سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدامین قربانزاده، کارگردان فیلم اقتباسی «آخرین سواری»: در دنیای سینما، پیوند میان ادبیات و فیلمسازی همواره یکی از جذابترین و چالشبرانگیزترین مسیرهای خلاقیت بوده است. اقتباس از متون ادبی نه تنها بستری برای بازآفرینی داستانها و شخصیتهای برجسته ادبی فراهم میکند، بلکه فرصتی است تا فیلمسازان با ترکیب دنیای خیالپردازی ادبیات و بیان تصویری سینما، آثاری منحصربهفرد و با هویتی خاص خلق کنند. اقتباس از یک متن ادبی، همواره موضوعی بود که برای ساخت اولین تجربه سینمایی به آن فکر میکردم. بازآفرینی یا الهام از یک اثر ادبی برای من مسیری دلنشین شد. فیلم کوتاه «آخرین سواری»، الهامی از داستان کوتاه «شبی در مه» نوشته سیامک گلشیری است. علاقهام به قدرت فضاسازی، نوع روایت و قصهگویی گلشیری، و همچنین فضایی که برای روایت یک قصه در نظر داشتم، باعث شد به سراغ این مجموعه بروم. البته، فیلمنامه نهایی تعهد کامل به قصه اصلی ندارد و تنها شخصیت اصلی داستان در فیلم اقتباس شده است.
برای من، اشتراک سینما و ادبیات در خیال نهفته است؛ خیالی که هنگام خواندن یک داستان در ذهن جریان مییابد و سپس با تلفیق احساسات و درونیات شخصی به تصویر تبدیل میشود. توجه به ادبیات و پیچیدگیهای آن در قالب تصویر، نتایج لذتبخشی به همراه دارد و این آثار دارای هویتی خاص میشوند که این ویژگی از معنابخش بودن ادبیات به سینما منتقل میشود.
تجربه ساخت یک اثر اقتباسی زمانی لذتبخش میشود که فیلمنامهنویس، تجربیات شخصی خود را به متن اضافه کند. به نظر من، فیلمهای اقتباسی مخاطب را به خواندن داستان اصلی تشویق میکنند و این ارزشمندترین دستاورد است.
نظر شما