سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): این کتاب برگرفته از رساله دکتری مصطفی آرزومند لیالکل با عنوان «تحلیل نقش شاهنامه در ذهن و زبان ایرانی در دوره غزنوی و سلجوقی بر اساس نظریۀ تاریخ ذهنیت است و نخستین اثری به شمار میرود که به روش «تاریخ ذهنیتها» به زبان فارسی نوشته شده است. از آنجا که این اثر بر آمده از یک تحقیق دانشگاهی است، کاملاً روشمند و با در نظر داشتن جنبههای مختلف موضوع، نگاشته شده است.
نویسنده کتاب تلاش میکند تا با طرح این نظریه، روشی کاربردی و علمی را در حوزه مطالعات شاهنامه و در سطحی گستردهتر، مطالعات ایرانی معرفی کند و با انتخاب دوره غزنوی و سلجوقی نگاه نویسنده را از متن، به بستر ایجاد و رواج متن معطوف میکند و در عین حال قسمتی از تاریخ این دوره را به روشی بدیع مینگارد.
در این کتاب جلوههای متفاوت تفکرات ملی و روح ایرانی در دوره غزنوی و سلجوقی بررسی شدهاند و نویسنده به تناسب موضوعات متفاوت فصلهای کتاب، سابقه هر کدام از نشانههای ذهنیت ایرانی را از دوران قبل از ظهور اسلام و قرون اولیه اسلامی بررسی کرده تا خواننده با نگاهی عالمانهتر به مباحث مطرح شده درباره جلوههای ذهنیت ایرانی دوره مورد مطالعه این کتاب، ورود کند و از آنجا که روش تاریخ ذهنیتها توجه به نشانههای مختلف برای کشف روح زمانه و رسیدن به الگوهای فرهنگی دوره مورد مطالعه است، در این کتاب جلوههای مختلف و بسترهای متفاوت ذهنیت ایرانی دوره غزنوی و سلجوقی، مطالعه شدهاند.
این کتاب در چند فصل، ذهنیت ایرانی دوره غزنوی و سلجوقی را بازتاب داده است. پس از مقدمه و معرفی نظریه «تاریخ ذهنیتها»، فصل آغازین کتاب به تأثیر شاهنامه و تفکرات ایرانی در روح زمانه دوره مذکور پرداخته و ضمن نشان دادن جلوههای هویتگرایی ایرانیان و اتحاد اقوام ایرانی در پایبندی بر مفاهیم ملی و ترسیم روح زمانه در جهت استمرار روح ملی، کردارهای طبقۀ حاکم که از پندارهای عامۀ ایرانی متأثر شده را بررسی کرده است.
در این فصل کتاب به نقش حماسه در شکلدهی ذهنیت ایرانی و گرایش به داستانهای ملی قبل از شاهنامه، جایگاه شاهنامه و ذهنیت ملی در روح زمانه دورۀ غزنوی و سلجوقی، اعتقاد ایرانیان به شرف نسب و نقش عامه در حفظ انساب ایرانی و نسبسازیها و نامگذاریهای ایرانی شاهان و اعیان از حکومتهای ایرانی مثل طاهریان و صفاریان تا بیگانگانی مثل غزنویان و سلجوقیان و همچنین حاکمان محلی، پرداخته شده است.
فصل بعدی این کتاب به موضوع بازتاب اندیشگان ایرانی و شاهنامهای بر ادبیات و آثار زبانی پرداخته که طیف گستردهای از متون نظم و نثر و گونههای مختلف زبانی و ادبی، از متنهای تاریخی و فلسفی و عرفانی تا اشعار مدحی و وصفی و درباری و حماسی گسترده است و جلوههای متفاوتی در ذهن و زبان این آثار دارد. این گستردگی نشان از نفوذ اندیشگان ایرانی در تمام لایههای روح زمانه و ذهنیت دوره غزنوی و سلجوقی است. اهم مطالب مطرح شده در این فصل کتاب شامل اهمیت شاهنامه و زبان فارسی در حفظ هویت ایرانی و استمرار ذهنیت ایرانی، تأثیر ذهنی و زبانی شاهنامه بر ادبیات مدحی و درباری و مضامین مختلف این نوع ادبی، پندارهای شاهنامهای عامه در باب موضوعات مختلف از اعیاد و آیین و رسوم، تا بنای شهرها و شخصیتهای شاهنامهای، برخوردهای متناسب با روح حاکم بر دربارهای بیگانه (ترک و عرب) همچون تحقیر و تکدیب شاهنامه و قهرمانان آن، تأثیر شاهنامه بر متنهای عرفانی، تأثیر شاهنامه بر متنهای تاریخی که طیف گشتردهای از اعتماد به روایتهای شاهنامه تا سرمشق و معیار بودن شاهنامه برای نویسندگان دارد و همچنین ورود باورهای عامه در متون تاریخی است.
فصل دیگری از این کتاب نقالی و هنر شفاهی و رواج روایتهای ملی در ذهن و زبان دوران را سنجیده و نشان داده چگونه این رفتار ایرانیان از بستر شاهنامه به دوران بعد راه یافته و شاهنامه چه نقشی در حفظ و رواج این هنر ایرانی رقم زده است. همچنین سابقه سنت شفاهی نقل روایتهای ملی و ارتباط آن با حماسههای مدون، نقالی و روایتگری در شاهنامه، شاهنامه خوانی در دورۀ غزنوی و سلجوقی، ارتباط نقالی با شاهنامهخوانی، آداب و زبان نقالی و برخورد متشرعه با نقالی در این کتاب بررسی شدهاند.
فصل آخر کتاب به جلوههای ذهنیت ایرانی در نگارگری پرداخته است. در این فصل ضمن نقد نظرات محققان دربارۀ نگارگری ایرانی، به پیشینه نگارگری و نقش نگارگری در ذهنیت ایرانی، نگارگری ایرانی در دوره اسلامی، خاستگاه و ویژگیهای نگارگری ایرانی، بازتاب نگارگری در شاهنامه، شاهنامهنگاری، دیوارنگاری شاهنامهای، و نگارگری داستانهای شاهنامه بر کاشی و سفال و ظروف در دوره غزنوی و سلجوقی پرداخته شده است.
آنچه علاوه بر مباحث مطرح شده در این کتاب، بسیار مهم است، شیوهای است که در این کتاب برای پژوهش دربارۀ فرهنگ و اندیشگان ایرانی استفاده شده که تلفیقی از تاریخ کمی، توجه به ذهنیت، بازنماییهای جمعی، نگاه انداموار به جامعه، روی آوردن به فرهنگ عامه، توجه به روح جمعی، دقت به عملکردها و نقشها، در بررسی برههای از تاریخ است و نویسنده سعی داشته با کشف روح زمانه دوره مورد مطالعه، و تفسیر نشانههای موجود، به الگوهای فرهنگی دورۀ غزنوی و سلجوقی دست یابد، که هم از نظر روش و هم از نظر موضوع مورد مطالعه با آنچه در سنت تاریخ نگاری تاکنون مطرح بوده، متفاوت است و خواننده کتاب احساس میکند با کاوشی ادبی و هنری از دورۀ غزنوی و سلجوقی روبهروست و همزمان با مطالعۀ کتاب به مفاهیم اندیشگانی و جهان ذهنی ایرانیِ دوره غزنوی و سلجوقی آشنایی کامل مییابد، بدون آنکه دچار خستگی حاصل از شرح کردارهای اعیان و اوج و افول شاهان شود؛ اتفاقی که در تاریخنگاری سنتی با آن مواجه است.
نظر شما