سه‌شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۲
فرودستان، به حاشیه‌راندگان و فراموش‌شدگان کتاب‌های تاریخ هستند/ بازنگری اسناد در تاریخ‌نگاری اجتماعی

ربابه معتقدی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران با اشاره به تاریخ‌نگاری فرودستان گفت: اصطلاح فرودست که در این پژوهش از آن استفاده شده است، به انسانی تلقی می‌شود که در حاشیه مانده و از اعمال قدرت در جامعه ناتوان است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا ربابه معتقدی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد کتابخانه ملی ایران در نشست علمی «تحولات اجتماعی زنان در افغانستان و ایران معاصر: چالش‌ها و فرصت‌ها» که به صورت مجازی در فضای گوگل میت برگزار شد؛ گفت: در این نشست به تحولات تاریخ اجتماعی ایران و افغانستان در سده‌های اخیر و به رویدادهایی که در بستر فرهنگ و تاریخ مشابه تجربه کرده‌ایم، پرداخته‌ایم. این پژوهش به تاریخ‌نگاری فرودستان و تحولات اجتماعی تاریخ ایران در دو قرن اخیر نگاهی دارد.

وی افزود: این تحولات با محوریت زنان و فعالیت زنان فرودست در زمینه‌های کارگری و فعالیت‌های اقتصادی در طبقات پایین اجتماع، تلاش آنان برای به دست آوردن حقوق شهروندی همچون حق رای و تلاش برای رهایی از نابرابری برای برخورداری از امکانات در حوزه آموزش، فرهنگ، بهداشت و سلامت اشاره دارد. همچنین با یک جمع‌بندی در مسیر تحولات اجتماعی زنان از گذشته تا حال این خط سیر را دنبال می‌کنیم.

معتقدی بیان کرد: سخن را با مقدمه‌ای در مورد تاریخ‌نگاری فرودستان آغاز می‌کنیم؛ در سال‌های مورد پژوهش در تاریخ‌نویسی اجتماعی تنها تاریخ‌نویسی بر عهده روشنفکران و نخبگان نبوده و بخش بزرگی بر گرده مردم عادی قرار داشته است. مردمی که به دلایل مختلف از جمله فقر، عدم اعتماد به نفس، نداشتن تجربه و سواد کافی و نبود امکانات کافی به فکر نگارش تاریخ نیفتاده بودند. از سوی دیگر نویسندگان تاریخ، روشنفکران و اهل قلم نیز دغدغه پرداختن به تاریخ روزمره را نداشتند.

وی گفت: فرودستان به حاشیه‌راندگان و فراموش‌شدگان کتاب‌های تاریخ هستند. اصطلاح فرودست که در این پژوهش از آن استفاده شده است، به انسانی تلقی می‌شود که در حاشیه مانده و از اعمال قدرت در جامعه ناتوان است. با نگاهی به نمونه‌های آرشیوی موجود می‌توان حدس زد که با بازگشایی این اسناد بازنگری عمیقی در تاریخ‌نگاری اجتماعی ایجاد خواهد شد. تحول تاریخی اجتماعی زنان در چهار محور حقوق شهروندی، برخورداری از قباله زمین، مطالبه عدالت در حوزه فرهنگ و آموزش و برخورداری از امکانات بهداشتی و خدمات درمانی در سده‌های اخیر از مهم‌ترین موضوعاتی است که به آن پرداخته شده است.

معمولاً زنان دستمزدهای نابرابر دریافت می‌کردند

معتقدی افزود: از روزنامه‌ها و اسناد در مورد کارگری زنان و ارتباط کارفرما و کارگر می‌توان هزینه، دستمزد و شرایط کارگری را دریافت. وقتی زن برای کار به استخدام کسی در می‌آمد، خودش حقوقی نداشت و کارمزد به همسر او پرداخت می‌شد و مقررات کار و سایر شرایط بین مردهای دو خانواده منعقد می‌شد. همچنین نکته قابل توجه این است که دستمزدهای نابرابر پرداخت می‌شد. زنان معمولاً در کارخانه‌های ریسندگی و بافندگی که کاری سخت و درآمد اندک داشت، استخدام می‌شدند.

