چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵
سفری پر از رمزوراز به دوران زمامداری مظفرالدین‌شاه قاجار

حمیدرضا شاه‌آبادی در کتاب «تابوت سرگردان» نیز مانند دیگر آثارش – «کابوس‌های خنده‌دار»، «دروازه‌ی مردگان» یا «لالایی برای دختر مرده» که نشر افق منتشر کرده- داستانش را به تاریخ گره می‌زند و این‌بار زمامداری مظفرالدین‌شاه قاجار را بازنمایی می‌کند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - لیلا دارابی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان: «ذات هرکس بالاخره یه وقت خودش رو نشون می‌ده.»؛ این دیالوگ در صفحات آغازین رمان «تابوت سرگردان» بن‌مایه اصلی داستان را در خود جای می‌دهد. به‌این‌ترتیب، حمیدرضا شاه‌آبادی از همان ابتدا داستانش را بر دوش شخصیت‌هایش می‌گذارد و مخاطبش را به سفری رعب‌انگیز و دلهره‌آور با کالسکه‌ای حامل ۶ مسافر راهی می‌کند.

در این کالسکه، جعبه‌ای مرموز وجود دارد که به دروغ گفته می‌شود داخل آن کتاب‌هایی است که بنا به سفارش استاد طب مدرسه دارالفنون باید از تهران به تبریز برسد. صمد که محصل طب دارالفنون تهران است، علاوه‌بر ترس از مأموریتی که عهده‌دار شده، واهمه سفرکردن دارد؛ ترسی که از اتفاقی تلخ و وحشتناک ناشی شده و در کودکی او ریشه دارد و در طول سفر رهایش نمی‌کند.

سفر صمد پر از رمزوراز است و مخاطب را وامی‌دارد در طول مسیر، ماجراها را در رفت‌وبرگشت‌های روایی هر فصل از رمان و پیچش‌های داستانی، بی‌وقفه و به شکلی نفس‌گیر دنبال کند و تا آشکارشدن رازها و بازشدن گره‌های داستان، همچنان در هول‌وولا باقی بماند.

اتفاق‌های هولناکی که زاییده ذهن حمیدرضا شاه‌آبادی است و در کتاب «تابوت سرگردان» روایت می‌شود، تا آنجا پیش می‌رود که هرچه رخ داده است با افسانه دیوان گره می‌خورد و فضای وهم‌آلود داستان پررنگ‌تر می‌شود. کتاب لافونتن که صمد در طول سفرش آن را می‌خواند، عنصر داستانی مهمی است که رویدادها را به شکلی دلالت‌مند به هم پیوند می‌دهد.

حمیدرضا شاه‌آبادی در کتاب «تابوت سرگردان» نیز مانند دیگر آثارش – «کابوس‌های خنده‌دار»، «دروازه‌ی مردگان» یا «لالایی برای دختر مرده» که نشر افق منتشر کرده- داستانش را به تاریخ گره می‌زند و این‌بار زمامداری مظفرالدین‌شاه قاجار را بازنمایی می‌کند؛ ضمن اینکه بیش از هر چیز فقر و گرسنگی جامعه را به تصویر می‌کشد.

او با قرار دادن شخصیت‌های ساخته و پرداخته ذهنش در کنار شخصیت‌هایی واقعی نظیر ایرج میرزا شاعر نامدار و سردبیر نشریه ورقه، عمیدالملک رئیس و ناظم دارلفنون و دکتر پولاک، طبیب اطریشی و استاد شهیرِ مدرسه دارالفنون و با اشاره به مکان‌های واقعی نظیر کارخانه برق حاج امین‌الضرب و حمام شیخ در محله مارالان تبریز، جهان داستانی‌اش را به شکلی واقعی و ملموس می‌سازد. همچنین، شاه‌آبادی با آوردن نامه‌ای از ایرج‌میرزا که به صمد نوشته شده و ممهور به شعری از این شاعر در مقام پدر است یا اشاره به چند بیت شعر در باب ازدواج از زبان ایرج‌میرزا هنگام سخنرانی در دارالفنون، فضا را برای مخاطب باورپذیرتر می‌کند.

ایرج‌میرزا علاوه‌بر دوستی دیرینه‌اش با پدر صمد، مشوق او در ذوق شاعرانه‌اش است. برای همین صمد که راوی داستان است، علاوه‌بر تحصیل طب در شعر هم دستی بر قلم دارد. به‌این‌ترتیب، تعهد و عشق دو خصلتی است که نویسنده با پرداختن به آن، بُعدی از شخصیت اصلی داستان را آشکار می‌کند تا صمد به‌واسطه این ویژگی‌ها بتواند بر کابوس‌ها و ترس‌هایی که از کودکی گریبانش را گرفته است، غلبه کند. کمااینکه در پایان، مخاطب در بخشی از داستان به این باور می‌رسد که نیروی عشق می‌تواند حتی از دیو هم آدمی بسازد و آنکه از عشق به دور است، چه‌بسا از آدمیّت هم به دور است. گفتنی است نویسنده قبل از شروع رمان نیز با آوردن مصرعی از داستان شیخ صنعان به این مطلب اشاره کرده؛ آنجا که شیخ عطار می‌فرماید «عشق از این بسیار کرده است و کُند» و این همان معجزه عشقی است که در پایان شاهد آن هستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط