دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۸
فریدون و جشن مهرگان؛ سرآغاز داد و عدالت در شاهنامه

خراسان‌رضوی - فریدون اول ماه‌مهر تاج‌کیانی برسر می نهد و شهریار جهان می‌شود. دو جشن بزرگ در ایران باستان از دیگر جشن‌ها با شکوه‌تر برگزار می‌شده که یکی نوروز و دیگری مهرگان بوده.

‌سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ سیدجعفر علمداران، پژوهشگر، دکترای زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه: هفته گذشته گفتیم که چگونه دوران زمام‌داری ظالمانه و هزار ساله ضحاک در ایران‌زمین به پایان رسید. پس از ضحاک، بر اساس کتاب سترگ حکیم توس، شهریاری فریدون در ماه مهر آغاز می‌شود:

فریدون چو شد بر جهان کامکار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی


فریدون فرخ، فرزند آبتین و فرانک پس از شکست ضحاک (آژی‌دهاک یا همان دیو سه‌سرِ سه‌پوزِ شش‌چشم که نماد اهریمنی و پلیدی بود) کامکار و کامیار و نیک‌بخت به رسم کیان بر تخت‌شاهی جهان تکیه می‌زند.

به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

فریدون اول ماه‌مهر تاج‌کیانی برسر می نهد و شهریار جهان می‌شود. دو جشن بزرگ در ایران باستان از دیگر جشن‌ها با شکوه‌تر برگزار می‌شده که یکی نوروز و دیگری مهرگان بوده. در مورد مهرگان و ماه مهر و آیین مهری و میترائیسم و تاج‌گذاری فریدون در ابتدای مهر پژوهش‌های خوبی صورت گرفته است.

ابوریحان بیرونی از نخستین اندیشمندان مسلمان است که پیدایش جشن مهرگان را با اسطوره فریدون و ضحاک در آمیخته و در کتاب «التفهیم» می‌نویسد: «مهرگان، شانزدهم روز است از مهرماه و نامش مهر، اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند باز داشت، و روزها که سپس مهرگان است همه جشن اند و......»

ابوریحان در آثار الباقیه نیز می گوید: «سبب آنکه ایرانیان روز مهر از مهر ماه را گرامی داشتند، به موجب خروج فریدون و شورش وی به وسیله کاوه آهنگر بر ضحاک است. فریدون، ضحاک را مغلوب ساخته و به بند کشید.»

از طرفی در سایر پژوهش ها آمده است که: «مشی و مشیانه» اولین زن و مردی که از کیومرث به هستی پای نهاد، در ماه‌مهر بوده و فرشتگان نیز در ماه‌مهر به یاری شهریاران و فریدون آمدند و در شاهنامه ثعالبی آمده: «روزی که فریدون ضحاک را شکست داد و زندانی کرد روز مهر از ماه مهر بود که مردم آن را جشن گرفته و مهرگان نامیدند و آن را گرامی داشتند.»

و همچنین ایرانیان باستان عقیده داشتند در ماه مهر خداوند زمین را گسترانید و به کره ماه که سیاره‌ای سرد و خاموش بود نور عطا فرمود، همه و همه این پژوهش ها گواه این است که مهر و مهرگان نزد ایرانیان از اهمیت ویژه برخوردار بوده و تقارن شهریاری فریدون با ماه مهر تقارن نیکی و سعادتمندی است.

در اوستا و سانسکریت هند نیز از کهن الگویی داستان فریدون سخن به میان آمده که نشان از قدمت و کهن الگویی شاهنشاهی فریدون است، از طرفی خود آیین مهر و جشن مهرگان نیز از کهن الگویی ویژه برخوردارند.

مهر، میتره یا میثره از کهن ترین و بزرگترین و مهمترین ایزدان پیش زردشتی است. در متون هندی باستان از آیین مهر و میترائیسم میتره یا میثره و در آیین مهرپرستی رومی، میتراس و در خود میتراییسم ایزد خورشید و آتش و عدالت بوده و در باور ایرانیان باستان، ایزد عهد و پیمان یاد گردیده است.

این توضیحات در مورد انطباق پادشاهی فریدون با ماه مهر اهمیت ویژه فریدون را می رساند، فریدون شخصیتی منحصر به فردی است که با کمک کاوه آهنگر و ایرانیانی که اولین قیام مردمی علیه پلیدی در سطح جهان (قیام کاوه آهنگر) را رقم زدند در مهرماه به تخت شهریاری تکیه می زند و بدی و اندوه را از جهان برمی‌کَند:

زمانه بی‌اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره ایزدی

و ایرانیان به کمک فریدون پس از هزار سال ظلم ضحاک:

دل از داوری‌ها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
می روشن و چهرهٔ شاه نو
جهان نو ز داد و سر ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست
تن‌آسانی و خوردن آیین اوست

آنچه در شهریاری فریدون به عنوان شهریار جهانی مطرح است، آیین مهر و داد است شهریاری که در مهر تاج برسر می گذارد باید به مهر شهریاری کند. در ابتدای داستان سخن از مهر و محبت و شادکامی و شادخواری مردمان است مردمانی که پس از هزارسال اندوه به شادی شهریاری فریدون دل سپرده اند، دِین خود را ادا نمودند و با فرزانگان شادکام به جشن پرداختند.

اما حکیم توس، فردوسی بزرگ در پایان این چند بیتِ شروع شهریاری فریدون، بلافاصله لب به پند می گشاید، پندی خردمندانه که شایسته خرد فردوسی در شاهنامه است.

ای جهانیان، ای انسان‌ها، ای ایرانیان و تمام شهریاران از شهریاری فریدون پند گیرید و بدانید که:

اگر یادگارست ازو ماه مهر
بکوش و به رنج ایچ منمای چهر

ورا بد جهان سالیان پانصد
نیفکند یک روز بنیاد بد

جهان چون برو بر نماند ای پسر
تو نیز آز مپرست و انده مخور

نماند چنین دان جهان بر کسی
درو شادکامی نیابی بسی

ادامه دارد......

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • Jafar Jafarzadeh CH ۰۸:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
    درود. چیزی به گفتن نمی‌یابم جز این که از سعدی وام بگیرم که: هزارسال جلالی بقای عمر تو باد شهور آن همه اردیبهشت و فروردین.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط