به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، کتاب مجموعه داستانهای کوتاه «خدا نشناس» شامل ۷ داستان کوتاه با عنوان های «چهار دبلیو دی»؛ «خدا نشناس»؛ «راه دوم یا بلیتی برای دو فیلم»؛ «سفر به قطعه اصحاب الشهدا»؛ «فرار تا چهار سو»؛ «لاجوردی_ سفید– خاکستری» و «حرف خودم» در ۵۰۰ شمارگان، ۱۴۰ صفحه و قطع رقعی توسط انتشارات دده به زیور طبع آراسته و برای دسترسی علاقهمندان به داستانهای کوتاه محلی و منطقهای وارد بازار کتاب شد.
در بخشی از داستان «خدا نشناس» که عنوان کتاب نیز برگرفته از این قصه است میخوانید: «…یک عقاب سیاه با شکوه هرچه تمامتر بر فراز قله به پرواز درآمد و با بالهای گسترده چند بار محیط یک دایره بزرگ را در دل آسمان نیلگون پیمود! تا زمانی که عقاب بر روی تخته سنگ عظیمی بر فراز قله فرود آمد؛ نتوانستم چشم از او و پرواز مغرورانه و با ابهتش بردارم.
بخار چای داغ از روی لیوانهای کاغذی به سمت آسمان میرفت؛ نگاه سالار خیره بر درختچهای در کنار رودخانه بود او سرانجام با گامهای مردد به زیر سایه درختچه خزید و در خنکهای سایه ی آن آرام گرفت. معلوم نشد چرا لبخندی که از سر رضایت بر چهره او نقش بسته بود به سرعت محو شد؟...
... سالار انگار که از عالم بیداری و هوشیاری زنده شده باشد در زیر چتر مهربان درختچه چشمانش را بسته و خودش را به خواب زده بود. عقاب دوباره در اوج و بر روی محیط دایرهای بزرگ در دل آسمان بود....
... با سرعت هر چه تمامتر در دل ایران و در پناه زاگرس به سمت آبشار آب سفید میتاختیم! نمیدانم چرا احساس پرندهای را داشتم که آشیانهاش را میپرستد..»
نظر شما