سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مائده جوانی: پا در خیابان اردیبهشت میگذارم؛ یکی از خیابانهای قدیمی اصفهان که قدمتش از درختان سربهفلککشیده چنارش و تکوتوک خانههای قدیمی مشخص است. یکی از این خانههای قدیمی که چند سالی است کاربری دیگری پیدا کرده، مقصد مصاحبه من شده. پنجرههای رنگی خانه، خاص بودنش را بیشتر کرده. این خانه برِ خیابان است. از کنار دیوار و پنجرهاش رد میشوم و روبهروی حیاط میایستم. حیاط خانهای که حالا شده «شهر کتاب». حیاطی با مساحت تقریباً ۱۰۰ متر که فضای خوب یک کافه شده است.
از حیاط پا به ساختمان میگذارم. همان اول با یک شهر کتاب روبهرو میشوم. شهر کتاب در خانهای قدیمی با زیربنای تقریباً ۱۷۰ متر ایجاد شده است. بنای شهر کتاب یک خانه دوبلکس است. حیاط و بالکن تبدیل به کافه زیبایی شده و بقیه بنا فروشگاه و قسمت کوچکی هم به بخش اداری اختصاص دارد. ۷۵ درصد محصولات کتاب، ۱۵ درصد نوشتافزار، مابقی اسباببازی، صنایع دستی و اشیای تزئینی است.
در ورودی ساختمان، سمت راست، میز نسبتاً بزرگی قرار دارد که پر از اشیای تزئینی است و اطرافش قفسههایی است با کتابهایی که به صورت خاص صحافی شدهاند؛ همچون قرآن کریم و دیوان حافظ.
طبقه همکف به جز میز اشیای تزئینی، قفسههای کتاب دیده میشود؛ کتب سیاسی، تاریخی، فلسفی، کتابهای داستانی، هم ایرانی هم خارجی. آنچه در این قسمت توجه من را جلب کرد، گوشهای است که برای مطالعه کتاب اختصاص داده شده. در این گوشه چند مبل قرار دارد تا افراد به راحتی مطالعه کنند. همه جای این فروشگاه با سلیقه خاص به گونهای زیبا شده است.
به طبقه بالا میروم، بالکن اینجا هم یک فضای کافی شاپی خوب است. یک اتاق بزرگ با انواع اسباببازی و عروسک اختصاص داده شده، یک فضای بزرگ نیز به کتب و محصولات کودک و نوجوان، قسمتی از طبقه اول به علاوه یک نیمطبقه به انواع نوشتافزار اختصاص یافته. در نیمطبقه یک راهرو و چند اتاق نیز وجود دارد؛ اتاقهایی که بخش اداری و اتاق مدیریت است. اتاق انتهای راهرو همان اتاق مدیریت است که میشود مکان مصاحبه. در اتاق حمید صحت با او همصحبت میشوم.
- از سابقه فعالیت شهر کتاب بگویید.
سال ۱۳۹۶ به همراه برادرم، سروش، تصمیم گرفتیم یک فعالیت فرهنگی برای اصفهان انجام دهیم. در ابتدا برنامهای برای کتابفروشی نداشتیم و برنامههای دیگری بود که مرتبط با کتاب نبود. طی یک سفر به شمال کشور، با یکی از دوستانم که آنجا شهر کتاب داشت، در مجموعه اش ملاقات کردم و همانجا جرقه این ایده برای اصفهان در ذهن من زده شد. درباره این پیشنهاد با سروش صحبت کردم. سروش که از بچگی یک کتابباز و کتابدوست واقعی بود، خیلی از این پیشنهاد استقبال کرد.
در جلسه با مدیرعامل شهر کتاب استقبال خوبی از این پیشنهاد شد؛ زیرا شهر کتاب در اصفهان نمایندگی رسمی نداشت. به این ترتیب سال ۹۷ اولین شعبه شهر کتاب در اینجا راهاندازی شد. برای شروع، چند ماهی به دنبال یک مکان مناسب بودیم و بالاخره اینجا را انتخاب کردیم. البته در آن زمان خیلی از دوستان این مکان را مناسب چنین فعالیتی نمیدانستند. حرفشان بیراه نبود: یک محله سنتی در یک خیابان یکطرفه که استانداردهای لازم را ندارد، برای پاتوق و کتابفروشی تناسب چندانی نداشت. اما این مکان به دل ما نشسته بود و اکنون از انتخابمان بسیار خرسندیم.
پس از شروع کار و راهاندازی شهر کتاب، بسیاری از دوستان پیشنهاد راهاندازی شعبههای دیگر را به خصوص در رشت دادند. این پیشنهاد برای ما هم لذتبخش بود و هم ترس داشت. علاقه من به شهرهای شمالی دلیل استقبال از این پیشنهاد و دوری و ناآشنایی با مکان هم دلیل ترسمان بود. به دنبال راهاندازی شهرکتاب در رشت رفتیم؛ اما نمیتوانستیم با نشان شهر کتاب کار کنیم. همین مسئله باعث شد خودمان به دنبال ثبت یک نشان تجاری برویم که همین مساله پیشرفتهای بسیاری برای ما داشت. سال ۹۸ «شهر کتاب اردیبهشت» در رشت راهاندازی شد. پس از آن چند شعبه دیگر در اصفهان با همان نشان «شهر کتاب اردیبهشت» راهاندازی کردیم و همچنان در حال فعالیت و گسترش هستیم.
- به جز فروش کتاب، چه کارهای خلاقانهای در کتابفروشی انجام می دهید؟
همانطور که گفتم، اینجا مکانی بود که خیلی برای فعالیت اقتصادی و کتابفروشی مناسب نبود؛ اما سعی کردیم از همان روزهای اول اینجا را رویدادمحور کنیم. ادعا نداریم که اولین مجموعه در برگزاری رویدادهای مختلف بودهایم؛ اما در این زمینه خلاقیت بسیاری داشتیم. توانستیم با دعوت و حضور طیفهای مختلف فرهنگی و هنری اصفهان در این مکان اتفاقات خوبی رقم بزنیم. مثلاً در حوزه فرهنگی برنامهها و رویدادهای ادبی، فلسفی، جامعهشناسی، مذهبی، هنری، خوانش تئاتر و نمایش داشتهایم. در زمینههای هنری رویدادهای عکاسی و معماری برگزار کردهایم. در زمینه کودک رویدادها و برنامههای بسیار متنوعی داشتهایم.
این برنامهها باعث شد اینجا به یک پاتوق فرهنگی و مکان مناسبی برای برگزاری رویدادهای اینچنینی تبدیل شود، تا جایی که بسیاری از مواقع ظرفیت ما کمتر از پیشنهادها است و بسیاری از آنها را رد میکنیم. در حال حاضر، کتابفروشیها بودجه چندانی ندارند که بتوانند در سطح شهر تبلیغ کنند؛ اما این رویدادها کار بیلبوردهای شهری را برای مجموعه ما میکند و سبب آشنایی طیفهای مختلف با مجموعه ما شده است؛ طیفهایی که کتابهای موردنیازشان در شهر کتاب وجود دارد. به این ترتیب با برگزاری رویدادهای مختلف، مخاطب میتواند کتاب موردنظرش را همین جا تهیه کند.
یکی دیگر از عواملی که میتواند در جذب مخاطب به ویژه جوانان موثر باشد، زیبایی و ظاهر خاص است. ما در شهر کتاب سعی کردیم به این ویژگی اهمیت دهیم. علاوه بر این سعی کردیم در این مکان یک مجموعه کامل ارائه دهیم؛ برپایی کافه، فروش نوشتافزار و سایر چیزهایی که اینجا وجود دارد، باعث میشود افرادی که به اینجا میآیند، دوست داشته باشند اندکی توقف کنند و دیرتر از اینجا بروند. عکس میگیرند، به در و دیوار این خانه قدیمی نگاه میکنند و لذت میبرند؛ به نظر من اینها برای یک کتابفروشی ویژگیهای باارزشی است.
- چه پیشنهادی برای ترویج کتاب در جامعه دارید؟
به نظر من باید از کودکی و از خانواده این مسئله پایهگذاری شود. زیرا در سنین کم موضوعات خیلی راحتتر در کودک تبدیل به عادت میشود. همچنین باید از دبستان واحدهای درسی مرتبط با کتابخوانی در نظر گرفته شود. مثلاً برای دانشآموزان به طور منظم ساعتهایی مخصوص کتابخوانی در برنامه درسی ایجاد شود. این فعالیتها میتواند تاثیر خوبی در تمایل افراد به کتاب داشته باشد. همچنین وظیفه ماست که این جاذبه را برای جوانان و نوجوانان ایجاد کنیم؛ با محیطهای جذاب و مجموعههای کامل و همچنین برگزاری رویدادهای متنوع و تخفیفهای خوب میتوانیم این جذابیت را بیشتر کنیم. البته بخشی از این مسئله به دستگاهها و مجموعههای دولتی برمیگردد. تبلیغات و ترغیبهای صداوسیما و رسانه از جمله مواردی است که میتواند موثر باشد. یکی از مواردی که هم در رسانه میتواند صورت گیرد و هم در کتابفروشیها، ارتباط با نویسندگان کتابها است. ارتباط مستقیم، صحبت و گفتوگو با آنها درباره کتاب از زبان نویسنده میتواند تاثیر خوبی در تبلیغ کتابهای خوب داشته باشد.
- نظرتان درباره سامانه بازار کتاب چیست؟
به نظر من استفاده از هر شیوهای برای فروش کتاب خوب است؛ چه دکههای کنار خیابان، چه سامانه بازار کتاب و کتابفروشی آنلاین. سامانه بازار کتاب و کتابفروشی آنلاین شیوهای بود که بعد از کرونا خیلی رونق گرفت. به هر حال مردم از این طریق خیلی راحتتر میتوانند نیازهایشان را برطرف کنند. به نظر من باید برای همه سلایق، شیوه تهیه کتاب وجود داشته باشد. یکی از جذابیتهای سامانه بازار کتاب این است که مردم از هر جایی با یک جستجوی ساده میتوانند از کتابفروشیهای سایر شهرها کتاب را با مناسبترین قیمت تهیه کنند. البته هنوز بسیاری از افراد علاقهمند به حضور در کتابفروشی و ورق زدن کتابها هستند.
- چه پیشنهادی برای ارتقای این سامانه و توسعه آن دارید؟
این سامانه به صورت کلی عملکرد خوبی دارد. اما در جایی که یک سری جشنوارههای فروش کتاب برگزار میکند، نیاز به ارتقا دارد تا مردم راحتتر و روانتر بتوانند خرید کنند. جای خالی ارتقا از لحاظ تکنولوژی و سیستمی در این سامانه خیلی احساس میشود تا این سرویسدهی را راحتتر کند.
نظرات