به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «خانواده پواسونار» نوشته ژان دوتور بهتازگی با ترجمه محمود گودرزی توسط نشر افق با خرید حق انحصاری از ناشر رسمی ژان دوتور در ایران روانه بازار نشر شده است. ترجمه فارسی اینرمان براساس نسخه سال ۱۹۵۲ به زبان فرانسوی انجام شده است.
قصه «خانواده پواسونار» از میانه جنگ جهانی دوم و زمان کمبود مواد غذایی و جیرهبندی شروع میشود. آقای پواسونار بهعنوان پدر خانوادهای که در مرکز قصه قرار دارد، وطنپرست از جانگذشتهای نیست که بخواهد خود را فدای وطنش کند. او بیشتر به فکر این است که چهطور میتواند در مغازهاش پول بیشتری به دست آورد و بهنوعی تبدیل به دلال جنگ شده است. او هم جنس میفروشد هم آدم! به اینترتیب شخصیتی است که نویسنده، مجموع بیاخلاقیها را در او جمع کرده است.
ژان دوتور در این رمان پیش رو شخصیتهایی چندلایه خلق کرده، با ارزشهای اخلاقی خاص خودشان. آنکه تقریباً همیشه خبیث و غیرقابلاعتماد میماند، آقای پوآسونار است که هم آدم میفروشد، هم میخرد، هم احتکار میکند، هم با تدبیراندیشی برای سالهای پس از جنگ و پس از اشغال، مجیز طرفداران شارل دو گل را میگوید، میخواهد به مارشال پتن نزدیک شود، آلمانی فراری را راه میدهد، بعد او را میفروشد و بینهایت کارهایی از این دست.
این رمان چهار بخش دارد و چند فصل، با پسگفتاری پس از پایان اشغال فرانسه و دوران پساآزادی؛ که خود، بسان مرثیهای است بر مفهوم ناب آزادی و انسانیت. آنچه در کوچهپسکوچههای فرانسۀ اشغالشده و لابهلای صفحات خانوادۀ پواسونار پیدا میکنیم، به گمان برخی، از جمله فرانسوا موریس، سایۀ سیاه آن سالهای سیاه است که هرگز از تاریخ فرانسه پاک نخواهد شد. بهگفته منتقدان، این رمان هجویهای بیرحمانه است که خانوادهای با همیننام در مرکزش قرار دارد و نویسنده در آن، نشان میدهد آدمها در زمان جنگ چه بیرحمیها و ظلمیهایی در حق یکدیگر روا میدارند. به اینترتیب مخاطب اینکتاب با یکسوال اخلاقی روبروست: مرز میان مسئولیت فاعلانه انسان و بیاخلاقیهایی که شرایط بر انسان تحمیل میکنند، کجاست؟
ژان دوتور مولف اینکتاب نویسنده فرانسوی متولد ۱۹۲۰ و درگذشته به سال ۲۰۱۱ است. او به گفته تاریخ رسمی، پس از حمله آلمان به فرانسه بازداشت شد و فرار کرد. سپس به جنبش مقاومت فرانسه پیوست و سال ۱۹۴۴ دوباره توسط آلمانیها دستگیر شد و از دست آنها فرار کرد. داستان اینرمان ژان دوتور در بازه زمانی جنگ جهانی دوم و زمان اشغال پاریس بهدست آلمان است. داستانی که صددرصد به تاریخ وفادار نیست و مدعی برداشت عینی از واقعیت نیست.
در پشت جلد کتاب آمده است:
«اینجا سینما نیست، رفیق، اینجا اردوگاه است، فراموش نکنید. بهعلاوه، فرض کنیم که موفق شوید برگردید فرانسه، چه میشود؟ قول میدهم کمتر از دو هفته دلتان برای بازداشتگاه تنگ شود، جایی که در آن تفریح هست و میتوان با آرامش کامل مطالعه کرد و برای آدم بسته میآورند. ژان دوتور رماننویس و مقالهنویس فرانسوی است. او در زمان جنگ جهانی دوم عضو نهضت مقاومت بود و دو بار توانسته بود از چنگ نازیها بگریزد. پس از جنگ، حرفۀ نویسندگی را با مقالهنویسی در روزنامهها آغاز کرد و سهسال دستیار مدیر روزنامۀ لیبراسیون بود. اولین کتابش عقدۀ سزار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد و جایزۀ استاندال را از آن خود کرد. او حدود شصت اثر در قالب رمان، نقد ادبی، رساله، شعر و نمایشنامه منتشر کرده که شناختهشدهترینشان خانوادۀ پواسوناراست.»
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
آینده چشمانداز روشنی نداشت. سال قبل، سال ۱۹۴۱ لئون با آنکه مثل زندانیان محکوم به اعمال شاقه تلاش کرده بود، در آزمون دبیری رد شده بود. سال ۱۹۴۲ را هم خراب کرده بود و آن را فدای عشقبازیهایش کرده بود. مادلن سپتامبر وضع حمل میکرد. ثمر بیتجربگیشان را با چهچیزی بزرگ میکردند؟ لازم بود لئون ماه ژوئیه در آزمون دبیری قبول شود. دولت شغل معلمیای به او میداد که زندگی خانوادهاش را تضمین میکرد. این مشکلات مادی و چشمانداز زندگیای نهچندان رمانتیک لئون را بیش از اندازه افسرده میکردند. اسیر مشغولیتهایی بیارزش، مدام اینمصرع بودلر را تکرار میکرد: بالهای غولآسایش مانعاند راهرفتنش را…
ژان دوتور، نویسندۀ فرانسوی (۱۹۲۰ -۲۰۱۱)، در پاریس به دنیا آمد و ۹۱ سال بعد، در پاریس از دنیا رفت. آنچه در این سالها از او باقی ماند، مجموعهای از رمانها و داستانهایی است بس شجاعانه و جریانساز. چرا شجاعانه؟ چون چه کسی جز او میتوانست کمتر ده سال پس از جنگ جهانی دوم، ملت خودش را بهخاطر استانداردهای دوگانه و موجسواری دربارۀ اشغال آلمان نازی به سخره بگیرد؟
رمان خانواده پواسونار با ترجمهای از محمود گودرزی در ۳۲۸ صفحه و قیمت ۳۲۵ هزار تومان توسط نشر افق منتشر شده است.
نظر شما