سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب درسی استاندارد چه ویژگیهایی دارد؟ انتظار کارشناسان، والدین، دانشآموزان و پژوهشگران تعلیم و تربیت از یک کتاب درسی ایدهآل چیست؟ یک کتاب درسی چطور میتواند انتقالدهنده فرهنگ بومی و مذهبی کشور باشد؟ تغییرات کتاب درسی در طول زمانهای مختلف همواره یکی از دغدغههای کارشناسان تعلیم و تربیت و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بوده است. چنانچه براساس تهمیدات این سازمان، شیوهنامه تغییر کتاب درسی سه سالی میشود تغییرات کتاب درسی را هدفمند کرده است. کتابهای درسی هر پنج تا هفت سال یکبار اصلاح و بازنگری میشوند و این موضوع به معنای پذیرفتن ضرورت اصل تغییر و توجه به مولفههای روز در کتاب درسی است.
رامین نوظهوری، دانشآموخته دکتری مطالعات برنامه درسی در بخش دوم مصاحبه خود با ایبنا میگوید: «واقعیت این است که موفقیت در جذاب کردن کتاب درسی، تنها به محتوای کتاب، درسی بستگی ندارد و روش تدریس معلم در این زمینه نیز، سهم مهمی دارد. شما فرض کنید یک کتاب جذاب آموزش درسی در اختیار معلم قرار می گیرد اما معلم توانایی به چالش کشیدن و درگیر کردن دانشآموز با محتوای کتاب درسی را ندارد این انتقال مسئله باید از طریق برگزاری دورههای آموزشی مختلف برای معلمان دنبال شود تا کتاب درسی به شیوه درست آموزش داده شود.»
- چطور میتوان در تالیف کتاب درسی از آزمون و خطای صرف، فاصله گرفت؟ از آنجا که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی یک سازمان پژوهشی نیز هست چقدر تلاش میشود تغییر کتاب درسی با حداقل هزینه و فاصله گرفتن از آزمون و خطا و داشتن درصدی زیادی از موفقیت تدوین شود؟
اگر رفتار، عملکرد و مصوبات و سیاستها در سیستم آموزش و پرورش پیوست و مبنای پژوهشی داشته باشد، درصد خطا کاهش پیدا میکند. کارشناسان آموزش و پرورش باید بازخورد و نگاه دانشپژوهانه به پدیدهها داشته باشند. اگر در تصمیمگیریهای آموزشی شتابزده عمل نکنیم و بر مبنای مطالعات و پژوهشمحور عمل کنیم، بیگمان درصد خطا کم میشود و از آزمون و خطای صرف در بحث تالیف کتاب درسی فاصله خواهیم گرفت زیرا علم، کمتر خطا دارد.
- ارزیابی شما از نسل جدید کتابهای درسی چیست؟ با توجه به فناوریهای روزی که در دسترس دانشآموزان قرار دارد تا چه اندازه میتوان به تاثیرگذاری نسل جدید کتاب درسی در آموزش امیدوار بود؟
بارها این موضوع را گفتهام، خیلیها برنامه درسی را تنها یک کتاب درسی میپندارند. برنامه درسی فقط کتاب درسی نیست. برنامه درسی یعنی هرآنچه دانشآموز با آن درگیر است و برای یادگیری به آن نیاز دارد و این ممکن است کتاب یا هر محتوای دیگری هم باشد. حالا چطور میتوان این محتوای را جذاب کرد و این جذابیت را به اندازه محتواهای فضاهای چندرسانهای افزایش داد. باید گفت که محتوا در فضاهای غیررسمی، جذاب هستند زیرا آنها از امکانات چندرسانهای استفاده میکنند. نیاز فراگیر دانشآموزان را با استفاده از هوش مصنوعی تحلیل میکنند و همان محتوا را در اختیار فراگیر قرار میدهند.