وی در ادامه گفت: در سال ۱۳۱۳ تصمیم گرفته شد که مقرراتی برای رفاه کارگران در نظر گرفته شود. حق شیردهی و اتاق شیردهی برای مادران کارگر و همچنین مرخصی استعلاجی برای زنان کارگر در نظر گرفته شد، اگرچه در تمام این سال‌ها کارگرها شرایط نامناسبی داشتند. البته مردان هم شرایط خوبی نداشتند اما معمولاً اوضاع کارگران مرد بهتر از زنان بود. کارهای خانگی مثل صنایع دستی، کارگاه‌های قالی‌بافی خانگی و کارهای دیگری که در خانه انجام می‌شد، در سرشماری‌ها به حساب نمی‌آمد. سرشماری ۱۳۳۵ که اولین و بزرگترین سرشماری تاریخ ایران بود، هیچکدام از این مشاغل در آن سرشماری به حساب نیامده است. اغلب مدیران کارخانه‌ها مردان بودند، در سال ۱۳۵۱ تساوی اجرت برابر برای فعالیت زنان و مردان تصویب شد. اما باز شامل تبصره‌های بسیار به نفع کارفرما بود. تصویب این قانون جهشی در جهت نفع زنان پایتخت بود.

معتقدی افزود: موضوع زنان و مطالبه حقوق شهروندی با تخصیص بر حق رای نیز مورد توجه من قرار گرفت. تردیدی نیست که زنان در پیروزی انقلاب مشروطه نقش مهمی داشتند. از انقلاب مشروطه که زنان با محروم بودن از حق رای غافلگیر شدند تا بر سر کار آمدن دولت مصدق، تلاش‌هایی برای گرفتن حق رای چه در مطبوعات و چه در مجلس‌های مختلف از سوی زنان انجام گرفت. زنان در سال ۱۳۳۱ تلاش داشتند که با حمایت دولت ملی و بعد از پنجاه سال از انقلاب مشروطه حق رای را بگیرند، اما حق رای زنان ضد اسلام اعلام شد.

وی بیان کرد: محمد مصدق در ابتدای نخست‌وزیری خود دو هدف ملی شدن نفت و اصلاح قانون انتخابات را نشان کرده بود، یکی از مواردی که قرار بود اصلاح شود اجازه دادن به زنان برای مشارکت در مجلس شورای ملی و برخورداری از حق رای بود. مصدق تمام تلاش و همت خویش را برای ملی شدن نفت به کار بسته بود اما موضوع حق رای زنان در طول دوره نخست‌وزیری او به فراموشی سپرده شد. عریضه‌های بسیاری گواه تلاش بسیار زنان در این زمینه است.

در افغانستان همواره تصمیم‌گیرندگان امرا و حاکمان بودند

همچنین در این نشست زهرا لطفی، پژوهشگر حوزه تاریخ زنان در آمریکا گفت: در قرن نوزده و بیست شاهد دو ویژگی کلی در مورد زنان افغانستان هستیم؛ در این سال‌ها همواره اصلاحات از بالا به پایین انجام گرفته است، همواره تصمیم‌گیرندگان امرا و حاکمان بودند و دامنه اصلاحات به فضای شهری به ویژه کابل اختصاص دارد. این در حالی است که بیش از نود درصد از مردم ساکن قریه‌جات بودند. البته با توجه به اینکه اقوام مختلف در افغانستان زندگی می‌کنند، هر طایفه خودش تصمیم می‌گرفت تا چه قانونی عملی شود.

وی افزود: از زمان احمدشاه تا عبدالرحمان که پایه‌گذار افغانستان معاصر است، روند یکسان بود. احمدشاه در وصیت خود نشان می‌دهد که دیدگاه او چگونه است. از قوانینی که او وضع کرد این بود که طلاق دادن زن را امری قبیح بشمار می‌آوردند. به دستور احمدشاه زن از حقوق میراث محروم می‌شود، زنان در مالکیت مردان قرار می‌گیرند. با توجه به متون تاریخی که توسط منشیان درباری یا حاکمان نوشته شده است، به ندرت نام یک زن را در یک کتاب می‌بینید. زنان با نام‌هایی همچون ننگ و نام، ضعیفه، همشیره، دختر و عیال مورد خطاب قرار می‌گیرند. در حرمسراها نیز زنان به صورت جمعی مورد خطاب قرار می‌گرفتند و پردگی و پردگیان نامیده می‌شدند. در جایی زنان به عنوان عورات مورد خطاب قرار گرفته‌اند. همچنین در کتب تاریخ نقش زنان به صورت مادر، صبیه، دختر یا خواهر آمده است.

لطفی بیان کرد: گاهی به نقش مادر اشاره می‌شود و نقش مادر پررنگ است. زمانی که جنگی درمی‌گیرد و یک طرف شکست می‌خورد، یا زمانی که شورشی اتفاق می‌افتد، حاکم شکست خورده برای نجات از خشم حاکم، مادر خود را نزد امیر می‌فرستاد تا با عجز عفو بگیرد. در زمان جنگ نیز بعد از شکست یک طرف، خواهر و دختران خود را به یکدیگر می‌دادند تا جنگ فروکش کند اما معمولاً این تبادل مانعی برای ادامه جنگ نبود. در جنگ بین دو طایفه نیز همین‌گونه بود که به این رسم، بددادن می‌گفتند.

وی گفت: امیر عبدالرحمان به مدت ده سال حکومت می‌کند که برای زنان حق ارث قائل می‌شود. زنان حق دارند بعد از مرگ شوهر دوباره ازدواج کنند و حق انتخاب دارند. به آنان حق ارث داده می‌شود. اما اینکه این قانون اجرایی شد یا خیر، مشخص نیست. قوم مذهبی هزاره‌ها نیز در دوره امیر عبدالرحمان خان مورد توجه هستند، این قوم شیعه اثنی عشری بودند. در این دوره حکومت مرکزی در افغانستان ایجاد می‌شود و هزاره‌ها سرکوب می‌شوند و فتوای جهاد علیه آنها داده می‌شود. جنگ ده سال به طول می‌انجامد. هزاره‌ها کشته و برده و کنیز می‌شوند. زمانی که بردگی هزاره‌ها تبدیل به یک امر عادی می‌شود، آنها بیشتر به بردگی گرفته می‌شوند.

لطفی افزود: قوم کوچی قومی در شمال پاکستان بودند، زمانی که هزاره‌ها به بردگی گرفته می‌شدند، زمین آنها غصب می‌شد و به کوچی‌ها داده می‌شد. در چنین وضعیتی وارد قرن بیستم شدیم و دوره امیر حبیب‌الله شروع می‌شود. محمود طرزی از خارج به افغانستان می‌آید و دختر او با امیر حبیب‌الله ازدواج می‌کند. او بانی اصلاحاتی در افغانستان است. در این دوره جریده سراج‌الاخبار منتشر می‌شود و مردم افغانستان را با تحولات جهان آشنا می‌کند.

در دوره امان‌الله اصلاحات در افغانستان عملی می‌شود

وی بیان کرد: در ادامه به دوران امان‌الله، شاه اصلاح‌طلب می‌رسیم. در این دوره ازدواج صغیره و تعدد زوجات ممنوع می‌شود. اولین مکتب با نام مستورات در این دوره تاسیس می‌شود. او اصلاحات میانه‌روانه خود را به نماینده‌ها ارائه می‌کند اما از سوی آنها مورد قبول واقع نمی‌شود. نماینده‌ها معتقدند که ازدواج صغیره و چند همسری صحیح است. امان‌الله اصلاحات را در حوزه زنان عملی می‌کند. ملک ثریا در بین عموم بدون چادر ظاهر می‌شود. تحولات جدی و تندروانه در حال آمدن است. امان‌الله دستور کشف حجاب می‌دهد. در این زمان مسیرهایی مشخص می‌شود که اگر زنان در این مسیرها با چادر یا برقع تردد می‌کردند، جریمه می‌شدند. سن ازدواج برای دختران ۱۸ سال و برای پسران ۲۲ سال تعیین می‌شود. تعطیلی از روز جمعه به روز پنج‌شنبه تغییر می‌کند. به دنبال این اصلاحات قبایل شورش می‌کنند و امان‌الله خلع می‌شود.

لطفی در ادامه گفت: بعد از امان‌الله، حبیب‌الله کلکانی به قدرت می‌رسد و او دوباره زنان را خانه‌نشین می‌کند. محمد نادرشاه که بین سه تا چهار سال حکومت می‌کند، محافظه‌کار است، او می‌گوید ما باید یک مرکز آموزشی برای زنان فعال داشته باشیم. بعد از کشته شدن محمد نادرشاه دوره ۴۰ ساله محمد ظاهر شاه شروع می‌شود. وضعیت زنان به آهستگی شروع به تحول می‌کند. در دهه چهارم تا حدی وضعیت زنان متحول می‌شود که خواهان حقوق برابر با مردان هستند. تاریخ جدیدی در این دوره به ثبت می‌رسد. شصت درصد زنان وارد طبابت می‌شوند، شاهد بازگشت فارغ‌التحصیلان از خارج هستیم و اینها اطلاعات به روز را وارد افغانستان می‌کنند. آوازه‌خوانان زن وارد رادیو می‌شوند. مجله «میرمند» منتشر می‌شود، موسسه آل نسوان تاسیس می‌شود.

وی افزود: تا زمان محمد داوود خان که در دوران صدارت او اجازه حجاب اختیاری به زنان داده می‌شود. در این دوره در کابل زنان با پوشش اختیاری در کنار زنان برقع‌پوش دیده می‌شوند. انجمن مبارزه با بی سوادی تاسیس می‌شود. به زنان حق رای داده می‌شود و حضور زنان را در پارلمان داریم. دهه چهارم حکومت ظاهر شاه دهه دموکراسی در افغانستان شناخته می‌شود. او آزادی بیشتری به مردم افغانستان می‌دهد. البته در کنار اینها حزب مسلمان افراطی نیز شکل می‌گیرد که افراد این حزب به صورت دختران تیزآب می‌پاشیدند. اما نکته مورد توجه این است که همه تغییرات در این بازه زمانی در کابل مورد توجه قرار گرفته و شامل قریه‌ها نمی‌شود.

تحولات اجتماعی زنان در دوران معاصر بسیار چالش‌برانگیز بوده است

همچنین امیر صمدیان، دبیر نشست نیز گفت: تحولات اجتماعی زنان در دوران معاصر در ۱۵۰ سال اخیر بسیار موضوع بحث و چالش بوده است و طبیعتاً هر چقدر در مورد آن صحبت کنیم، کم است و لازم است تا نشست‌های علمی در این زمینه برگزار شود. این نشست از سوی انجمن ایرانی تاریخ برگزار شده است، این انجمن در زمینه تاریخ‌نگاری علمی کشور فعالیت و بحث‌های تخصصی را ایجاد می‌کند.

در این نشست از شاخه انجمن بین‌الملل تاریخ در خدمت شما هستیم تا با ایجاد ارتباط علمی با کشور همسایه موضوعات مشترکی را دنبال کنیم و به این موضوعات مشترک بپردازیم، چون جای خالی آنها بسیار احساس می‌َشود. شاید در حوزه فردی با افغانستان ارتباطی برقرار شده باشد ولی نهادها به صورت مستمر این کار را انجام نداده‌اند. این همکاری‌های بین‌المللی بسیار گسترده است و محققان کشورهای مختلف با هم همکاری زیادی دارند و خوشحالیم که این راه شروع شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها