سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دستاندرکاران و اعضای فعال در «بهخوان»، این شبکه اجتماعی را اینطور معرفی میکنند: «شبکه اجتماعی کتابدوستان؛ بهخوان فضایی برای کتابخوانهاست تا همدیگر را پیدا کنند و درباره کتابها حرف بزنند.». تا پیش از راهاندازی بهخوان، کتابخوانان و کتابدوستان از فضای گودریدز استفاده میکردند؛ اما مشکلات موجود مرتبط با کتابهای فارسی در آن، کاربران را با سختی مواجه کرده بود. بهخوان، فعالیت کتابخوانی کودکان، نوجوانان و والدین آنها، جوانان و بزرگسالان را تحتتأثیر قرار داده و کتابخواندن و صحبت درباره کتابها بهویژه آثار فارسی را برای آنها آسان کرده است.
اما این شبکه اجتماعی کتابمحور چه بستری برای کودکان و نوجوانان فراهم کرده است و آنها چگونه میتوانند از بهخوان استفاده کنند؟ حامد حمایتکار، بنیانگذار شبکه اجتماعی بهخوان به این پرسش پاسخ داده و بهطور کل، از بهخوان، رسالت این شبکه اجتماعی، چالشهای موجود و اهداف آینده آن صحبت کرده است. در ادامه میتوانید این مطلب را بخوانید:
- «بهخوان» چرا و چطور شکل گرفت؟
کار من کارآفرینی و استارتاپ است. قبل از بهخوان، در سامانه «سایه» کار میکردم که بستری هوشمند و شفاف برای فعالیتهای خیریهای بود. حدود ۱۰ سالی هم در شبکه اجتماعی کتاب گودریدز، فعالیت داشتم. کتابهای فارسیزبان در گودریدز بهروزرسانی نمیشد و تعدادشان کم بود. این باعث شده بود فعالیت در گودریدز برای کاربران فارسیزبان، کار راحتی نباشد و جامعه مخاطبان این شبکه در ایران بهدرستی شکل نگیرد.
از طرفی دسترسی به گودریدز، مدتی از آنطرف و مدتی هم از طرف کشور خودمان محدود شده بود و این فعالیت را دشوارتر میکرد. آنجا به فکرم رسید چقدر خوب میشود اگر چنین بستری را برای فارسیزبانها داشته باشیم و در مرحله بعدی، بتوانیم رقابت جدیای با شبکههای اجتماعی جهانیای مثل گودریدز داشته باشیم. ما احساس کردیم اینجا نقطهای است که هم میتوانیم در ایران برایش کار کنیم و هم از طریق امکان چندزبانهبودن و پوششدادن کتابهای غیرفارسی در بازار جهانی رقابت کنیم. البته اصلیترین هدف ما پشتیبانی از کتابهای فارسی و خدماترسانی به کاربران فارسیزبان در ایران و خارج از ایران بود. بهاینترتیب کار بهخوان را درست چهار سال پیش در سال ۱۳۹۹ آغاز کردیم.
- کار ویژه بهخوان چیست؟
بهخوان یک شبکه اجتماعی با محوریت کتاب است و آدمهایی که اهل کتاب و کتابخوانیاند میتوانند بهخوبی از آن بهره ببرند. هر فعالیتی که شما در ارتباط با کتاب و کتابخوانی انجام میدهید، میتواند برای دنبالکنندگان شما انتشار پیدا کند؛ مثلاً اینکه فلان کتاب را شروع کردهاید، تا صفحه بیسار خواندهاید، بریدهای از این کتاب منتشر کردید، آن کتاب را تمام کردید و برای این کتاب یادداشت نوشتید؛ بنابراین کاربر میتواند همه فعالیتهای کتابخوانی کاربرانی را که دنبال کرده است، در محیط کاربریاش ببیند.
ویژگی خوبش این است که شما بهجای آنکه یک نسخه واحد به آدمها ارائه دهید که فلان کتاب و بیسار کتاب خوب است، به آدمها کمک میدهید که همدیگر را پیدا کنند و متوجه شوند که سلیقه کتابخوانیشان به چه کسانی نزدیک است؛ یعنی آدمها در بستر بهخوان جمعی را که با آنها علایق مشترک دارند، پیدا میکنند و بعد رصد میکنند که اعضای این جمع چه کتابهایی را میخوانند و چه یادداشتهایی درباره کتاب مینویسند و در نتیجه، ترغیب میشوند آن کتاب را بخوانند.
این شیوهای اثرگذار در ترویج کتابخوانی است. کتابهای اولی که آدم میخواند، کتاب خیلی مهمی است و ضروری است که آدمهای درستی سلایق او را بشناسند و بهخوبی راهنماییاش کنند که چه بخواند. اگر به یک کودک یا نوجوان یا هر بزرگسالی که کتابخوان نیست، کتابی با سبک نوشتن بد، ترجمه بد، ویراستاری بد یا محتوای نامتناسب با سطح و سلایق او معرفی شود، خیلی محتمل است که آن آدم از کتابخواندن دلسرد شود.
- بهخوان چه امکاناتی را در اختیار کاربران قرار میدهد؟
کاربران میتوانند فهرستهای موضوعیای از کتابها، فرستههای (پست) مرتبط با کتاب، یادداشتهایی درباره کتابهایی که خواندهاند، بریدههایی از کتابهایی که میخوانند، اطلاعاتی درباره شروع و اتمام خواندن کتابها یا پیشرفتن در مسیر مطالعهشان منتشر کنند. هر کاربر در بهخوان، قفسه مجازی کتابخوانی دارد که بهصورت پیشفرض سه بخش دارد؛ کتابهایی که میخواهم بخوانم، کتابهایی که در حال خواندنش هستم و کتابهایی که خواندهام. البته کاربران میتوانند افزون بر این قفسههای پیشفرض، قفسههای جدیدی را به کتابخانه مجازیشان اضافه کنند. این به کاربران دیگر کمک میکند که سابقه و علایق مطالعاتی شما را بهراحتی و بهسرعت بشناسند؛ انگار که کاربران دیگر به منزل شما آمده باشند و کتابخانه منزل شما را رصد کنند.
اتفاق مهمی که بهتازگی در بهخوان رقم خورده، این است که ناشران هم میتوانند با آدمهایی که کتابهایشان را میخوانند، در ارتباط باشند و هر فعالیتی را که خوانندگان در ارتباط با کتابهایشان انجام میدهند، رصد کنند. همین اتفاق درباره نویسندگان هم میفتد؛ البته بهشرطی که صفحهشان را با پشتیبانی ما فعال کنند و مسئولیت صفحه را به عهده بگیرند. هماکنون ناشران و نویسندگان خوبی در بهخوان مشغول فعالیت هستند؛ مثلاً نشر اطراف، بازخوردهای خوبی بهخاطر این امکانات جدید به ما داده است. تلاش ما بر این است که آمارهای خیلی جذابی برای ناشران درست کنیم که آمارهای کتابخوانی مرتبط با نشر خودشان را بتوانند ببینند. تا حالا چنین چیزی را در کشور نداشتهایم. آمار خرید کتاب داشتهایم؛ اما آمار کتابخوانی نداشتهایم. آمارهای کتابخوانی تا قبل این، مبتنی بر خرید کتابها بوده است و نه خواندن آنها.
امکان دیگر، باشگاههای کتابخوانی است؛ این امکان برای مروّجان کتاب، گزینه خیلی مطلوبی است. باشگاههای کتابخوانی میتوانند در بهخوان عضوگیری کنند، گروه گفتوگو و هماهنگی داشته باشند، نظرسنجی بگذارند، خبر رویدادهایشان را منتشر کنند، کتابی را که میخواهند شروع کنند به اطلاع همگان برسانند و فعالیت کتابخوانی اعضای باشگاه را رصد کنند. اکنون باشگاههای کتابخوانی ۶۰۰-۷۰۰ عضوی در بهخوان داریم. از دیگر امکانات اینکه اگر کسی سابقه گودریدز داشته باشد، میتواند آن را بهسادگی به بهخوان منتقل کند. در بهخوان امکان ارسال پیام شخصی وجود دارد و کاربران میتوانند به هم پیام دهند و حتی گروه پیامرسانی تشکیل دهند. همچنین این امکان وجود دارد که زبان محیط کاربری به انتخاب خود کاربر، عربی یا انگلیسی هم شود. زبان انگلیسی در بهخوان نسبتاً اوضاع خوبی دارد؛ اما زبان عربی هنوز ضعف دارد و نیازمند ارتقاست.
اینجا پایگاه عظیمی از دادهای مرتبط با کتابهای ایرانی است؛ ما تقریباً هیچ جایی را نداریم که همه کتابها باشند. کتابهای جدید توسط خود ما و کاربرانمان به بهخوان افزوده میشود. این فرایند برای کاربران عادی دو مرحله دارد؛ آنها ابتدا اطلاعات کتاب را وارد میکنند و در مرحله بعد، اطلاعات توسط کارشناسان ما تأیید میشود و در بهخوان قرار میگیرد. البته کاربرانی که دسترسی کتابدار دارند، میتوانند مستقیماً کتاب جدید اضافه کنند یا اطلاعات کتابهای موجود را ویرایش کنند. هماکنون اطلاعات مرتبط با بیش از یک میلیون کتاب در بهخوان وجود دارد که نظیرش را در کشور نداریم. مثلاً برای کتاب «شازدهکوچولو» چیزی نزدیک به ۲۰۰ نسخه با ناشران و مترجمان متفاوت وجود دارد؛ این تعداد در بهخوان همنسخه شدهاند و وقتی شما «شازدهکوچولو» را جستوجو میکنید، فقط یک نتیجه برای شما میآید که در آن فهرست و اطلاعات همه نسخهها موجود است و میتوانید از بین نسخهها، یکی را انتخاب کنید.
افزون بر این، کتابهایی را که ناشران در قالب مجموعه منتشر کردند، بهخوان هم به شکل مجموعه میفهمد و اطلاعات آن را یکجا گردآوردی میکند. ما چهار سال روی این پایگاهِ داده، پیوسته کار کردیم و دادههایمان دائماً در حال بهروزشدن و بهترشدن بودند. این کار در کشور نمونه ندارد و افراد و نهادهای زیادی میتوانند از آن منتفع شوند. مثلاً ناشران میتوانند صفحه خودشان را در بهخوان عهدهدار شوند و فعالیتهای کتابخوانی مرتبط با همه کتابهایشان را یکجا بررسی کنند و افزون بر اینکه خود ناشر میتواند برای کتابهایش محتوا بگذارد، آدمهای کتابخوان بر آن کتابها یادداشتهای بسیار نوشتهاند که اعتماد بیشتری را برای مخاطبان کتاب ایجاد میکند.
از آنجا که همه کتابفروشیها یک کتابخوان حرفهای ندارند که به مشتریانشان کتاب معرفی کند، ممکن است در آینده بتوانیم به کتابفروشیها یا سایتهای فروش کتاب، خدمات دهیم؛ کما اینکه هماکنون هم میدهیم. بهعنوان مثال وقتی کسی در کتابفروشی، قصد خرید کتابی را دارد، میتواند یادداشتها و امتیازات کاربران بهخوان را درباره کتاب ببیند و بعد تصمیم بگیرد. این پایگاهِ داده، حتی میتواند با در نظر گرفتن تفاهمنامههایی به پژوهشگران حوزه خواندن، کمک کند.
- آیا در بهخوان برنامه مشخصی برای ادبیات کودک و نوجوان و مخاطبان آن دارید؟
خیلی تلاش کردیم یکی از مخاطبان جدیمان نوجوانان باشند. هماکنون پنج هزار کاربر کودک و نوجوان داریم که تعداد چشمگیری از آنها فعالیت جدی در بهخوان دارند و بازخوردهای مثبتی از سایر کاربران میگیرند که در شوق کتابخوانی آنها و کیفیت نگارششان مؤثر بوده است. از نگاه ما دو دسته مخاطب در بازه سنی کودک و نوجوان وجود دارد؛ مخاطبی که خودش میتواند کتاب بخواند که ما او را نوجوان محسوب میکنیم و مخاطبی که خودش نمیتواند کتاب بخواند و والدین برایش کتاب میخوانند؛ او را کودک درنظر میگیریم. در این مرحله، مخاطب ما والدین کودکان هستند که سعی کردهایم برایشان محتواهای مناسب تولید کنیم.
یکی از کارهایی که برای این مخاطب کردهایم، انتشار و توزیع فهرستهای موضوعی کتاب در نمایشگاه بینالمللی کتاب بود؛ به این شکل که در حوزههای مختلف فانتزی، علمیتخیلی، تاریخی و … برگههایی طراحی شده بود و مخاطبان میتوانستند با اسکن رمزینه هر برگه، با ۱۰ کتاب خیلی خوب در آن حوزه آشنا شوند. این فهرستهای موضوعی هماکنون در صفحه کاربری بهخوان موجود است و افراد میتوانند به آن مراجعه کنند.
دو سال پیش که ما همزمان هم در سالن کودک و نوجوان و هم سالن عمومی حضور داشتیم، واقعاً تأثیرگذار بودیم؛ این بازخورد ناشران به ما بود. مثلاً هیچکسی نمیدانست که میتواند برای مخاطب صفر تا سه سال، کتاب تهیه کند. وقتی فهرست کتابهای صفر تا سه سال را میدیدند، واقعاً جا میخوردند؛ بهویژه والدینی که با کالسکه میآمدند، وقتی فهرست ما را میدیدند، خوشحال میشدند و کتاب میخریدند. بهنظرم فروش خیلی خوبی را برای ناشران کودک و نوجوان ایجاد کردیم. برنامههای دیگری هم برای ادبیات کودک و نوجوان داریم که بهزودی از آن رونمایی میکنیم.
من برای مخاطب کودک و نوجوان هم طرح و ایده دارم و هم زیرساختش را؛ کارهای بسیار خوبی میشود انجام داد. در این حوزه، اصلیترین مسئله این است که از هر طرف که بخواهی برای مخاطب کودک و نوجوان کار کنی، با آموزش و پرورش مواجهای. آموزش و پروش هم ساختار بسیار محکم و نفوذناپذیری دارد. مسئله ما این است که اصلاً چند مدرسه در کشور، زنگ کتابخوانی و معلم کارکشته کتابخوانی و کتابخانههای غنی دارند؟ فکر نمیکنم در خوشبینانهترین حالت، بیشتر از ۱۵۰ مدرسه در کشور باشند. ما در بهخوان دسترسی خوبی به مروّجان حرفهای کتاب کودک و نوجوان داریم که همکاریهای مناسبی میتوانیم با آنها برای ارتقای سطح کتابخوانی کودکان و نوجوانان انجام دهیم. با این ظرفیتها میتوان کارهای بزرگی کرد.
- بهطور کل، استقبال مخاطبان از بهخوان چطور بوده است؟
کتابخوانها که خیلی استقبال میکنند؛ چون واقعاً بهخوان برایشان عصای دست خوبی است. چیزی که ما تلاش کردیم از ابتدا این بوده که بهخوان را فقط برای کتابخوانها نگذاریم و کمک کنیم که ابزاری شود برای کسی که کتابخوان حرفهای نیست. یکی از بزرگترین کارهایی که در این زمینه انجام شد، طراحی چالشهای کتابخوانی بود؛ چالشهایی که کوچک کوچکاند و آدمها میتوانند به آن متعهد باشند؛ مثلاً چالش روزی پنج صفحه مطالعه در ۱۰ روز و از طرفی دیگر منِ کاربر بتوانم با سپریکردن این چالشها امتیاز دریافت کنم و تخفیف خرید کتاب بگیرم.
هدف ما از طراحی این چالشها این بوده است که آدمهایی که کتابخوان نیستند، آرامآرام کتابخوان شوند. ما سه سطح برای چالشها در نظر گرفتهایم؛ کسانی که تازه شروع به کتابخوانی کردهاند و در مرحله ابتدایی هستند، کسانی که از این مرحله عبور کردهاند و میخواهند درباره کتابخواندن متعهدتر باشند و کسانی که حرفهای کتاب میخوانند. اکنون سختترین چالش ما، چالش ۵۰ صفحه بهمدت ۳۰ روز است و از طرف بعضی کاربران تقاضا شده چالشهای سختتر از این هم داشته باشیم. الحمدلله بازخوردهای خوبی از برخی کاربران گرفتهایم که چالشها موتور کتابخوانی آنها را روشن کرده و روزانه به آنها یادآور میشود که کتابشان را نخواندهاند!
- تاکنون در اداره بهخوان با چهچالشهایی مواجه شدهاید؟
بهخوان امروز بیش از ۵۵ هزار کاربر دارد. تاکنون بیش از صد هزار یادداشت روی کتابها در بهخوان نوشته شده است. بیش از ۵۰ هزار بریده کتاب در کمتر از یک سال منتشر شده است و ما برای این رشد تصاعدی که حاصل شده، هیچگونه تبلیغاتی نکردهایم و این خودِ افراد هستند که دارند بهخوان را به هم معرفی میکنند. بهنظرم این شرایط خیلی خوبی است؛ اما از طرفی بهخوان تاکنون هیچگونه حمایتی دریافت نکرده است. سندی در اردیبهشتماه ۱۴۰۳ با عنوان «سند ملی خواندن و ترویج مطالعهٔ مفید» منتشر شد که ما بابت آن خوشحال شدیم. طبق این سند، دستگاههای زیادی موظف شدند که از شرکتهای دانشبنیانی که در حوزه ترویج کتابخوانی فعالیت میکنند، حمایت جدی کنند؛ اما در این مدت گذشته ما هیچگونه حمایتی دریافت نکردیم.
من فکر میکنم تنها شرکت دانشبنیانی که دارد در حوزه ترویج کتاب کار میکند، ما هستیم. دو نوع نگاه میشود به بهخوان داشت؛ یکی بهعنوان یک کسبوکار و دیگری بهعنوان یک دستاورد فرهنگی. منی که بهخوان را اداره میکنم، مجبورم بهعنوان یک کسبوکار به آن نگاه کنم؛ چون اگر چنین نگاهی نداشته باشم، بهخوان از بین میرود؛ اما آنکسی که در کشور مسئول است، باید بهعنوان یک دستاورد فرهنگی به بهخوان نگاه کند و اتفاقاً باید تلاش کند که بهخوان به خاطر مسائل مرتبط با کسبوکار، دچار انحراف نشود. منظورم از انحراف، انحراف اخلاقی نیست؛ فرض کنید سرمایهگذاری بیاید و بهخوان را بخرد؛ اینگونه بهخوان بر کسبوکار آن سرمایهگذار، متمرکز میشود؛ درحالیکه بهخوان میتوانست به کل کشور خدمات دهد و با این مدل دیگر نمیشود. من نمیتوانم مسئولی را مجبور کنم که به بهخوان بهعنوان دستاورد فرهنگی نگاه کند؛ اما بهنظرم قاعدتاً باید اینگونه به بهخوان نگاه کرد.
نظر شما