اگر بخواهیم دانشآموز را در فرآیند یاددهی و یادگیری نگه داریم باید محتواهای آموزشی را در محیطهای چندرسانهای وب عرضه کنیم، یعنی محتوای آموزشی علاوه بر کتاب و متن نوشتاری، فیلم و انیمیشن هم داشته باشد، رمزینهها و کیو آر کدها براساس همین دیدگاه به محتواهای کتابهای درسی اضافه شده است. این رمزینهها قابلیت بهروزرسانی دارند و امکان تغییر محتوا براساس تغییر کتاب درسی را دارند.
- به استفاده فراگیر از رمزینهها اعتقاد دارید؟
رمزینهها برای تکمیل و تسهیل یادگیری دانشآموزان و دسترسی سریع دانشآموزان به محتوای چندرسانهای گنجانده شده که در صورت امکان استفاده دانشآموزان میتواند مفید باشد. در مجموع زمانی میتوانیم در جذب دانشآموزان به کتاب درسی موفق شویم که بتوانیم علاقه و رغبت در یادگیری او ایجاد کنیم، دانشآموزان را با محتوای آموزشی درگیر و محتوا چالشبرانگیز داشته باشیم.
- آیا تاکنون در این زمینه موفق بودهایم؟
واقعیت این است که موفقیت در جذاب کردن کتاب درسی تنها به محتوا بستگی ندارد و روش تدریس معلم در این زمینه نیز، سهم مهمی دارد. فرض کنید یک کتاب جذاب آموزش درسی در اختیار معلم قرار میگیرد اما معلم توانایی به چالش کشیدن و درگیر کردن دانشآموز با محتوای کتاب درسی را ندارد این انتقال مسئله باید از طریق برگزاری دورههای آموزشی مختلف برای معلمان دنبال شود تا کتاب درسی به شیوه درست آموزش داده شود.
- دقیقاً شیوه تدریس نکته مهمی در آموزش کتاب درسی است، آخرین بهروزرسانی کتابهای راهنمای تدریس یا همان شیوه تدریس برای دهه ۷۰ است چرا این کتابها بهروزرسانی نمیشود؟
البته این کتابها در حال بهروزرسانی است. «بستههای تربیت و یادگیری» اجزای مختلفی دارد و یکی از این اجزا همین کتابهای راهنمای معلم است با تغییر کتاب درسی کتابهای راهنما نیز باید تغییر کند.
- در حوزه تدریس محتوای آموزشی، موضوع شخصیسازی آموزشی براساس استعدادها، نیازها و علایق دانشآموزان تا چه اندازه مورد توجه است؟
بحث شخصیسازی یادگیری در واقع از همان رویکرد سازندهگرایی الهام میگیرد، در این رویکرد، فراگیران مسئول اصلی آموزش خود هستند و کار اصلی در بخش آموزش را دانشآموزان انجام میدهند. یعنی دانشآموز است که مهارت، دانش و نگرش خود خود را براساس، تفاوتهایی فردی و سبک یادگیری خود میسازد و معلم در این ساختن و بازساختن بازسازی فقط کمکدهنده است.
روشهای خلاقانه در تدریس و آموزش توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان میتواند در شخصیسازی یادگیری تاثیرگذار باشد. باید مهارت خردورزی، برهانپردازی و تاکید بر پژوهش و تفکر نقادانه را میان دانشآموزان گسترش داد تا با این شاخصها دانشآموزان بتوانند نیازهای خود را تشخیص دهند. این رویه، دانشآموز را از محفوظات درسی صرف جدا میکند و با این روش به سمت شخصیسازی آموزشی میرویم.
- کتاب درسی به هر حال دارد وظیفهاش را انجام میدهد اما جذاب نبودن کتاب درسی فقط به محتوا مربوط نمیشود مکملهای آموزشی از جمله استفاده از ابزار چندرسانهای و کتابخانههای آموزشگاهی که متاسفانه وجود ندارند؛ دستان قدرتمند آموزش و پرورش در نهادینه کردن انواع محتواهای آموزشی منابع درسی را بستهاند. نبودن یا کمتوجهی به یکسری از موارد، مکمل آموزشی موجب شده همه تقصیرها به گردن محتوای کتاب درسی بیفتند. ارزیابی شما برای جبران استفاده صرف از کتاب درسی، چیست؟ چه سازمانهایی باید وارد کار شوند؟
اگر برنامه درسی را یک فرهنگ در نظر بگیریم برای اینکه به یک رشد و بالندگی نسبی در عرصه فرهنگ دست پیدا کنیم و مفهوم «همهسالاری آموزشی» را محقق کنیم، باید همه دستگاههای مربوط با یکدیگر همکاری کنند. برای محقق شدن «همهسالاری آموزشی»، به شایستهگزینی و شایستهسالاری آموزشی و همچنین توجه اساسی به علم نافع که مدنظر رهبر معظم انقلاب است نیاز داریم اما هنوز نتوانستهایم حکمرانی شبکهای در بحث فرهنگ و آموزش در کشور برسیم؛ زیرا برخی از دستگاهها، مباحث تربیتی و پرورشی را آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نمیدهند یا در این زمینه هماهنگ عمل نمیکنند. اگر همه دستگاههای فرهنگی و نهادهای تربیتی در کشور در کنار خدمات و تولیدات خود پیوست تربیتی و پژوهشی داشته باشند، این موضوع موجب بالندگی فرهنگی و تربیتی کشور میشود.
درباره کتاب درسی نمیتوانیم دانش (دسیپلینها) را از کتاب درسی بگیریم. این دانش دربرگیرنده مفاهیم خاص آن حوزه است و بدون این مفاهیم و اصطلاحات آن دانش بیمعنی میشود. مثلاً دانش فیزیک یا ریاضی یا شیمی که هرکدام حوزه خود را دارند و برای پرورش قوای ذهنی دانشآموزان لازم و ضروری هستند. دانشآموزان در گذر زمان باید از تغییرات یک دانش در قالب کتاب درسی آگاه شوند. برای جذاب کردن این محتوا باید دانشآموز باید با محتوا درگیر شود و برای معنیدار ساختن آن باید آن را در زندگی واقعی خود بهکار گیرند و دریابند برای زندگی کردن بهتر و تربیت موفقتر، باید به سراغ فراگیری آن دانش بروند.
- آیا توانستهایم مبحث «مهندسی فرهنگی» را براساس منویات مقام معظم رهبری در بخش آموزش و کتابهای درسی محقق کنیم؟
برای تدوین هر ماده آموزشی باید نیازها و تجارب زیسته فراگیران را شناخت و وضعیت موجود اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه فراگیران را در نظر گرفت و با تدوین شاخصها، اصول و اهداف آموزشی را تعیین و شاخصهایی که با اهداف در ارتباط است در اولویت قرار داد؛ البته باید میان اهداف آموزشی یک هماهنگی را ایجاد کنیم و نیازهای اجتماعی و فراگیر با شاخصهای بومی و مذهبی را در نظر بگیریم.
واژه مهندسی فرهنگی سال ۱۳۸۶ از، سوی مقام معظم رهبری مطرح شد در همان سال بود که مراکز علمی، تحقیقاتی و آموزشی را وادار کرد برای هر تصمیمگیری این سوال را که چقدر این تصمیم قرار است موجب رشد کشور شود را از خودشان بپرسند؟ اخیراً در سازمان پژوهش پروژه مشارکت ذینفعان در حوزه تعلیم و تربیت را پیگیری کردیم، یعنی بررسی کردیم چگونه میتوان دانشآموزان، جامعهشناسان، معلمان، استادان دانشگاه، حوزه علمیه سازمان تبلیغات را در تدوین برنامههای، درسی و ماموریتهای سازمان پژوهش مشارکت داد تا این گروهها در تدوین کتاب درسی نقشآفرینی کنند.
برای آموزش و ترویج یک موضوع تربیتی در سطح جامعه ازسوی آموزش و پرورش، نیازمند مشارکت نهادهای مختلف از جمله صدا و سیما هستیم. چنانچه یکی از این بخشها در انجام وظیفه خودش کوتاهی کند اهداف آموزش و پرورش بهطور کامل محقق نخواهد شد. برای همین است که بر موضوع پیوست فرهنگی تاکید دارم.
نظر شما