سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۶
حل چالش زمان داستان در اقتباس  «نسبتاً خوشبخت»

کارگردان فیلم کوتاه «نسبتاً خوشبخت» گفت: من اقتباس وفادارانه‌ای از داستان نداشتم. در داستان اصلی، شخصیت برای ۲۵ سال در خانه‌ای گرفتار بود و رفتارهایی مانند شکار پرندگان داشت، اما من نمی‌خواستم به این سمت بروم. در عوض، داستان را به یک مقطع زمانی کوتاه‌تر و در دنیای مدرن شهری امروز منتقل کردم.

حمید حیدری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره انتخاب لوکیشن و فضای فیلم توضیح داد و گفت: برج نماد زندگی مدرن است و ما به دنبال فضایی بودیم که خانه در طبقات بالای یک ساختمان بلند باشد. ما در فیلم نشان می‌دهیم که خانه در طبقه ۲۷ است و این واقعیت دارد که فیلمبرداری در همین طبقه انجام شد. ارتفاع زیاد ساختمان و فضای مدرن آن باعث شد که برخی منتقدان از فیلم به‌عنوان یک «رابینسون کروزو مدرن» یاد کنند.

وی افزود: این داستان به‌طور کلی یک اقتباس آزاد است و من تصمیم گرفتم که ماجرا در دل یک زندگی شهری و مدرن رخ دهد. ساختمانی که در فیلم استفاده کردیم واقعاً نیمه‌کاره بود و چنین ساختمان‌هایی در واقعیت هم وجود دارند که هنوز امکانات کامل ندارند. از همین فضا بهره بردیم تا یک فرد را در این موقعیت قرار دهیم؛ فردی که در یک ارتفاع زیاد گرفتار شده، نه می‌تواند صدایی به کسی برساند و نه امکان پریدن یا نجات دارد.

حیدری درباره مفهوم زمان در فیلم نیز گفت: زمان در این فیلم به‌صورت انتزاعی مطرح می‌شود. در نیمه اول فیلم، کاراکتر ما با زمان درگیر است؛ آلارم‌های مختلف با صدای گوش‌خراش او را سر یک ساعت مشخص بیدار می‌کنند. اما از جایی به بعد، مفهوم زمان برای او از دست می‌رود. ما دیگر به‌صورت دقیق نمی‌دانیم که چه مدت گذشته؛ شاید چند ماه، شاید بیشتر. این تغییر در زمان، بخشی از تحول کاراکتر اصلی است.

وی درباره چالش‌های فنی ساخت فیلم نیز افزود: برای من، روایت کردن یک داستان ۲۰ دقیقه‌ای در یک لوکیشن با یک بازیگر، چالش بزرگی بود. اما من از این چالش استقبال کردم. هدف این بود که مخاطب با وجود یک لوکیشن ثابت و یک بازیگر، تا انتهای فیلم همراه باشد و احساس خستگی نکند.

حیدری همچنین در رابطه با اقتباس آزاد خود از داستان گفت: من اقتباس وفادارانه‌ای از داستان نداشتم. در داستان اصلی، شخصیت برای ۲۵ سال در خانه‌ای گرفتار بود و رفتارهایی مانند شکار پرندگان داشت، اما من نمی‌خواستم به این سمت بروم. در عوض، داستان را به یک مقطع زمانی کوتاه‌تر و در دنیای مدرن شهری امروز منتقل کردم.

وی با اشاره به محتوای فیلم، گفت: نمی‌خواستم در فیلم حکمی صادر کنم که آیا کاراکتر باید بماند یا برود، یا اینکه زندگی مدرن بهتر است یا زندگی سنتی. فیلم را به گونه‌ای طراحی کردم که مخاطب خود تصمیم بگیرد که در چنین موقعیتی چه واکنشی نشان خواهد داد. پایان فیلم نیز به‌گونه‌ای طراحی شده که کاراکتر ما دقیقاً بر مرز بین دو دنیا قرار دارد و انتخاب بین این دو برایش ساده نیست. در این پایان فیلم، نمی‌خواهم بگویم که زندگی جدید کاراکتر او را مطلقاً خوشبخت کرده، بلکه نسبتاً خوشبخت است.

فیلم «نسبتاً خوشبخت» را به تمام کسانی که به سینمای معناگرا و فیلم‌هایی با موضوع فلسفی و اجتماعی علاقه دارند؛ پیشنهاد می‌شود. اگر از آن دسته افرادی هستید که از تماشای داستان‌هایی در بستر زندگی مدرن لذت می‌برید و دغدغه‌هایی چون تنهایی، بقا و درگیری انسان با تکنولوژی و طبیعت برایتان جذاب است، این فیلم می‌تواند شما را به تفکر وادارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها