شرکت در این رویداد می‌توانند آثار خود را تا ۲۰ مرداد در بخش‌های فرهنگی اجتماعی، حکمرانی و مدیریت، خانواده و کودک و نوجوان، ادبیات داستان و علمی فناوری به دبیرخانه این جایزه که نشانی‌اش در فراخوان این رویداد ذکر شده، ارسال کردند. داوری آثار در پنج بخش علمی فناوری، فرهنگی اجتماعی، ادبیات داستانی، حکمرانی و مدیریت و خانواده و کودک و نوجوان انجام خواهد شد و در هر بخش اثر برگزیده معرفی و مورد تقدیر واقع خواهد شد.

از جمله آثاری که به مرحله داوری علمی و فناوری این جایزه راه پیدا کرد، کتاب «داستان واکسن» بود. این کتاب پژوهش و تالیف مشترک فردین آریش و محمدصالح سلطانی تألیف شده و در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده که روایتگر داستان تولید واکسن ایرانی کوایران برکت است. درباره این کتاب با محمدصالح سلطانی، یکی از مولفان این کتاب به گفت‌وگو پرداختیم.

در شرایط دشوار امروز صحبت از پیشرفت قدری باورش سخت است. به قول برخی اگر پیشرفت هست چرا برای ما قابل لمس نیست؟

ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم هر پیشرفتی که در کشور اتفاق می‌افتد، خیلی سریع و در زمان کوتاه، تأثیر خودش را در متن زندگی مردم نشان بدهد. برای مثال پیشرفت‌هایی که سال‌ها قبل در پژوهشگاه رویان اتفاق افتاد، شاید در زمان خودش به نظر مردم، کاربردی و مفید نمی‌آمد ولی گذر زمان و کاربرد آن فناوری‌ها در درمان برخی از بیماری‌های سخت‌درمان، اهمیت آن پیشرفت‌ها را به مردم نشان داد.

یا پیشرفت کشور در بیوتکنولوژی شاید در نگاه اول خیلی به چشم نیاید، ولی وقتی در یک بحرانی مثل کرونا ما می‌توانیم با آن فناوری، واکسن بسازیم و با توانایی‌های خودمان، مردم را از خطرات نجات دهیم، تازه آن پیشرفت را لمس می‌کنیم.

بخش زیادی از توانایی‌های امروز کشورمان، حاصل همان پیشرفت‌هایی است که در گذشته شاید خیلی به چشم نمی‌آمدند. بنابراین اساساً نمی‌توان توقع داشت که هر پیشرفتی به صورت سریع و زودبازده به چشم مردم بیاید و در زندگی‌شان قابل لمس باشد.

چه اهمیتی دارد که روایت پیشرفت ثبت و چاپ شود؟

مهم‌ترین فایده روایت پیشرفت این است که یک اتفاق یا مجموعه‌ای از اتفاقات غرورآفرین ملی را در حافظه‌ی بلندمدت تاریخی ما تثبیت می‌کند. ما اگر پیشرفت‌های خود را روایت نکنیم، آن‌ها را خیلی زود فراموش می‌کنیم.

اگر مطالبی که در حافظه فردی ما وجود دارند، تکرار و بازآوری نشوند، ممکن است فراموش شوند. اتفاقاتی که در حافظه جمعی یک ملت باید ذخیره شوند نیز اگر روایت، بازگو و تکرار نشوند، ممکن است فراموش شوند.

برای مثال پیشرفت‌هایی را که در پژوهشگاه رویان توسط مرحوم کاظمی آشتیانی اتفاق افتاد، اگر درست روایت و مکتوب نمی‌کردیم، چه بسا شاید نسل جدید نمی‌دانستند این دستاوردها چگونه حاصل شده‌اند. یا اگر زحمات شهید طهرانی‌مقدم را مستند و روایت نمی‌کردیم، شاید نسل جدید هیچ تصویری از مسیر دستیابی به پیشرفت‌های ما در حوزه موشکی پیدا نمی‌کرد. بنابراین مهم‌ترین کارکرد روایت پیشرفت، این است که دستاوردهای ملی را در حافظه جمعی ملت، ثبت و ضبط و ماندگار می‌کند و این روایت‌ها می‌تواند دست‌مایه و موتور محرکی برای پیشرفت‌های بعدی و قدم‌های بلندتر در آینده باشند.

با وجود موضوعات جذاب و پرمخاطب بازار کتاب، چرا یک نویسنده باید روایت پیشرفت را انتخاب کند؟ آیا جایزه کتاب روایت پیشرفت می‌تواند در این زمینه موثر باشد؟

مهم‌ترین مزیت روایت پیشرفت این است که ما در این گونه‌ی نوپای ادبی با واقعیت مواجه هستیم و واقعیت، منبع لایزال درام است. اگر ما دنبال درام خوب هستیم باید سراغ واقعیت برویم. مزیت دیگر این است که در روایت پیشرفت، با داستان‌های امیدبخش یا به قول معروف حال‌خوب‌کن مواجه هستیم. در این نوع از روایت، شما یک داستان واقعی دراماتیک دارید که پایانی خوش و امیدوارکننده دارد و این بهترین پیرنگ مضمونی برای خلق یک اثر ادبی می‌تواند باشد.

از این جهت است که روایت پیشرفت حتماً برای هر نویسنده‌ای می‌تواند جذاب باشد، همان‌طور که یکی از ویژگی‌های روایت پیشرفت این است که منحصر به یک گروه یا جریان یا تفکر خاص نیست و مشاهده می‌کنیم که از نشر چشمه تا سوره‌ی مهر در این حوزه تولیداتی دارند.

جایزه کتاب روایت پیشرفت اگر واقعاً جریان‌ساز شود و به چشم نویسندگان و ناشران بیاید و در محافل ادبی کشور، بیشتر شناخته شود حتماً مانند هر جایزه ادبی دیگری می‌تواند نویسندگان را به این سمت سوق بدهد.

مخاطبان چه‌قدر با روایت پیشرفت آشنایی دارند؟

روایت پیشرفت، یک گونه نوپاست و کم کم دارد شکل می گیرد و جای خودش را در بازار کتاب کشور پیدا می‌کند. الآن نمی‌توان از بزرگی یا ابعاد این گونه نوپای ادبی صحبت کرد.

در یک کلام فرم و تکنیک باعث می‌شوند مخاطبان دنبال یک کتاب بیایند. یعنی هر چقدر کتاب، تکنیکی‌تر باشد و به قواعد فرم پایبند باشد و به صورت اصولی نوشته شده باشد، می‌تواند مخاطب بیشتری را جذب کند. روایت پیشرفت هم اگر دنبال مخاطب بیشتر است باید از این قاعده پیروی کند.

روایت کتاب «داستان واکسن» چه اطلاعاتی را به مخاطب منتقل می‌کند و چرا سراغ این سوژه رفتید؟

«داستان واکسن» در واقع روایتی است از مراحل تولید واکسن برکت که نخستین واکسن تمام ایرانی تاریخ است. این واکسن برخلاف بقیه واکسن‌هایی که در کشور ساخته شده‌اند، از صفر تا صد در ایران پیش رفته است.

در تمام واکسن‌ها پیش از برکت، مراحل تحقیقاتی و مقدماتی واکسن در خارج از کشور انجام می‌شدند و سپس اسناد آن به ایران می‌آمد و از آنجا به بعد در کارخانه‌ها و مجتمع‌های واکسن‌سازی کشور تولید می‌شدند. به عبارتی فناوری تولید آن واکسن در ایران رشد نکرده بود، یک فناوری می‌آمد و در ایران پیاده سازی می‌شد.

واکسن برکت اما به لحاظ اینکه واکسن کرونا بود و تمام واکسن‌های کرونا در جهان از صفر تحقیقاتی کارشان را شروع کردند، این ویژگی را داشت و اولین واکسن تمام ایرانی تاریخ شد که از نقطه شروع تحقیقات تا نقطه تزریق عمومی، همه و همه در داخل ایران انجام شدند.

ما در این کتاب، صفر تا صد تولید واکسن برکت را روایت و این سوژه را انتخاب کردیم چون سوژه بسیار جذابی است. آن سال‌های سخت کرونا را یادمان نمی‌رود، به ویژه سال ۹۹ و ۱۴۰۰ که ما درگیر این بیماری بودیم و هر روز عزیزانی را از دست می‌دادیم و بحران‌های زیادی در کشور داشتیم. یکی از عوامل نجات ما از آن بحران، این همتی بود که انجام شد تا این واکسن تولید شود و به ثمر برسد و ملت ما از یک چالش بزرگ عبور کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها