سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدیه سادات نقیبی: نمایش «و آنها … یزله» که از ۲۶ مرداد در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته، با ترکیبی از درام، حرکت و موسیقی، تجربهای منحصر به فرد از مواجهه با فقدان و سوگواری را به مخاطبان ارائه میدهد. این اثر نمایشی که تولید آن حدود یک سال و نیم به طول انجامیده و به صورت مستقل تامین هزینه شده، با نگاهی فلسفی و روانشناختی به مسئله رضایتمندی و لذت بردن از زندگی، دغدغههای عمیقی را مطرح میکند. در این نمایش، با زبانی استعاری و نمادین به بررسی عوالم درونی انسان معاصر پرداخته میشود. انسان امروز به دلیل پیچیدگیها و فشارهای اجتماعی، نسبت به دوران پیش از مدرنیته، دچار کاهش رضایتمندی و شادی شده است. این نگاه از همان آغاز نمایش، در قالب شخصیت اول که با فقدان و سوگواری مواجه است، به وضوح به نمایش گذاشته میشود.
موضوع اصلی نمایش، ترس فقدان عزیز است. این ترس ریشه در ناتوانی انسان در مواجهه با سوگواری دارد. شخصیت اصلی نمایش در طی ماجرایی که در طول ۴۵ دقیقه اجرا به تصویر کشیده میشود، تلاش میکند تا با سوگواری خود مواجه شود و از طریق درام و حرکتهای نمادین، به زندگی بازگردد. این تلاش برای بازگشت به زندگی، در واقع نمادی از پذیرش فقدان و توانایی ادامه دادن است. یکی از نکات برجسته در این نمایش، تلفیق حرکتهای فرم معاصر و مدرن با حرکتهای فولکلور است. این تلفیق نه تنها به نمایش حالتی ویژه و منحصر به فرد بخشیده، بلکه به شکلی نمادین، تقابل بین دنیای مدرن و سنتی را به تصویر میکشد. این تقابل نشان میدهد که انسان امروز در برخورد با سوگواری و فقدان، باید از تجربهها و دانشهای کهن نیز بهره بگیرد تا بتواند با چالشهای مدرن مواجه شود.
موسیقی نیز در این نمایش نقش کلیدی ایفا میکند. ترکیب موسیقی مدرن و فولکلور، همانند حرکتهای فرم، به نمایش حالتی چندلایه و عمیق بخشیده است. این موسیقی نه تنها به عنوان یک عنصر تزئینی در نمایش حضور دارد، بلکه به عنوان یکی از عناصر اساسی درام، به تقویت احساسات و عواطف شخصیتها و همچنین به تبیین فضای روانی نمایش کمک میکند. این انتخاب هوشمندانه موسیقی، نقش اساسی در انتقال معنا و احساسات در این اثر نمایشی دارد.
با این حال، نقدی که میتوان بر این نمایش وارد کرد، شاید به انتخاب مدت زمان آن بازگردد. با توجه به عمق موضوع و لایههای معنایی متعدد، به نظر میرسد که ۴۵ دقیقه زمان کافی برای پرداختن به تمام زوایای این داستان نباشد. البته، این کوتاهی زمان میتواند در خدمت تمرکز بیشتر بر احساسات و مفاهیم کلیدی باشد، اما ممکن است باعث شود که برخی از مخاطبان احساس کنند که نمایش فرصت کافی برای توسعه و گسترش تمام ایدههای خود نداشته است. بازیگری در «و آنها … یزله» نیز از دیگر نقاط قوت این نمایش است. بازیگران با هنرنماییهای دقیق و عمیق خود، موفق میشوند که احساسات پیچیده شخصیتهای خود را به شکلی قابل لمس به مخاطب منتقل کنند. آنها با استفاده از زبان بدن و تعامل با موسیقی و حرکات، به نوعی ارتباط حسی با تماشاگران برقرار میکنند که در نهایت به تقویت تأثیرگذاری کلی نمایش میانجامد. نمایش «و آنها… یزله» با به چالش کشیدن مخاطبان خود از نظر فکری و احساسی، تلاشی برای بازتاب تجربههای انسانی در دنیای معاصر است. این نمایش نشان میدهد که چگونه میتوان با تلفیق هنرهای مختلف، به درک عمیقتری از روان و احساسات انسانی رسید و این درک را به شکلی هنری و جذاب به تماشاگران منتقل کرد. این اثر نه تنها به موضوعاتی چون فقدان و سوگواری میپردازد، بلکه تلاش میکند تا از طریق هنر، راهحلی برای مواجهه با این مسائل پیشنهاد دهد.
به طور کلی، «و آنها … یزله» نمایشی است که با جسارت و نوآوری در زمینه تلفیق حرکت، موسیقی و درام، به دنبال خلق تجربهای متفاوت برای مخاطبان خود است. این اثر، از یک سو تلاشی است برای پرداختن به موضوعات عمیق و انسانی، و از سوی دیگر، نشاندهنده قدرت هنر در بازتاب و تفسیر این مسائل است. این نمایش نه تنها به تماشاگران فرصتی برای تأمل در باب زندگی و مرگ میدهد، بلکه آنها را به سفری احساسی و فکری دعوت میکند که میتواند تأثیرات ماندگاری بر ذهن و روحشان بگذارد.
نظر شما