سه‌شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۵
سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است/ پیوند سینما و ادبیات؛ فرصتی برای گسترش زبان فارسی

به مناسبت روز ملی سینما، نشست «نقش ادبیات فارسی در سینما» با همکاری کمیته ملی ایکوم و موزه سینما، سه‌شنبه ۲۰ شهریور در عمارت موزه سینما برگزار شد.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران: به مناسبت روز ملی سینما نشست «نقش ادبیات فارسی در سینما» با همکاری کمیته ملی ایکوم و موزه سینما، سه‌شنبه ۲۰ شهریور در عمارت موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست، اصفهانی مجری نشست، به روند تاریخ ادبیات و پیوند آن با سینما اشاره کرد و گفت: سینمای دهه ۵۰ با ادبیات فارسی پیوند می‌خورد و در این دوره شاهد خلق آثاری هستیم که ریشه در ادبیات فارسی دارند. داریوش مهرجویی، بهمن فرمان آرا، علی حاتمی از چهره های شاخصی هستند که سینمایشان در ادبیات قوام یافته است.

مجری نشست در ادامه به گفتارهای آزادی که در رابطه با پیوند ادبیات و سینما نقل شده اشاره کرد و گفت: در واقع بزرگان هنر و سینما معتقدند که کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی خوب هستند اما ما را فیلمساز نمی‌کنند، برای فیلم ساختن باید دید و شنید و زندگی کرد و منظور ادبیات فارسی، سبک داستان‌سرایی و تنیدگی در لحظه لحظه زندگیست.

سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است


سینمای ایران ۱۲۰ ساله شد

در ادامه نشست، احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزه‌های ایران (ایکوم)، ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این نشست، گفت: امروز جشن تولد سینمای کشور در ۱۲۰ سالگی است. ۱۲۰ سالگی عدد خاص در فرهنگ ایران پارسی است. خوشبختانه سینمای ایران به ۱۲۰ سالگی رسیده و امیدواریم که بعد از این پویا و شکوفاتر در این مسیر ادامه دهد.


وی افزود: سینما در زمان آقامحمدخان قاجار وارد ایران شد و پس از آن خصوصاً در دوره مشروطه، سالن‌های سینما یکی از ارکان فرهنگی ایران شدند. بعدتر پیشرفت‌های تکنولوژی این تهدید را به وجود آورد که سینما نابود خواهد شد، اما هیچکدام نتوانستند که جای سینما بگیرند و سینما را به عنوان یک هنر ملزوم کرد و کارکردهای ثانویه آن در قالب باقی رسانه‌ها ادامه یافت.


رئیس کمیته ملی موزه‌های ایران افزود: به همین علت ما در دوره خوبی به سینما برخوردیم؛ دوره‌ای که سینما را به عنوان یک هنر کامل معرفی می‌کند و سینمایی که اقتباسی از یک رمان است به عنوان یک هنر مستقل است.

وی افزود: ما هم اکنون در ساختمانی هستیم که قدمت آن به دوره محمد قاجار باز می‌گردد و در دوره‌های مختلف، مدام کارکرد هنری و فرهنگی داشته است.


محیط طباطبایی ادامه داد: در این نشست، به جایگاه سینمای ایران در ادبیات می پردازیم. اینکه بعضی از فیلم‌ها سعی در وفادار بودن به ادبیات دارند، بعضی اقتباس کرده و برخی به تاثیر بسنده کردند.

برنامه این نشست با نمایش بخشی از فیلمهایی که در ادبیات قوام یافته و هویت گرفته ادامه یافت؛ آثاری نظیر «گاو»، «اجاره‌نشین‌ها» و «هامون» ساخته داریوش مهرجویی، «حاجی واشنگتون»، «کمال‌الملک» و «مادر» «دلشدگان» ساخته علی حاتمی، «باشو، غریبه‌ای کوچک» ساخته بهرام بیضایی، «ای ایران» ساخته ناصر تقوایی، «از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمی کیا، «روسری آبی» ساخته رخشان بنی اعتماد و «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی ادامه یافت.

سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است

سپس جناب سعدخان رئیس موسسه فرهنگی اکو عنوان کرد: موسسه اکو شامل ده کشور مسلمان است. و هدف اصلی آن ارتقا فعالیت‌های اقتصادی میان کشورهای عضو است و همه می‌دانیم هر فعالیت اقتصادی، تنیدگی زیادی با فعالیت‌های فرهنگی دارد و هدف موسسه اکو این است که تعاملات فرهنگی را در زیر شاخه‌های هنری و ادبی ارتقا دهد.

او ادامه داد: نویسندگان، شاعران و هنرمندان ایران تاریخچه قوی در سینما دارند و ایران نسبت به سایر اعضا در موسسه اکو، از نظر تاریخی و ادبی غنی است. تعدادی از فیلم‌های تاریخی ایرانی، تحت تاثیر جنگ ایران و عراق هستند.

سعدخان با اشاره به تاثیر جنگ بر فیلمسازی در پاکستان گفت: این موضوع مهم است که فیلم‌ها با ترجمه و زیرنویس، در کشورهای دیگر نمایش داده شوند. به همین دلیل بحث ترجمه برای تبادل فرهنگی، در اولویت‌های موسسه اکو قرار دارد.


رئیس موسسه فرهنگی اکو در ادامه با محکوم کردن جنایات رژیم غاصب اسرائیل در نوار غزه و فلسطین اظهار کرد: یکی از مهم‌ترین رسالت‌های هنر، انعکاس این صدا و ظلم در جهان است. اخبار نهایتاً چند روز می‌تواند صدای یک اتفاق و یا رویداد باشد، مانند ترور اسماعیل هنیه اما اگر فیلم آن ساخته شود، سال‌ها در خاطرات و یاد جمعی خواهد ماند.

وی افزود: کشورهای غربی و آمریکایی با صنعت فیلم و هالیوود توانسته‌اند ارزش‌های برساخته خود را تبلیغ کنند و ما هم حتماً باید از این ظرفیت استفاده کنیم. ما به دنبال این هستیم که هر ده عضو این موسسه بتوانیم با آثار هنری و ادبی، این روند مشترک خود را همگام پیگیری کنیم.


وی در پایان ابراز امیدواری کرد که با نمایش فیلم‌های سینمایی ایرانی بتواند مبلغ فرهنگ و سنت ایرانی باشد.

سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است

سینمای ایران، شعری از خواب‌ها و رویاهاست

محمد سلیم اوزبان فیلمنامه‌نویس ترکیه‌ای، سخنران بعدی این مراسم، ضمن ابراز خرسندی از اینکه بعد از ۸ سال به ایران آمده است، گفت: امروز آمده‌ام تا درباره سینما و ادبیات ایران با عنوان هنر خواب و رویا و سینما حرف بزنم.

وی در ادامه گفت: از نظر من سینما پنجره‌ای است که دریچه‌ای جدید و پنهان از زندگی را در برابر ما می‌گشاید. ما در سینما می‌توانیم دنیایی را در خود بیدار کنیم که خود رویاست و در زندگی واقعی قابل درک نیست.


وی با موضوع پیوند سینما و خواب افزود: سینما ویژگی‌های مانند خواب و رویا دارد. در سینما، عالم معنا و خواب در کنار هم قرار می‌گیرند.


وی در ادامه با تاکید بر حکایت‌ها و داستان‌های از مولانا و غزالی به بررسی، تاثیر و نقش خیال خواب و رویا پرداخت و گفت: سینما خوابی هست که ما در زمان بیداری می‌بینیم، با این تفاوت که پرده را کامل کنار نمی‌زند چرا که حقیقت چون خورشید، نادیدنی است و سینما موفق است که گوشه‌ای از این پرده را کنار زده و ما را با بخشی از حقیقت آشنا و به سوالهای بی جواب ما پاسخ دهد.


این فیلمنامه‌نویس ترکیه‌ای در ادامه عنوان کرد: سینما به عنوان یک صنعت و خواب به عنوان یک رویا و هنر به زندگی ما وارد شده‌اند و آنچه که در خواب می‌بینیم بر اساس مباحث فروید همه سمبل و نشانه است، در سینما و فیلم خوب هم عناصر پنهان و با نشانه خود را عیان می‌کنند، درست شبیه به خواب! ما خواب و سینما را تفسیر و تعبیر می کنیم با اینکه همیشه از تعبیر آن واهمه داریم.


وی در ادامه باشاره به سینمای ایران، گفت: سینمای ایران یک هویت خاص برای خود در جهان ایجاد کرده است؛ با فیلم‌های خاصی که مختص و برآمده از همین کشور است و در تمام دنیا موفق شده توجه خاصی را به خود جلب کند. اما متاسفانه ارزش سینمای ایران در غرب شناخته نشده، به این دلیل که آنها به دنبال منافع سیاسی خود در ایران هستند. همان طور که دکتر لاله در تز دکتری خود مطرح کرد که سینمای ایران در ادبیات ایران ریشه دارد و در آن به بالندگی و پرورش رسیده است، سینمای ایران ارتباط خود را با ادبیات حفظ کرده و تمام این تفاوت‌ها، زیبایی‌ها و رویاها را بر این پرده گسترانده است.
سینمای ایران شعری است که لحظه ها را عمیق می‌کند.


این فیلمنامه نویس در ادامه تصریح کرد: در سینمای ایران به راحتی می‌توانید نشانه‌های ادبیات کلاسیک، معاصر و مدرن را ببینید. سینمای که قابی معرف از حافظ، سعدی، نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری و … است و اگر غیر از این بود سینمای ایران به غنای فعلی نمی رسید.


او در ادامه افزود: به طور خلاصه، سینمای ایران با حکمت و عرفان خود نمایش داده می‌شود و کارگردانان ایرانی با ادبیات خود را تجهیز کرده‌اند. من سینمای ایران را سینمای رویا و خواب می‌دانم، سینمایی که در آن نکات کوچک، بزرگ و نکات بزرگ، کوچک می‌شوند، این نگاه ذره‌بینی مانند شعر است که می‌تواند لحظه‌ها را عمیق کند.

وی در ادامه به اسامی کارگردانانی چون اصغر فرهادی، مجید مجیدی، داریوش مهرجویی و … اشاره کرده و عنوان کرد: این کارگردانان بیشترین تاثیر را روی سینمای ترکیه گذاشته‌اند، خصوصاً عباس‌کیارستمی و مجید مجیدی. سینمای ایران حیرت انگیز است. با فیلم «در خانه دوست کجاست» اثر عباس کیارستمی ما بدون هیچ موضوع جنایی و معمایی با یک موضوع ساده، کوچک و انسانی ساعت‌ها در دنیای یک کودک سفر می‌کنیم.

وی در پایان ۱۲۰ سالگی سینمای ایران را تبریک گفته و به سخنان خود خاتمه داد.

سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است

سینما شعر مصور است

در ادامه این نشست علی موسوی زاده، معاون امور بین‌الملل بنیاد سعدی با تاکید بر پیشینیه تاریخی ادبیات و سینما عنوان کرد: ادبیات پیشینه‌ای به درازنای تاریخ حیات بشر دارد و سینما پدیده‌ای است منبعث از جهان مدرن؛ اما پیوند سینما و ادبیات به قدری عمیق و وسیع است که به حق باید ریشه‌های فیلم و سینما را در ادبیات جستجو کرد تا جایی که سینما را شعر مصور خوانده‌اند.

