سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدصادق علیزاده: هشتم تا دهم شهریورماه شهر بازل سوئیس میزبان اجلاسی بود که بعدها یکی از غامضترین مسائل جامعۀ جهانی را پدید آورد. تئودور هرتزل بالاخره توانسته بود اولین قدم از رویای صهیونیستی خود را جامۀ عمل بپوشاند و اولین کنگرۀ صهیونیستها را برگزار کند. نمایندگان صهیونیست در این شهر دور هم جمع شده بودند. در نهایت بعد از سه روز اجلاس، طرحی را تصویب کردند موسوم به بازل. طرح بازل مقرر کرده بود طرح ایجاد تشکیل وطن ملی یهودیان در فلسطین باید با قانونی عمومی که ضمانت اجرای آن باشد کلید بخورد. البته این طرح تا بیاید و به یک جایی برسد تقریباً ۵۱ سال طول کشید.
شهریورماه ۱۲۷۶ شمسی، سوئیس
رویای هرتزل و صهیونیستها صرفاً یک رویای خام نبود. آوردن برای آوردن این آرمان روی زمین باید دو کار صورت میگرفت. اول اینکه یک انجمن فراملیتی یهودی با رویکردی صهیونیستی تشکیل شود که مدعای نمایندگی یهودیان دنیا را داشته باشد. این انجمن قرار بود نوعی مجمع مشورتی باشد. دوم هم اینکه یک شرکت یهودی تشکیل شود که به نوعی بازوی عملیاتی و اجرایی مجمع مشورتی بند قبل باشد. بند اول در تشکیل سازمان جهانی صهیونیسم تبلور پیدا کرد و بند دوم هم در تشکیلاتی که بعد از دو سه دهه تطور به «آژانس یهود» معروف شد. این دو مرکزی تا همین امروز که شما مشغول خواندن این سطور هستید هنوز هم فعال هستند. در میان مسئولانشان هم بعضاً نامهای آشنایی خواهید دید.
به کتاب برگردیم
نفس همین چند خطی که بالا مرور کردیم نشان میدهد چرا تاریخ آژانس یهود ضروری است. این مرکز نقطۀ ثقل همۀ فرایندهایی بود که از سال ۱۲۷۶ شمسی تا ۱۳۲۷ شمسی است که در نهایت منجر به جعل دولت اسرائیل شد. اسرائیل یک حادثه یا اتفاق نبود که از ناکجاآباد اذهان صهیونیستهای قرن نوزدهمی به یکباره بر سرزمین فلسطین حادث شود. یک جعل یک روزه هم نبود که به واسطۀ اوراد علوم غریبه ایجاد شود. طرح ایجاد رژیم، برنامهریزی و ساز و کار اجرایی و در نهایت امتیازگیری از بریتانیای کبیر در مقام استعمار آن روز دنیا همگی در فرایندی تدریجی رخ داد.
فرایندی که هرچند تدریجی بود اما بعضی شخصیتهای هوشیار تاریخ از جمله شهید عزالدین قسام - که امروز شاخۀ نظامی یکی از جریانهای مقاومت به نام این شهید مزین شده - از همان سالهای قبل از جعل اسرائیل پی به این طرح استعماری بردند و از همان زمان هم مبارزه علیه استعمار را آغاز کردند. در نهایت هم در همین مسیر به شهادت رسیدند پیش از آنکه مفهوم جعلی اسرائیل شکل گرفته بود. آژانس یهود تبلور این فرایندی تدریجی روی زمین بود. از همین جهت بررسی و تحلیل فعالیتهای این مرکز استعماری که هنوز هم فعال است بخش مهمی از تاریخ استعماری و اشغالگری صهیونیستها محسوب میشود.
«آژانس یهود» چه میگوید؟
داستان پیرنگ سادهای دارد. پس از پایان جنگ جهانی اول در پاییز ۱۲۹۷ شمسی امپراتوری عثمانی فرو میریزد. سرزمینهای عرب امپراتوری متشکل از سوریه، لبنان، عراق، اردن و فلسطین بین فرانسه و بریتانیا تقسیم میشود. فلسطین طبق توافق قبلی سازمان جهانی صهیونیسم و بریتانیا، سهم صهیونیستها میشود. با این حال واگذاری یکبارۀ این سرزمین به یهودیان که آن روزها نهایتاً ۱۰ درصد جمعیت فلسطین را در اختیار داشتند باعث نارضایتی و حساسیت اکثریت ۸۵ درصدی اعراب مسلمان میشد. همین هم شد که دولت قیمومیت انگلیسی در فلسطین شکل گرفت تا ظاهراً کار زیر نظر انگلیسیها اداره شود. جامعۀ ملل –پدر سازمان ملل امروزی – برای رعایت شکل کار قضیخ سندی هم برای این مساله تصویب میکند بدون اینکه نظر و ساکنان فلسطین را جویا شود. طبق این سند قرار است از خاک فلسطین بذل و بخشش شود برای تشکیل اسرائیل!
طبق سند قیمومیت، دولت بریتانیا باید تهمیدات لازم را برای تشکیل وطن ملی یهودیان در فلسطین تدارک میدید. در این میان بازوی اصلی دولت قیمومیت در همۀ امور مربوط به یهودیان باید به یک مرکز و نهاد یهودی سپرده و دولت قیمومیت هم اختیارات خود را در همۀ زمینههای اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، عمران، مسکن، راه، فرهنگ، آموزش و حتی انتظامی بهنوعی به این نهاد یهودی تفویض کند. اینجاست که پای آژانس یهود به میان کشیده میشود. ایدهای که ۲۴ سال در ذهن هرتزل میگذشت حالا تبدیل به یک ساختار اجرایی شده بود.
یک دولت درون دولت
از سال ۱۳۰۱ شمسی که جامعۀ ملل، قیمومیت سرزمین فلسطین را به بریتانیا سپرد تا اردیبهشت ۱۳۲۷ که با خروج آخرین سرباز انگلیسی از فلسطین، مفهوم دولت اسرائیل جعل شد، آژانس یهود که بازوی عملیاتی و اجرایی سازمان جهانی صهیونیسم محسوب میشد عملاً دولتی درون دولت قیمومیت تشکیل داده بود که فعالیتهای متعدد یهودیان از مهاجرت یهودیان نقاط مختلف دنیا به فلسطین، خرید زمین و انتقال مالکیت آنها از اعراب به یهودیان، اسکان مهاجران یهودی در فلسطین، آموزش مهارتهای کشاورزی و شهروندی، آموزش زبان عبری (تا پیش از این زبان عبری یک زبان کهن بود و عموم یهودیان به آن حرف نمیزدند)، تقویت زیرساختهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی برای یهودیان و تحکیم فعالیتهای بینالمللی و سیاسی برای جعل یک رژیم جدید همه و همه توسط آژانس یهود انجام میگرفت.
فعالیتهای این مرکز مخوف در چند سال باقیمانده به تشکیل اسرائیل بهحدی شده بود که نه تنها برای خود نسبت به ایجاد گروههای و سازمانهای شبهنظامی اقدام میکردند بلکه از دولت قیمومیت انگلیسی هم به جامعۀ ملل شکایت میبردند که چرا اجازۀ افزایش تعداد مهاجران یهودی به فلسطین را نمیدهد و آن را در سطوح خاصی محدود کرده که صدای اعراب در نیاید. اقدامات ضدامنیتی بازوهای اطلاعاتی و امنیتی آژانس یهود در این سالها بهحدی توسعهطلبانه بود که حتی نسبت به حذف، ترور و ناامنی برای مسئولان دولت قیمومیت انگلیسی هم ابایی نداشتند. ظاهراً انگلیس متولی و دولت فلسطین بود اما در باطن این آژانس یهود بود که دولتی درون دولت قیمومیت تشکیل داده بود.
این ساختار آنقدر تجربه و البته قدرت کسب کرده بود که بعد از خروج انگلیسیها از فلسطین در اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی، کمیتههایش تبدیل به اولین وزارتخانههای دولت جعلی اسرائیل شوند و شاخۀ شبهنظامیاش مبدل به ارتش شود و گروههای اطلاعاتی و ترور و ضدامنیتیاش هم ساختار یک نهاد اطلاعاتی و امنیتی و تروریستی را تشکیل دهند که امروز به موساد معروف شده است. فعالیتهای آژانس از بعد از تشکیل اسرائیل تغییر کرده و به خارج از اراضی اشغالی منتقل شده و بر انتقال مهاجران یهودی از نقاط مختلف دنیا به فلسطین اختصاص پیدا کرده است.
حالا به نظرم به سوال ابتدای این متن پاسخ مشبعی دادهایم. کتاب «آژانس یهود» اثر اندیشمند مصری محمد عبدالرئوف سلیم روایت دقیق و جزئی این برنامۀ استعماری است. برنامهای که اقدامات صهیونیستها را از ابتدای قرن بیستم تا زمان تشکیل اسرائیل روایت میکند. کتاب در اصل حاصل رسالۀ دکترای این پژوهشگر عرب بوده. «آژانس یهود» به ترجمۀ کاظم نراقی و سعی انتشارات اطلاعات در ۶۵۱ صفحه روانۀ بازار شده است.
نظر شما