سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با بخش ویژهای به نام «کتاب و سینما» فرصتی کمنظیر برای نمایش آثاری است که به اقتباس از ادبیات، هنر و وقایع تاریخی پرداختهاند. این بخش که به نوعی یک «جشنواره در جشنواره» محسوب میشود، با حضور ۲۷ فیلم کوتاه از کارگردانان جوان و با استعداد، جایگاه ویژهای در این رویداد فرهنگی دارد. انجمن سینمای جوانان ایران با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، همواره به تشویق این همنشینی خلاقانه پرداخته و در تلاش است که با ترویج اقتباس، گامی در جهت ارتقاء سینمای بومی و ترویج هنر روایتگری بردارد.
امسال، این بخش از جشنواره با ارائه آثار متنوع از داستانهای ایرانی و خارجی، نقاشیها و حتی فیلمهای دیگر، تجربهای منحصربهفرد و غنی را برای مخاطبان فراهم کرده است. همچنین، جوایز ویژهای برای برگزیدگان این بخش در نظر گرفته شده که به تداوم و تقویت مسیر فیلمسازی اقتباسی کمک شایانی میکند. حضور پررنگ این آثار نشان از تمایل روزافزون فیلمسازان جوان به کاوش در عمق ادبیات و هنر و تجسم آنها در قالب فیلمهای کوتاه دارد، که این امر نویدبخش آیندهای روشن برای سینمای ایران است. در این رابطه با سید جواد میرهاشمی، مدیر انتشارات و پژوهش انجمن سینمای جوانان ایران و فیلمساز، پژوهشگر و مدرس سینما گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
چرا اقتباس و چرا «کتاب و سینما»؟ این علاقه از کجا میآید؟
بخش ویژه «کتاب و سینما» تاکنون یکی از جذابترین بخشهای جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بوده است. میتوان گفت یک جشنواره در جشنواره است. در نمایشگاه کتاب تهران، انجمن سینمای جوانان ایران شعار جالبی داشت. «همنشینی سینما و کتاب» شعار ما بود. ماجرای چرایی اقتباس، علاقهمندی شخصی و دوستان فیلمساز هر یک جداگانه مثنوی هفتاد من خواهد شد و از حوصله خارج است. اما در اقتباس همیشه سه مثال میزنم. عینالقضات همدانی میگوید: «فرق است میان آن غَوّاص که در بَحر فُرو رود تا دُرّ برآرد و میان آنکه در قَعر بَحر از برای آن رود تا با دُرّ زمانی در صَدَف شود.»
فیلمسازی که گرایش به اقتباس و یا کتاب؛ ارکان صنعت نشر از مؤلف تا چاپخانه و … دارد، حکایت همان همنشینی در صدف است تا مروارید خود را بجوید. این یک نوع مکاشفه است. قرار نیست نعل به نعل کتاب را تصویری کند! البته بعضاً در همین جشنواره با این نوع فیلمها مواجه خواهید شد که انگار از روی کتاب با دوربین و ابزارهای سینمایی، کتاب را رونویسی کردهاند و متن را از روی کاغذ بر روی پرده سینما بردهاند.
مثال دوم این است که وقتی از میکلانژ میپرسند «چطور از یک سنگ یک پارچه؛ مجسمه فرشته را خلق کردید؟» جواب جالبی داد. او گفت: «این فرشته در سنگ اسیر بود و من آن را بیرون کشیدم.» و لیندا سیگر، برکشیدن را اقتباس مینامد و گفتهاست: «این فرشته را از دل یک جسم دیگری بیرون کشیدن … از دل یک کتاب - خواه داستان یا ناداستان - داستانی با طرحی نو دراندازی آن وقت هنر است.»
به قول محمدرضا اصلانی فیلمساز حَمّالَةَ اَلْحَطَب نیست. باید زنبور بود و شهد گل را به عسل تبدیل کرد. از یک نکته هم دور نشویم؛ گاه میبینیم فیلمی مدعی است که اقتباسی است. اما به میزان انگشتانه؛ یعنی فقط یک اشاراتی بهره برده است. به میزانی که به سرانگشتان نویسنده فیلمنامه، مانند خیاطها آسیب نبیند! این چالش وقتی به وجود میآید که نویسنده هم علاقهمند به اقتباس است و هم میخواهد مستقل باشد.
نمایشگاه کتاب و سینما، تنها نمایشگاه تخصصی در جشنواره فیلم کوتاه است؟ ایده شکلگیری نمایشگاه از کجا شکل گرفت، به هر حال میدانیم استقبال خوب بوده است؟
جمع کثیری از فیلمسازانی که در جشنواره فیلم دارند از سراسر ایران میآیند و چند روزی جشنواره میزبان آنهاست. خوب شایسته و بایسته بود که پس از جشنواره جوانان هنرمند با یک خاطره خوشتر به خانه برگردند و چه بهتر که در توشهشان یک کتاب باشد. کتابی که شاید در شهرشان به سختی پیدا شود. نمایشگاه تخصصی «کتاب و سینما» اختصاصاً کتابهای هنری با محوریت سینما عرضه میکند و طبیعتاً استقبال جوانان، نشان از مسیر درست طی شده است. فیلمسازان سعی دارند که دانش خود را بهروز کنند و این را میشود از پیگیریشان هنگام خرید کتاب مطلع شد.
استقبال و درخواست برای حضور در بخش «کتاب و سینما» امسال چشمگیر بوده است، در اینباره توضیح دهید.
بگذارید ابتدا یک قیاس سالی داشته باشیم. ۳ سال پیش، در سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، ۱۲ فیلم در بخش ویژه «کتاب و سینما» شرکت کرده بودند. در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران ۱۶ فیلم در این بخش شرکت کردند و امسال ۲۷ فیلم اقتباسی در جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت کردهاند. هرچند راهبرد انجمن حمایت از آثار اقتباسی است، اما قطعاً تمامی این ۲۷ فیلم با حمایت انجمن ساخته نشدهاست. طبیعتاً این حمایت انجمن و خانه کتاب و ادبیات ایران در کنار هم یک انگیزش بیشتری به فیلمساز میدهد. ۱۰ سال پیش ما در جشنواره فیلم کوتاه تهران یک سانس فیلم اقتباسی داشتیم و امسال بیش از ۴ سانس فیلم کوتاه اقتباسی داریم. این رشد کمی و کیفی قطعاً مصداق بر شانه غول ایستادن است. این یک روند روبه رشد متداوم بوده است که موجب استقبال و اعتراض به خاطر اشتیاق حضور در این بخش است. استقبال که زیاد باشد اعتراض هم به خاطر حضور نیافتن زیاد میشود. امسال هم سازمان و نهادهای دیگر سعی و قصد حمایت از این بخش را دارند و امیدوارم این وعدهها به عمل برسد.
از نگاه شما بهترین فیلم اقتباسی جشنواره امسال کدام است؟
بدون درنگ؛ هر ۲۷ فیلم حاضر در جشنواره در بخش «کتاب و سینما» و چند فیلمی دیگر که به دلایل گوناگون به جشنواره نرسیدهاند. فیلمهای اقتباسی از شاهنامه حکیم فردوسی و داستانهای ایرانی و روسی و … تا اقتباس از فیلم و نقاشی که باعث شدهاست خوشبختانه تنوع رنگارنگی داشتهباشیم.
در بخش ویژه «کتاب و سینما» بخشی داریم به نام حمایت از فیلمنامه اقتباسی که کمتر به آن پرداخته شده است. میخواهم بدانم دو فیلمنامه برگزیده سال گذشته به انجام رسید؟
بخش حمایت از فیلمنامه اقتباسی در سال گذشته ۲ برگزیده داشت، یکی در مراحل پایانی فیلمبرداری است و دیگری در مرحله پیشتولید که انشاالله در جشنواره سال بعد حضور خواهند داشت. البته به شرط اینکه توسط هیئت انتخاب جشنواره انتخاب شوند. در سال گذشته ۳۰۰ میلیون تومان حمایت داشتیم و امسال این رقم به ۴۰۰ میلیون تومان رسیده است. این حمایت از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران و انجمن سینمای جوانان ایران صورت میپذیرد. طبق روال سال قبل برگزیده یا برگزیدگان این بخش در شب «کتاب و سینما» معرفی خواهند شد.
در ابتدای صحبتهایمان گفتید ۳ مثال میآورید.
زندهیاد باستانیپاریزی روایت میکردند که مدتها ابوالحسن خان صدیقی به کارگاهش میرفته و فقط سنگ یک تکه و یکپارچه را نگاه میکرده است. تا روزی به جان سنگ میافتد و از دل آن حکیم فردوسی را بیرون میکشد. همین مجسمه میدان فردوسی کنونی. شاگردش در پایان تراشیدن سنگ از استاد میپرسد روزها نشستید و فقط سنگ را نگاه کردید دلیلش چه بود؟ پاسخ خیلی شیرینی دارد و میگوید: «تا آن موقع عظمت و ابهت سنگ مرا گرفته بود، تا اینکه توانستم بر سنگ چیره شوم. بله تا بر داستان چیره نشوید و جز به جز آن را هضم نکنید، نمیتوان یک اقتباس خوب داشت. نباید فقط به سمت اسکلت داستان رفت و یا با بزک چند نمای زیبا، اقتباس انجام دهیم. به باور محمدرضا شفیعیکدکنی در کتاب «رستاخیز کلمات»، قبل از آنکه به معنیِ آن برسیم مسحورِ زیبایی و وجهِ جمالشناسیک متن میشویم. شفیعیکدکنی گفته است: «گاهی هست که ما ساعتها مسحورِ یک بیت سعدی، حافظ، مولوی و یا فردوسی میشویم، آن را با خود زمزمه میکنیم و هرگز به معنی آن کاری نداریم. این همان حالت رستاخیز کلمهها است که ما را مجذوب خود میکند و چنان است که آن روی دیگر سکّه را هرگز به یاد نمیآوریم، روی پیامرسانی و جانب معنایی جمله را میگویم.» آیا فقط باید به دیدن و لمس پوسته ظاهری بسنده کنیم؟ هسته ظاهری و باطن اثر چه میشود؟ جادوی مجاورت ادبیات و سینما، اگر با شناخت مبدا یعنی داستان و مقصد یعنی سینما اتفاق بیافتد؛ آنگاه شما با یک اثر خوب روبهرو میشوید.
در جایی دیگر از کتاب «رستاخیز کلمات» میگوید: «هنرسازه» تمام تمهیداتی است که شاعران و نویسندگان و هنرمندان به کار میگیرند تا از ماده «زبان» یا ماده «قصه و حکایت و وقایع روزمره» به «شعر» یا به «پیرنگ» برسند. اگر از یک کیلو «موم» در قالبی معین مقداری مکعب یا کره یا مخروط یا استوانه بسازیم، صورتهای ما متفاوت است، ولی ماده ما یکسان یعنی همان موم است. حال اگر همان کُره یا مکعب را یک بار از خمیر و یک بار از موم و یک بار از شکلات بسازیم، صورت ما که همان کره یا مکعب است، ثابت است و ماده ما متفاوت شده است. این ابتداییترین تمثیل برای نشان دادن تقابل «ماده» و «صورت» است.» بنابر این تفسیرها از نگاه فرمالیستهای روسی و تعبیر دکتر شفیعیکدکنی؛ چگونه استفاده کردن مواد اولیه مهم است.
نظر شما