وی تصریح کرد: سینما به عنوان یک هنر چندرسانه‌ای و ادبیات به عنوان یکی از قدیمی‌ترین اشکال بیان فرهنگی، هر دو به نوعی بازتاب‌دهنده هویت فرهنگ و تاریخ یک ملت هستند.

موسوی زاده با اشاره به اینکه پیوستگی زبان فارسی و ایران امری تردیدناپذیر است، ادامه داد: هر جا سخن از ایران می‌رود با زبان فارسی پیوند می‌خورد و هرکجا هم گفتگو از زبان فارسی است با ایران همراهیم.

معاون امور بین‌الملل بنیاد سعدی در ادامه صحبت خود به فیلم «وادیم پرلمان» محصول کشور اوکراین اشاره کرد و گفت: این فیلم خوش‌ساخت که در سال ۲۰۲۰ روی پرده سینما آمد، نقش پیوندگری زبان را به رابطه‌ای دو جانبه بین زبان آموز و آموزگار تقلیل می‌دهد.

وی در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان ایرانی بود گفت: یکی از محققان ارجمند به این سوال این گونه پاسخ داد که وقتی با زبان فارسی و ساحت‌های مختلف معنایی و تصویری و خیالی آن بتوان ارتباط برقرار کرد می‌شود ایرانی بود.

این کارشناس زبان فارسی در ادامه اضافه کرد: شناخت روش‌های آموزش زبان، با ده سال قبل کاملاً متفاوت است. فناوری‌های نو، رسانه‌ها و محصولات هنری و فرهنگی جای استاد و محیط آموزشی و کتاب را گرفته‌اند و کشورها می‌کوشند تا با پیشرفته ترین امکانات، زبان و فرهنگ خود را به دیگران معرفی کنند. در قلمرو زبان فارسی، افغانستان و تاجیکستان به نوعی در جنگ زبانی و خط، گرفتار و درمانده‌اند و در این میان تنها ایران است که می‌تواند در بسط زبان فارسی و آموزش آن بکوشد.

وی در ادامه با نگاهی آسیب‌شناسانه از زبان فارسی در تولیدات رسانه‌ای تصریح کرد: با کمال تأسف باید گفت سهم زبان فارسی در تولیدات تصویری و سینمایی ایران بسیار اندک است. تعداد آثاری که صرفاً برای آموزش زبان فارسی تهیه شده تقریباً هیچ است؛ شاهکارهای ادب فارسی که بازتاب‌دهنده فرهنگ ایران هستند مورد عنایت سینماگران واقع نشده است و تنها فیلمی را که تاجیکان بر اساس شاهنامه به کارگردانی بوریس کیمیاگرف ساخته‌اند و بخش خصوصی ایران فیلمی درباره زندگی مولانا ساخته است را می‌توان به عنوان نمونه ذکر کرد.

وی در همین باره ادامه افزود: مجموعه تولیدات تلویزیونی ما در حوزه آموزش زبان فارسی، چندان جاذبه ای ندارد و عموماً متن محور هستند و هنوز جای خالی فردوسی، خیام، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ و شناخت میراث فرهنگی و زبانی آنها حس می‌شود، در حالی که سینما به عنوان یک رسانه جهانی می‌تواند ابزاری مؤثر برای آموزش زبان فارسی باشد.

موسوی زاده با اشاره به نقش فیلم در پیشرفت و ماندگاری زبان و ادبیات فارسی افزود: با تماشای فیلم‌های فارسی می‌توان با لهجه‌ها، اصطلاحات و ساختارهای گویشی آشنا شد و این تجربه می‌تواند به یادگیری زبان کمک کند و در عین حال زیبایی‌های فرهنگی و ادبیات فارسی را به نمایش بگذارد. یکی از نمونه‌های بارز؛ آثار نویسندگانی چون جلال آل احمد و سیمین دانشور است که به سینما راه یافته‌اند و این اقتباس‌ها نه تنها داستان‌های این نویسندگان را زنده می‌کند بلکه به ما اجازه می‌دهند تا با زبان و سبک نوشتاری آنها آشناشویم.

موسوی زاده در ادامه عنوان کرد: در دوران پس از انقلاب اسلامی که فضای سینمای ایران خواه ناخواه به سمت سینمای جدی و اخلاق‌مدار حرکت کرد شاهد آثار گران بهایی هستیم که متأثر از ادبیات فارسی و ذوق ادبی مندرج در فرهنگ ایرانی است، مانند آثار بهرام بیضایی علی، حاتمی، عباس کیارستمی مجید مجیدی و… که یکی از به یادماندی‌ترین هستند و همچنین سریال «قصه‌های مجید» به نویسندگی و کارگردانی زنده یاد کیومرث پوراحمد است که اقتباسی جذاب از مجموعه داستانی «قصه‌های مجید» هوشنگ مرادی کرمانی است. معتقدم فیلم‌هایی که به موضوعاتی مانند مهاجرت، عشق، هویت و بحران های اجتماعی پرداخته‌اند می‌توانند به ما درک بهتری از جامعه ایرانی و تحولات آن بدهند.

وی در پایان‌بندی صحبت‌های خود گفت: اهمیت برگزاری کارگاه‌ها و جشنواره‌های سینمایی که به زبان فارسی می‌پردازند، بسیار زیاد است این رویدادها می‌توانند فضایی را فراهم کنند تا زبان‌آموزان و علاقه‌مندان به سینما با همدیگر در تعامل باشند و از طریق فیلم‌ها و بحث‌های مربوط به آنها زبان فارسی را بهتر یاد بگیرند، امیدوارم که پیوند سینما و ادبیات فارسی را به عنوان یک فرصت برای گسترش زبان فارسی و فرهنگ غنی‌مان در نظر بگیریم باید تلاش کرد تا این پیوند را تقویت و زبان فارسی را به جهانیان معرفی کنیم.

سینمای اقتباسی یک هنر مستقل است

شکوفایی سینمایی اقتباسی مصادف با سینمای موج نو در فرانسه

در ادامه نشست نقش ادبیات فارسی در سینما، کیوان طباطبایی سمیعی مستند ساز و پژوهشگر در مطالعات سینمایی عنوان کرد: مطلب من از ابتدای تاریخ سینمای ایران تا سال ۱۳۵۷ است، به این دلیل که در این دوره سینما نگاهی ویژه به ادبیات کلاسیک ایران دارد. از نظر من سینمای ایران سه دوره اقتباس ادبی در سینما را از سرگذرانده است؛ دوره اول با شخصیتی عبدالحسین سپنتا است که با جمع‌آوری اشعار ملی و منابع ادبی فارسی کار خود را آغاز کرد. وی پس از کودتای دوران رضا شاه، به هند رفته و تعدادی فیلم می‌سازد که اقتباس‌هایی سطحی از ادبیات به شمار می‌آیند. فیلم فردوسی (۱۳۱۳)، فیلم شیرین و فرهاد که اقتباسی است از وحشی بافقی و فیلم چشمان سیاه (۱۳۱۵). دوره دوم دهه ۲۰ سینما است که در آن شاهد آثار و سینمای شاخصی نیستیم و بیشتر مبتنی بر متون پاورقی هاست، اما در دهه ۳۰ شکوفایی بیشتری را شاهد هستیم مانند آثاری چون امیرارسلان نامدار، لیلی مجنون، یعقوب لیث و … است که در گیشه با شکست مواجه می‌شوند.

او افزود: اما دوره سوم مصادف با شکل‌گیری سینمای موج نو در دنیاست و فرخ غفاری از سینماگران برجسته آن دوران بود، او با فیلم «شب غوزی» شروع کرد که از آثار خوب آن دوره بود. «شب غوزی» بر اساس اقتباسی از داستان های «هزارویکشب» است. این فیلم در غرب با استقبال مواجه شد، و به عنوان اولین فیلمی است که در غرب سینمای ایران را معرفی کرد.

این مستند ساز در ادامه با اشاره به شکوفایی سینما مبتنی بر ادبیات در دوره سوم اضافه کرد: فیلم «سیاوش در تخت جمشید» (۱۳۴۶) اثر فریدون رهنما نیز جزو آثار شاخص اقتباسی این دوره است که با الهام از داستان سیاوش نگاشته و ساخته شده است، که بالعکس ایران در اروپا مورد اقبال و جایزه می‌گیرد.

وی در ادامه به فیلم های چون؛ حسن کچل (۱۳۴۹) اثر علی حاتمی که یک جنگ فرهنگی شامل حکایت‌ها ضرب المثل‌ها و رقصنده‌های اصیل ایرانی تصنیف های مهم ایرانی است، اشاره کرد.

این پژوهشگر سینما در ادامه گفت: یکی از فیلم‌های مهم اقتباسی ایران فیلم گاو (۱۳۴۸) است که براساس داستان چهارم کتاب عزاداران بیل غلامحسین ساعدی ساخته شده است و حاصل یک ارتباط متقابل و خوب میان غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی است‌. فیلم بعدی «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) بر اساس داستانی دیگر از غلامحسین ساعدی به کارگردانی ناصر تقوایی و فیلم «داش‌آکل» برگرفته از مجموعه سه قطره خون صادق هدایت به کارگردانی مسعود کیمیایی که به زعم بعضی از داستان هم جلوتر رفته است.

او ادامه داد: فیلم مهم بعدی، چشمه (۱۳۵۱) اثر آربی آوانسیان است که تحت تاثیر عرفان و شعر ایرانی است. همچنین فیلم «تنگسیر» به کارگردانی نادری و بر اساس داستانی از صادق چوبک.

وی در ادامه با اشاره به دیگر فیلم‌های مهم اقتباسی به اثر مهم شازده احتجاب اشاره کرد و گفت: شازده احتجاب (۱۳۵۳) اقتباسی از هوشنگ گلشیری و به کارگردانی بهمن فرمان آرا که یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی است و در میان آثار متاخر فیلم «سایه‌های بلند» ساخته بهمن فرمان آرا بر اساس داستانی از هوشنگ گلشیری است که یک فیلم دیدنی با داستانی خوندنی دارد.

اجرای تئاترهایی از شاهنامه فردوسی با حمایت وزارت خارجه

در پایان این نشست، جابر وثیق مسئول بخش و انجمن‌‎های وزارت خارجه عنوان کرد: در سال گذشته با همکاری وزارت علوم ۲۵ استاد زبان فارسی به اقصی نقاط جهان اعزام شدند و در طول این چندسال یک میلیون نفر زبان فارسی را آموزش دادند. یکی دیگر از کارهای انجمن در وزارت خارجه، اجرای نمایش و تئاترهایی است که برگرفته از داستان‌های شاهنامه فردوسی و با محوریت اخلاق‌گرایی است.

وی ادامه داد: انتقاد من از سینمای ایران این است که چرا به زبان فارسی اهمیت نمی‌‎دهند؟ و به‌صورت خالص در خدمت فرهنگ و زبان فارسی نیستند.

وی افزود: خوشبختانه در طول این چند سال در وزارت خارجه اقداماتی صورت گرفته که باعث شده هم اکنون شاهد مترجمان و مبلغان زیادی از زبان فارسی در جهان باشیم.

وی در پایان به کارکرد انجمن‌های وزارت خارجه تاکید اشاره کرد و گفت: این انجمن‌ها با هدف حمایت از زبان و فرهنگ فارسی پذیرای ایده‌ها و طرح های علاقه‌مندان در این حوزه هستند.

نشست «نقش ادبیات فارسی در سینما» در ۲۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۳ در سالن موزه سینما به کار خود پایان داد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها