دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۷
خانواده صدر همه جا منشأ خدمت بودند

محمدرضا ظفرقندی گفت: خانواده صدر در تاریخ ما همه جا منشأ خدمت بودند. در این کتاب هم گوشه‌ای از این خدمت نقل شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا دکتر ظفرقندی در رونمایی کتاب «جنگ و دولت» در خاطرات دکتر سید محمد صدر به کوشش محمد قبادی که دوشنبه ۲۶ آذر در حوزه هنری رونمایی شد، با اشاره به سابقه دوستی با راوی این اثر گفت: دوستی ما ۵۰ سال قدمت دارد. زمانی که من رفتم به دانشکده پزشکی رفتم سال ۵۵ بود و محمد صدر تازه از زندان آزاده شده بود به همراه رضا سیامک‌نژاد. نمونه اینکه در آن موقع به افراد سیاسی زندانی اجازه تحصیل می‌دادند.

او افزود: صدر از زمان فارغ‌التحصیلی مسائل انقلاب رخ داد و مدتی در نخست وزیر و مدتی در وزارت کشور و بعد نخست‌وزیری حضور داشت. یادم است زمانی به دفتر رجایی رفتیم آن موقع برق نبود و آقای رجایی گفت دفعه بعد قدری خرما بیاورید تا بخوریم و گرم شویم.

ظفرقندی اشاره کرد: قرار بود که محمد صدر به وزارت کشور برود که با دوستان مشورت کرد و بعد تصمیم گرفت به وزارت کشور برود. ما به دیدنش می‌رفتیم و گاه از محضر درس او بهره می‌گرفتیم. همسر دکتر صدر نقش مهمی در موفقیت او داشت و همه دوستان او می‌دانند. زمانی دکتر صدر در مدرسه بهبودی درس می‌داد. او بعدها وارد کارهای اجرایی شد و خیلی پاک دست بود.

محمد صدر گفت: خاطره گوئی خیلی عادت مهمی برای روایت تاریخ است. چون خاطره می‌تواند سند مهمی برای تاریخ باشد که تاریخدانان با بررسی خاطرات متفاوت با تکیه بر اسناد یک رویداد مهم را تبیین کنند.

او افزود: به نظرم خاطره‌هایی در ۴۵ ساب بعد از انقلاب از این لحاط خوب است که مسئولان می‌توانند از تجربیات آن استفاده کنند. به نظرم اگر همه کتاب را حوصله نداشتید که بخوانید شرایط پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ را مطالعه کنید که در چه شرایطی قرار داشتیم که امروز هم ما در همان شرایط قرار داریم. در جلسه هفته گذشته مجمع تشخیص مصلحت وقتی اقتصاددانان آمدند و درباره وضعیت کشور صحبت کردند نفر آخر گفت مثل اینکه در شرایط سال ۶۷ قرار داریم. در چنین شرایطی عده‌ای اصرار دارند که به جنگ با اسرائیل بپردازیم.

این دیپلمات اظهار کرد: کتابی که پیش روی شماست جلد دوم خاطره‌گویی است که با ابتکار دفتر ادبیات انقلاب اسلامی گردآوری و تدوین شد. آن موقع من اهل خاطره نوشتن نبودم اما گاهی از بعضی مسائل یادداشت‌ها و گزارش‌هایی تهیه می‌کردم که بعداً در زمان مصاحبه به آن گزارش‌ها مراجعه کردم که البته کافی نبود.

صدر گفت: در زمان حضور در وزارت خارجه شروع به نوشتن خاطراتم کردم. در این خاطرات سعی کردم که نحوه مذاکرات را هم شرح دهم تا اگر فرد جوانی در عرصه دیپلماسی خواست که از آنها بهره بگیرد برایش سودمند باشد.

او افزود: از سال ۸۰ به بعد من تقریباً خاطراتم را مرتب نوشتم که تقریباً ۶ هزار صفحه خاطرات ثبت کردم که بعید می‌دانم در زمان حیاتم منتشر شود. در بحث قطعنامه باید بگویم شرایط به شکلی بود که مردم از پایان جنگ خوشحال بودند. اگرچه در وزارتخانه اختلاف وجود داشت و زمانی که آقای محتشمی دو روز قبل از پذیرش قطعنامه به ما گفتند قرار است جنگ تمام شود و یارم است یک نفر از شنیدن تصمیم مثل ابر بهار گریه می‌کرد.

محمد صدر بیان کرد: به نظرم اگر امام قطعنامه را نمی‌پذیرفت و رحلت می‌کرد، ایران دچار جنگ داخلی می‌شد و همه چیز به هم می‌ریخت. هر چند امام بعد از فتح خرمشهر گفتند جنگ را ادامه ندهید و یک عده نپذیرفتند و حالا می‌گویند که چرا جنگ ادامه پیدا کرد.

او با اشاره به اینکه بعدها یک تحلیل درون گروهی از چریک‌های سازمان خلق به دستم رسید، گفت: سابقه نداشت یک رهبر هشت سال مدام شعار جنگ تا پیروزی سر بدهد و نردم هم دنبالش بروند و بعد یکدفعه بگوید صلح کنید و مردم هم پذیرفتند. بعد تحلیل کردند که یک رهبر چگونه می‌تواند یک جنگ را به صلح بکشاند. در این تحلیل خمینی منافع مردم را دنبال کرد و مردم این را پذیرفتند که رهبر غیر از منافع مردم در اندیشه ندارد.

این گزارش تکمیل می‌شود....

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها