به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست علمی «قیام جنگل؛ تأثیرات و تأثرات فرهنگی» با هدف بررسی واکنشهای مردمی، تأثیرات اجتماعی و فرهنگی این قیام در تاریخ معاصر ایران، در پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. این نشست علمی که با حضور هومن یوسفدهی، پژوهشگر ادبیات و تاریخ معاصر و قربانعلی کناررودی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران همراه بود به تحلیل ابعاد مختلف این حرکت تاریخی و نقشی که در شکلگیری هویت فرهنگی و اجتماعی ایران ایفا کرد، پرداخته شد.
نهضت جنگل روحیه مقاومت در برابر سلطه خارجی را تقویت کرد
در نشست علمی «قیام جنگل؛ تأثیرات و تأثرات فرهنگی» هومن یوسفدهی، پژوهشگر ادبیات و تاریخ معاصر، با ارائه تحلیلی از شرایط تاریخی و اجتماعی زمانه، به چرایی شکلگیری نهضت جنگل پرداخت و این حرکت را واکنشی به مداخلات استعماری و نابسامانیهای داخلی توصیف کرد.
یوسفدهی در آغار سخنرانی خود از تأثیر جنگ جهانی اول بر تحولات ایران گفت: نهضت جنگل در زمانی آغاز شد که جهان درگیر جنگی بیسابقه بود؛ جنگ جهانی اول، که از ۱۹۱۴ آغاز شد و بیش از ۲۶ کشور را به میدان نبرد کشاند. ایران در این میان اعلام بیطرفی کرد، اما این بیطرفی چیزی بیش از یک اعلامیه نبود، چراکه قدرتهای استعماری، بهویژه روسیه و بریتانیا، کشور را صحنه رقابتهای خود کرده بودند.
وی توضیح داد: قرارداد ۱۹۰۷ میان روسیه و بریتانیا، ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد. روسها شمال کشور را تصرف کردند و انگلیسیها جنوب را، در حالی که پایتخت به عنوان منطقهای به ظاهر بیطرف باقی مانده بود. نتیجه این توافق، حضور گسترده نظامی و دخالت مستقیم این قدرتها در امور داخلی ایران بود.
این پژوهشگر شرایط استان گیلان در زمان شکلگیری نهضت جنگل را نیز تبیین کرد و گفت: در گیلان، حضور قشون روسیه تزاری، که از سال ۱۲۹۹ قمری شدت گرفت، به مداخله آشکار در امور داخلی منطقه انجامید. این دخالتها نه تنها خشم مردم را برانگیخت، بلکه آنان را به سوی یک قیام مسلحانه سوق داد. در چنین شرایطی، شخصیتهایی چون میرزا کوچکخان، احمد کسمایی و میراحمد مدنی، که سابقه فعالیت در جنبش مشروطه داشتند، برای مبارزه با این سلطه استعماری قیام کردند.
وی همچنین با اشاره به تأسیس هیئت اتحاد اسلام توسط رهبران نهضت جنگل گفت: میرزا کوچکخان و یارانش در خرداد ۱۲۹۴ شمسی نهضت جنگل را بنیان نهادند. این گروه فعالیتهای خود را تحت عنوان هیئت اتحاد اسلام پیش میبردند و با بهرهگیری از باورهای دینی و حمایت مردمی، پایههای این حرکت را مستحکم کردند. نقش میرزا کوچکخان به عنوان یک رهبر با تجربه نظامی و سیاسی، در تبدیل این نهضت به یک جنبش گسترده غیرقابل انکار است.
یوسفدهی به حضور قدرتهای دیگر نظیر آلمان و عثمانی در معادلات سیاسی ایران نیز اشاره کرد و توضیح داد: در بحبوحه جنگ جهانی اول، آلمان و عثمانی تلاش کردند با استفاده از ایده اتحاد اسلام و حمایت از آزادیخواهان ایرانی، نفوذ روسیه و انگلیس را تضعیف کنند. هرچند این تلاشها نتوانست معادلات داخلی ایران را تغییر دهد، اما بر بستر شکلگیری نهضت جنگل اثرگذار بود و روحیه مقاومت در برابر سلطه خارجی را تقویت کرد.
این پژوهشگر با اشاره به استقبال مردمی از نهضت جنگل گفت: این جنبش به سرعت به مأمنی برای گروههای مختلف تبدیل شد. از کشاورزان و کارگران گرفته تا جوانانی که به دنبال امنیت و استقلال بودند، همه به این نهضت پیوستند. انگیزههای پیوستن به نهضت متفاوت بود؛ برخی برای کسب درآمد، برخی برای آزادیخواهی و گروهی دیگر برای محافظت از خود و خانوادهشان.
قیام جنگل صدای اعتراض مردم علیه استبداد و استعمار بود
یوسفدهی، میرزا کوچکخان را نمادی از مقاومت در برابر سلطه استعماری و استبداد داخلی دانست و اظهار داشت: میرزا کوچکخان جنگلی با اتکا به ارادهای استوار و رهبری هوشمندانه، نهضتی را پایهریزی کرد که نه تنها صدای اعتراض مردم گیلان، بلکه انعکاسی از آرمانهای آزادیخواهانه همه ایرانیان بود. قیام جنگل، بیانگر عزم ملتی بود که نمیخواست زیر بار ظلم خارجی و داخلی بماند.
این پژوهشگر ادبیات و تاریخ معاصر، در بخش دیگری از سخنان خود به تحولات بنیادین در ساختار و عملکرد نهضت جنگل پرداخت و تأثیر رویدادهای داخلی و بینالمللی را بر این قیام بررسی کرد.وی با اشاره به خاستگاه اجتماعی و قدرت گرفتن نهضت جنگل در سال ۱۲۹۶ خورشیدی اظهار داشت: دو سال پس از آغاز نهضت، جنگلیها توانستند تشکیلات اداری، مالی، قضایی و اطلاعاتی منسجمی ایجاد کنند. در همین دوره، روزنامه «جنگل» به عنوان ارگان رسمی این نهضت منتشر شد که افکار و عقاید جنبش را منعکس میکرد. از اردیبهشت همان سال، برخی از نیروهای نظامی دولتی نیز به این نهضت پیوستند و نام آن به «جمعیت اتحاد اسلام» تغییر یافت. شورای رهبری این جنبش به هیئت اتحاد اسلامی با ۳۰ عضو تبدیل شد.
یوسفدهی با تأکید بر تحولات بعدی، اضافه کرد: اختلاف میان نمایندگان دولت مرکزی در گیلان و اعضای هیئت اتحاد اسلام، در نهایت به اخراج نایبالحکومه گیلان و انتصاب امیر عشایر خلخالی به این سمت انجامید. در بهار ۱۲۹۷، نخستین مرامنامه جنگلیها در کنگرهای تصویب شد که نشانههایی از گرایشهای ملی، اسلامی و آزادیخواهی در آن مشهود بود. با این حال، حضور نیروهای انگلیسی در گیلان و لشکرکشی آنان به جنگلهای فومنات، جنگلیها را مجبور به عقبنشینی کرد و موقتاً درگیریها متوقف شد.
اختلافات ایدئولوژیک عامل اصلی جدایی جنگلیها و بلشویکها بود
یوسفدهی با بررسی روابط جنگلیها و بلشویکها تصریح کرد: در اردیبهشت ۱۲۹۸، نیروهای بلشویک پس از شکست قوای روس سفید و ورود به ایران، به جنگلیها نزدیک شدند. میرزاکوچکخان که از توان نظامی برای مقابله با بلشویکها بیبهره بود، با هدف کنترل اوضاع و جلوگیری از تشدید بحران، با بلشویکها همکاری کرد. این همکاری منجر به تشکیل «حکومت موقت جمهوری شورایی ایران» شد. نکته قابل توجه این است که عنوان «جمهوری شورایی گیلان» در هیچ سندی وجود ندارد و این جمهوری بهعنوان یک جنبش سراسری برای تمام ایران معرفی شده است.
وی اختلافات ایدئولوژیک میان جنگلیها و بلشویکها را از عوامل اصلی جدایی آنها دانست و گفت: بلشویکها با تبلیغ کمونیسم و انتشار روزنامهای با نام «کمونیست»، نه تنها توافقات اولیه را نقض کردند، بلکه جنگلیها را نیز به شدت مورد انتقاد قرار دادند. این تبلیغات موجب شد میرزاکوچکخان در تیرماه همان سال به حالت قهر از رشت خارج شود و تمامی تسلیحات موجود را به فومنات منتقل کند.
یوسفدهی در ادامه سخنرانی خود به اقدامات حیدرخان عمواوغلی و تنشهای جدید میان جنگلیها و بلشویکها پرداخت: ورود حیدرخان عمواوغلی به گیلان با هدف تقویت جناح طرفدار بلشویکها، باعث افزایش فشار بر میرزاکوچکخان شد. اما میرزا با پیشدستی، کشتی حامل حیدرخان و تسلیحات او را توقیف کرد و عملاً برنامه بلشویکها برای حمله به تهران و گسترش کمونیسم را ناکام گذاشت. این اقدام نه تنها مانع از فتح تهران توسط بلشویکها شد، بلکه نشاندهنده درایت سیاسی و نظامی میرزاکوچکخان بود.
این پژوهشگر همچنین از تلاش برخی نیروهای داخلی برای پیوستن به بلشویکها یاد کرد و خاطرنشان ساخت: در آن زمان، برخی از جوانان ایرانی به بلشویکها در گیلان پیوستند. فضای عمومی ایران به گونهای بود که احتمال گسترش کمونیسم در سراسر کشور وجود داشت. اما نقش میرزاکوچکخان در جلوگیری از این تهدید، بسیار مهم و تأثیرگذار بود.
یوسفدهی ضمن تأکید بر استقلال فکری و سیاسی جنگلیها تصریح کرد: جمهوری شورایی ایران با وجود فشارهای خارجی و داخلی، استقلال خود را حفظ کرد. هرچند که ماهیت ناسازگار دو طرف (بلشویکها و جنگلیها) در نهایت به جدایی آنها انجامید، اما میرزا کوچکخان توانست از گسترش کمونیسم در ایران جلوگیری کرده و جنبشی را پایهریزی کند که همچنان در تاریخ معاصر ایران بهعنوان الگویی از مقاومت و استقلالخواهی شناخته میشود.
نهضت جنگل پدیدهای فرهنگی بود
یوسفدهی در بخش دیگری از سخنرانی خود، بر جنبههای فرهنگی نهضت جنگل تأکید کرد: نهضت جنگل، فراتر از یک جنبش مسلحانه، پدیدهای فرهنگی بود. در دورانی که باسوادان جامعه بسیار محدود بودند، جذب چهرههای فرهنگی، شاعران، روزنامهنگاران و روحانیون، از دستاوردهای مهم این جنبش به شمار میرود. حداقل ۳۰ شخصیت فرهنگی شناختهشده با این نهضت همکاری داشتند.
وی همچنین به اهمیت آموزش در مرامنامه نهضت جنگل اشاره کرد و گفت: در بندهای شانزدهم و هفدهم مرامنامه، بر آموزش اجباری و رایگان برای کودکان و تحصیلات عالی برای افراد مستعد تأکید شده بود. همچنین، در منطقه نفوذ جنبش، مدارس متعددی تأسیس شد؛ از جمله مدرسه نصرت در فومن و مدرسه ایمان در ماسوله.
وی در ادامه گفت: یکی از اقدامات مهم فرهنگی این جنبش، انتشار روزنامه جنگل بهعنوان ارگان رسمی آن بود. این روزنامه که توسط چهرههایی مانند میرزا حسین خان کسمایی و غلامحسین نویدی اداره میشد، در ارتقای آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم گیلان و حتی سراسر کشور، نقشی کلیدی ایفا کرد.
هومن یوسفدهی سخنان خود را با یادآوری سرنوشت رهبران جنبش جنگل به پایان رساند و گفت: با قلعوقمع جنگلیها و شهادت میرزا کوچک خان، این جنبش به پایان رسید. اما میراث فرهنگی و اجتماعی آن همچنان زنده است و میتواند بهعنوان الگویی از پیوند فرهنگ و سیاست در تاریخ ایران مورد مطالعه قرار گیرد. نهضت جنگل نمونهای است که نشان میدهد چگونه میتوان حتی در شرایط سخت، برای حفظ هویت فرهنگی و پیشبرد آموزش و آگاهی اجتماعی تلاش کرد.
گسترش قیام جنگل به دلیل نارضایتی عمومی از حکام بود
در ادامه این نشست عملی، قربانعلی کناررودی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، به بررسی زمینههای شکلگیری قیام جنگل پرداخت. وی در ابتدا به تفاوتهای بین اصطلاحات «قیام» و «نهضت» اشاره کرد و توضیح داد: ما اصطلاح قیام را به جای نهضت جنگل به کار میبریم چرا که بر اساس چارچوبهای علوم سیاسی، این حرکت با شاکلهای خاص آغاز شد و به طرز خاصی هم به شکست انجامید. این قیام بیشتر از شش یا هفت سال دوام نیاورد.
این عضو هیئت علمی، سپس به تحلیل وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب مشروطه پرداخت و عنوان کرد: برای درک صحیح قیام جنگل، ابتدا باید وضعیت ایران پس از مشروطه را بررسی کنیم. در آن دوران، نارضایتیهای گستردهای در پی وقایع سیاسی به وجود آمد. وقتی که انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکیل شدند و افراد سفارشی از تهران به حکمرانی گیلان منصوب شدند، این تغییرات و انتصابات نه تنها انتظارات مردم را برآورده نکرد، بلکه موجبات نارضایتی بیشتر را نیز فراهم ساخت.
وی در ادامه افزود: شعارهایی که در دوران مشروطه مطرح میشد، از جمله عدالت و حقوق مردم، در عمل هیچگاه محقق نشد. حتی در خود انجمنها نیز این مطالب مورد توجه قرار نگرفت. به همین دلیل در گیلان، بهویژه در مناطقی همچون رشت، انزلی و لاهیجان، نارضایتی از حکام منطقهای بسیار گسترش یافت.
کناررودی با اشاره به حضور گسترده مردم در قیام جنگل گفت: یکی از دلایل عمده گستردگی قیام جنگل، نارضایتی عمومی از حکام منطقه بود. از غربیترین نقطه گیلان تا شرقیترین نقطه آن، حتی در بخشهایی از مازندران، مردم به این قیام پیوستند. این گستردگی جغرافیایی نشاندهنده آن است که این قیام تنها یک حرکت محلی نبود، بلکه یک واکنش عمومی به حکام بیکفایت و استبدادی بود.
این محقق تاریخ معاصر سپس به بررسی تاثیرات جغرافیایی و استراتژیک بر قیام جنگل پرداخت: رشت، به دلیل موقعیت جغرافیاییاش و ارتباط مستقیم با تهران و سایر مناطق، در معرض نفوذ بیگانگان و دخالتهای خارجی قرار داشت. حضور کنسولگریهای مختلف در این شهر و همچنین فعالیتهای بیگانگان، چه به نفع و چه به ضرر مردم، در نهایت به تشدید نارضایتیها و شکلگیری قیام جنگل کمک کرد.
وی با اشاره به ابعاد بینالمللی قیام جنگل ادامه داد: قیام جنگل تنها به حمایت نیروهای داخلی محدود نشد بلکه افراد و گروههایی از کشورهای مختلف از جمله آلمان، روسیه، عثمانی و حتی لهستان نیز به این نهضت پیوستند. از جمله شخصیتهایی که به قیام جنگل پیوستند میتوان به گائوک آلمانی و پاشنه اتریشی اشاره کرد. همچنین، نیروهایی از قفقاز و عثمانی به قیام کمک کردند که این موضوع نشاندهنده جهانی بودن این قیام است.
روزنامه جنگل ابزار فرهنگی مهم قیام جنگل بود
کناررودی در بخش پایانی سخنرانی خود به بررسی ابعاد مختلف قیام جنگل از جنبههای فرهنگی و نظامی پرداخت. وی در سخنان خود به نقش حیاتی روزنامهها، مرامنامهها و اقدامات فرهنگی در این نهضت اشاره کرد و آنها را به عنوان یکی از مهمترین ارکان قیام جنگل معرفی نمود.
کناررودی همچنین بر اهمیت روزنامه «جنگل» بهعنوان یک ابزار ارتباطی و فرهنگی در نهضت جنگل تأکید کرد و گفت: این روزنامه نه تنها در انتشار اخبار جنگ و تحولات نظامی مهم بود، بلکه مقالات زیادی در پاسخ به نظرات دیگر روزنامهها و مقامات دولتی منتشر میشد که تأثیر بسزایی در شکلگیری افکار عمومی داشت. بسیاری از اطلاعاتی که در ارتباط با نهضت جنگل داریم، از طریق این روزنامه و در کنار کتابهایی همچون آثار آقای میرفخرایی بهدست آمده است.
وی با اشاره به تأثیرات فرهنگی قیام جنگل، افزود: در طول شش سال قیام، علاوه بر مبارزات نظامی، توجه زیادی به مسائل فرهنگی نیز میشد. در این مدت، حدود یازده مدرسه در نقاط مختلف گیلان تأسیس شد که گواهی بر پیشگامی گیلان در مدرسهسازی و توجه به آموزش در آن دوران است. گیلان همواره به عنوان یک منطقه با پیشینه فرهنگی و آموزشی شناخته میشده است و نهضت جنگل نیز به این مسأله توجه داشت.
وی افزود: اولین اداره معارف در رشت به پیشنهاد «اعتصامالممالک» تأسیس شد که اصول و مرامنامهای برای گسترش مدارس در سراسر کشور فراهم کرد. این اداره بهطور مشخص به مسائل مربوط به استخدام معلمان، نحوه تشکیل مدارس، شهریهها و شرایط تحصیل پرداخته و تلاشهای بسیاری در جهت توسعه آموزش در گیلان انجام داد.
نهضت جنگل از منابع مالی خود برای گسترش آموزش استفاده میکرد
کناررودی سپس با اشاره به چالشهای فرهنگی قیام جنگل گفت: با وجود مشکلات ناشی از جنگ و ناامنی، همچنان تلاشهایی برای برگزاری امتحانات مدارس در گیلان صورت میگرفت. در برخی مواقع، به دلیل درگیریها و مشکلات امنیتی، امتحانات به تعویق میافتاد و حتی مجبور میشدند برای برگزاری امتحانات به انزلی بروند.
وی در ادامه افزود: یکی از نکات مهم در این زمینه، کمکهای مالی نهضت جنگل به اداره معارف بود. طبق اسناد موجود، اعضای نهضت جنگل بهویژه میرزا کوچک خان و اتحاد اسلام، حتی از منابع مالی خود برای حمایت از معارف و گسترش آموزش در گیلان استفاده میکردند.
کناررودی همچنین، درباره مرامنامه نهضت جنگل گفت: مرامنامه نهضت جنگل بسیار پیشرو بود و مفاهیمی چون آزادی فکر و عقیده، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات، و تساوی حقوق زنان و مردان را بهطور صریح در خود گنجانده بود. این رویکرد نه تنها در تاریخ انقلابهای ایران بلکه در سطح جهانی نیز قابل توجه است.
وی با اشاره به رویکردهای اجتماعی نهضت جنگل، افزود: نهضت جنگل نه تنها به مسائل سیاسی و نظامی توجه داشت بلکه به حقوق مدنی و اجتماعی نیز اهمیت میداد. در مرامنامه این نهضت، توجه به تساوی حقوق زنان و مردان، آزادی مطبوعات و حقوق مدنی بهطور مشخص مطرح شده است.
این محقق تاریخ معاصر و عضو هیئت علمی، با تاکید بر لزوم توجه به شخصیتهای دیگر نهضت جنگل اشاره کرد: اگرچه بسیاری از محققان تنها به میرزا کوچک خان پرداختهاند، اما شخصیتهای دیگری نیز در کنار او نقش مهمی در ادامهدار شدن قیام جنگل داشتند. این افراد، با همکاریهای خود توانستند نهضت جنگل را تا مدتها ادامه دهند.
کناررودی در پایان سخنان خود به علل شکست قیام جنگل پرداخت و گفت: از مهمترین عوامل شکست نهضت جنگل میتوان به تغییرات روحی و روانی در بین نیروهای جنگل، شرایط سخت زیستی در جنگلها، و همچنین تغییرات استراتژیک در حمایتهای خارجی اشاره کرد. همپیمانی بلشویکها با دولت مرکزی و جدایی بسیاری از نیروهای داخلی نهضت نیز از دلایل اصلی این شکست بود.
نشست با طرح پرسشهایی از سوی شرکتکنندگان و دریافت پاسخهای تخصصی در پایان جلسه خاتمه یافت.
نظر شما