سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فهیمه ایمانی، مربی کتابخوانی و مروج کتاب کودک و نوجوان: در میان آثاری که پیرامون دوره هشتساله جنگ ایران و عراق برای نوجوانان نوشته شده، میتوان به آثار جذاب فراوانی رسید؛ آثاری که در تلاشاند دفاع مقدس را به گونهای دیگر و مناسب نوجوانان امروزی معرفی کنند. یکی از آثاری که اخیراً پیرامون دفاع مقدس و برای نوجوانان نوشته شده، اثری است از فاطمه جدیدی به نام «کتانیهای کوکام». این کتاب در نخستین جشنواره ملی و بینالمللی کتاب کودک و نوجوان به عنوان اثر برگزیده در بخش داستان بلند و رمان شناخته شده است؛ به این دلیل و به مناسبت اینروزها، جا دارد در این یادداشت به نقد و بررسی این اثر بپردازیم.
اینروزها یکی از آثار نوجوانی که از نشر بینالملل اقبال عمومی را جلب کرده، همین کتاب است. داستان با زندگی سه نوجوان آغاز میشود و کمکم پای جنگ به زندگی آنها باز میشود. در این میان، مهران در تکاپوی نجات خانوادهاش از معرکه است و این روایت شگفتانگیز، ما را با خود همراه میکند تا اینکه نوجوانان با یک مرد عراقی روبهرو میشوند و باقی ماجرا.
روایت کتاب هیجانی است و گویی نویسنده، نوجوان را بسیار خوب شناخته است؛ نوجوانی که تا کتاب آنقدر برایش هیجان به ارمغان نیاورد، پای خود را از فضای مجازی بیرون نمیگذارد. از این منظر میتوان گفت فاطمه جدیدی توانسته نقطه امنی برای نوجوان ایجاد کند؛ اما عموماً روایتهای پُرحادثه و هیجانانگیز، بهترین دستاورد نویسنده برای ایجاد جذابیت داستانی است. بنا به یکسری دلایل میتوان گفت نویسنده از خلق روایتی که نفسگیر باشد و نوجوان نتواند کتاب را رها کند، ناتوان مانده است.
روایت اصلی، روایت رسیدن به خانه مهران است؛ اما جذابیت کمِ حوادثِ این مسیر سبب میشود فرآیند رسیدن به خانه، طولانی به نظر برسد؛ حتی کشمکش شخصیتهای داستان در این مسیر برای رسیدن یا نرسیدن به روستا مانند صفحه ۲۲ بسیار متعدد است. شخصیتهای متعددی که در ابتدای داستان بدون پرداخت پیشینی، بار اصلی داستان را به دوش میکشند و علاوه بر این، شخصیتهایی که در خلال داستان وارد روایت میشوند، میتوانند مخاطب را سردرگم کنند و فرصت شناخت کامل شخصیتها را از او بگیرند. علاوه بر این، گویی تعلیق بهخصوصی را نمیتوان در داستان یافت؛ گویی تعلیقهای پیدرپی کل داستان را فراگرفتهاند و مخاطب در یکسری فراز و فرود، گاهی خط روایت را گم میکند. یکی از شخصیتهایی که در همان ابتدای داستان، بسیار خوب به مخاطب معرفی میشود، معلمی است که رتبه برتر کنکور بوده؛ اما در روستا تدریس میکند. این شخصیت میتوانست بسیار تأثیرگذارتر و جذابتر باشد؛ اما در پایان صفحه ۹ به نظر میرسد او بیش از اینکه فداکاری کرده باشد، انگار منتی بر سر نوجوانان میگذارد: «رتبه نوزده کنکور سراسری رو از تهران کشوندید اینجا که این مسخرهبازیها رو از خودتون دربیارید؟».
اما یکی از نکات موفق کتاب، بیان دیالوگ شخصیتها با گویش محلی جنوبی است. علاوه بر اینکه قابل فهم و رساست به جذابیت متن افزوده است؛ اما شاید سرعت مطالعه غیربومیان را پایین بیاورد. نویسنده از تأثیر ضربالمثلها نیز غافل نشده و در بسیاری از دیالوگها با زبان بومی، ضربالمثلهای زیادی را به کار میگیرد: مانند صفحه ۱۹ که «عباس صدتا چاقو بسازه یکیش دسته نداره، به حرف ئی راه افتادید؟»؛ این امر سبب آشتی هرچه بیشتر نوجوانان با ضربالمثلها بهویژه ضربالمثلهایی که کاربرد بومی دارند، میشود.
یکی از دیگر نکات اصلی داستان، عنوان کتاب است. «کتانیهای کوکام» عنوان بسیار خوبی است و حتی نویسنده از طریق عنوان هم به مخاطب اعلام میکند، قصد دارد یک داستان بومی بنویسد. شاید این همان چیزی است که اینروزها با توجه به تعدد رمانهای نوجوان ترجمه، به آن نیاز داریم. جا داشت نویسنده ماجرای این عنوان را برای ما دیرتر فاش میکرد. در همان ابتدای داستان صفحه ۲۴ ماجرای «کتانیهای کوکام» فاش میشود و درواقع میتوان گفت پروندهاش تا انتهای داستان بسته میشود. نویسنده علاوه بر گویش، از مکانهای آن بوم هم کمک میگیرد و علیرغم اینکه مخاطب آنها را نمیشناسد، در انبوهی از اسامی مکانها گم نمیشود و اساساً نویسنده آنقدر قوی مکان غیرآشنا را در داستان میآورد که مخاطب دچار سردرگمی نمیشود: مانند «سید یوسف» در صفحه ۲۵ کتاب.
نکته دیگر این کتاب، نقشی است که نویسنده به نوجوان میدهد. او نوجوان را مسئولیتپذیر میداند و مسئولیتهای زیادی را در خلال داستان بر دوشش میگذارد؛ نوجوانی که به گرهگشاییهای داستان کمک میکند و در تقابل با دنیای بزرگسال پیروز میشود. میتوان گفت طرح جلد کتاب نیز از این منظر جالب توجه است. شبیه این نقش را در «مأموریت فلامینگوها» اثر طاهره مشایخ سراغ داریم؛ نوجوانانی که با کمک همدیگر به حل مشکل دنیای بزرگسالان میپردازند. اینروزها بسیاری از نوجوانان با غرقشدن در فضای مجازی و جذابیتهای بصری از گرهگشایی و نقشآفرینی مؤثر جا ماندهاند. ایندست کتابها تلنگرهای بسیار خوبی برای نوجوانان به شمار میروند. فاطمه جدیدی این مسئولیتپذیری را با دفاع مقدس پیوند میزند. او در کتاب به ویژگیهای نوجوانی نیز اشاره میکند: مانند صفحه ۲۷ «حس پیروزمندانهای حال مهران را بهتر میکرد». این امر به همذاتپنداری هرچه بیشتر نوجوان با شخصیتهای داستان کمک میکند.
در کتاب «کتانیهای کوکام» نویسنده از مفهوم جدیدی چون «پانعربیسم» مینویسد. دغدغه نویسنده در این زمینه ستودنی است؛ شاید این اقدام را بتوان چالشی برای نویسنده کتاب نوجوان محسوب کرد. نویسنده کاملاً به طور غیرمستقیم و در خلال داستان به مفهوم اتحاد بین افراد اشاره میکند و میتوان نتیجهگیری کلی داستان را پاسخی به این مفهوم و سوال دانست؛ اما سوال این است که تا چه حد نویسنده توانسته به هر دو مفهوم دفاع مقدس و پانعربیسم به خوبی در خلال داستان بپردازد؟ به نظر میرسد داستان کاملاً دفاع مقدسی است و تلاش نویسنده برای توضیح این مفهوم در خط روایی به نتیجه نرسیده است. علاوه بر این، باید به ویژگی پرهیز از مستقیمگویی نویسنده اشاره کرد. او در هیچ کجای داستان جمله را به طور مستقیم به مخاطب توصیه نمیکند و این اقدام مؤثر نویسنده است؛ اما این امر سبب شده ما جز یک بار، جمله ماندگاری از کتاب نداشته باشیم که همان جملات متفاوت در صفحه ۵۴ است: «درونش آشوب بود و این فکر که واقعاً چطور میتوانست یک انسان را بکشد، حالش را خرابتر میکرد.». در انتهای داستان نویسنده با بیان ارتباط مهران و پدرش به تأثیر آموزههای تربیتی بر نسل بعدی اشاره میکند و گویی قائل به این است که در زمان دفاع مقدس بسیاری از فداکاریها نسل به نسل به فرزندان آزادگان، جانبازان و … منتقل شده و هماکنون نیز شاهد آن هستیم.
«کتانیهای کوکام» رمانی نوجوان از ادبیات دفاع مقدس به قلم فاطمه جدیدی که شرکت چاپ و نشر بینالملل، آن را در ۱۴۸ صفحه روانه بازار کرده است.
نظر شما