سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سومین دوره دوسالانه انتخاب آثار برتر پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت، جایزه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برگزیدگان خود را شناخت و با برگزاری اختتامیه دفتر سومین دوره آن بهم بسته شد. این جایزه به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس توانست آثار بیش از ۵۰ ناشر را بررسی کند. برای آن دسته از محققان و پژوهشگران که صاحب کتاب نبودند نیز بخش رساله و مقالات را فراهم کرد تا پژوهشگران بیشتری در حوزه پژوهش دفاع مقدس بتوانند آثار خود را به دبیرخانه جایزه بفرستند. بنا بر اعلام دبیر اجرایی جایزه، این دوره نسبت به دوره قبل ۴۳ درصد در حوزه تعداد کتابهای حاضر رشد داشت و تعداد عناوین ارسال شده در این دوره به ۶۰۰ رسید و در پنج گروه داوری شد. پس از برگزاری اختتامیه در میان پژوهشگران و مولفان حوزه دفاع مقدس برخی انتقادات نسبت به این جایزه علیرغم وجود جایزه کتاب سال دفاع مقدس و گروهبندی جایزه مطرح شد که سرویس فرهنگ مقاومت ایبنا میزگردی با عنوان نگاهی به دوسالانه جایزه سردار شهید سلیمانی به با حضور محسن پرویز، دبیر جایزه، حسن علایی، دبیر اجرایی جایزه و غلامرضا عزیزی، پژوهشگر و مولف سهشنبه ۱۱ دی در اتاق گفتوگوی ایبنا برگزار کرد. در ادامه بخش دوم این میزگرد را میخوانید.
حسن علایی: نکته دیگری قابل ذکر است که ما در این جشنواره دنبال ارتقای انگیزهها در پژوهش هستیم و قصد نداریم فقط یک جشنواره را برگزار و آماری را ارائه کنیم. به طور قطع دنبال این موضوع نیستیم. به همین دلیل در طی یک سالی که بحث اطلاعرسانی را دنبال کردیم، چند جلسه تخصصی با پژوهشگران داشتیم که در این جلسات درباره ضرورت پژوهش و آسیبشناسی آن مطالب خوبی ارائه کردند که ما یادنامه و مجله این اتفاق فرهنگی را به زودی منتشر میکنیم.
چرا در جایزه سراغ مجلات و فصلنامهها هم رفتید و در اختتامیه از برخی فعالان این عرصه تجلیل کردید؟
پرویز: اصل ماجرا که گسترش پیدا کرد و جنبههای مغفول هم مانند مقالات چاپ نشده اضافه شد، دربرگیرنده دو نکته است؛ نخست، هدف اصلی جایزه شهید سلیمانی تشویق به سمت پژوهش در حوزه دفاع مقدس است. به گمان ما پژوهش در این حوزه برای جامعه فواید بسیاری به بار خواهد آورد. نکته دیگر اینکه در طراحی جایزه باید به شکلی عمل کنیم که هیچ بخش پژوهشی مرتبط با دفاع مقدس از نظر دور نماند. وقتی میخواهیم در جایزه همه موارد را ببینیم، کتاب که تکلیفش مشخص است، محور اصلی جایزه است به غیر از کتاب آنچه که مقالات پژوهشی را هم چاپ میکنند، مقالات و فصلنامهها هستند. از این رو مجلات هم باید بررسی و نقاط قوت و ضعفشان مشخص شود. از طرفی مقالاتی که افراد بر اساس موضوعات مشخص شده در فراخوان جایزه مینویسند و هنوز چاپ نشده و به نوعی رونقبخشی به جایزه است. اینها را باید کنار هم ببینیم که در این میان یک بخش مغفول میماند که آن هم خود پژوهشگران بود. ممکن است افرادی عمری در راه تحقیقات دفاع مقدس و مقاومت گذاشتند، اما شاید نتیجه کارشان برتر از همه نباشد، شاید کار عالی تولید نکرده باشد، اما ده کار متوسط به چاپ رسانده یا قلمی کرده که اطلاعات مفیدی به مخاطبان حوزه دفاع مقدس منتقل کرده باشد. از این رو نباید این زحمات نادیده گرفته میشد. برای همین در هر دوره پژوهشگران شناسایی و از آنها تجلیل شود. دستاندرکاران جایزه به شکلی تلاش کردند آن جورچینی که قصد دارد حوزههای مختلف پژوهش را ببیند را تکمیل کنند.
عزیزی: من به عنوان یک مخاطب بیرونی جایزه را رصد کردم این سوال برایم پیش آمد که چه کاستی در جشنوارههای دیگر مثل جشنواره کتاب سال دفاع مقدس و کتاب سال جمهوری اسلامی و سایر جشنوارهها احساس شده که مرکز اسناد دفاع مقدس این سیاستگذاری را در نظر گرفت که این جشنواره را برگزار کند؟ با توجه به طیف درگیر جشنواره سردار سلیمانی ظاهراً گستره آن ملی است اما برگزار کننده آن سازمان است. چه ضرورت و نیازی احساس شد که سازمان سراغ این جشنواره رفت؟
محسن پرویز: در اینجا موضوع خاص دفاع مقدس و مقاومت را داریم. به عبارتی سیطره کلی جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی و کتاب سال دفاع مقدس را در نظر نگیریم که در همه حوزهها عام است. در حوزه دفاع مقدس و مقاومت جوایزی که برگزار میشود؛ جایزه کتاب سال دفاع مقدس، شهید همدانی، جایزه یوسف و … بحث پژوهش را در نظر نمیگیرند و دوستان تنها نکتهای که در بخشهای مختلف این جوایز رصد میکنند، پژوهش نیست. لیل اصلی تاسیس جایزه این بود که متوجه شدند یک اصل مهم فراموش شده در دفاع مقدس وجود دارد که آن پژوهش است که اهمیت بنیادین در این جایزه پیدا میکند و میتواند پایهای برای اتفاقات دیگر باشد. برای مثال اگر یک داستان خوبی در دفاع مقدس نوشته شد و مخاطب پیدا کرد، این اثر میتواند روی عامه مردم تاثیر بگذارد و به بهبود فرهنگ جامعه کمک کند. این موضوع سر جای خودش خوب است و همه ما هم تشویق و دنبال میکنیم که این اتفاق بیفتد. در میان اگر پژوهشی انجام دهیم درباره اینکه دلایل رغبت نوجوانان به سمت جبهه چه بود؟ یا پژوهشی انجام دهیم درباره تاثیرات فرهنگی و شخصیتی که جبهه روی افراد گذاشت؟ مولفههای تغییر شخصیت یک فرد پس از حضور در جبهه را بررسی کردیم، چنین پژوهشی بعداً برای ما کارکرد اجتماعی خواهد داشت. بر اساس این پژوهش میتوانیم آن را بازسازی کنیم و تاثیر بگذاریم بر اینکه جوانانمان روحیه، رویکرد و عملکردشان مناسب بشود. از این رو نباید پژوهش در دفاع مقدس و مقاومت مغفول میماند. چون این حوزه مغفول مانده بود، دوستان در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سراغ این موضوع رفتند و جایزه را بنا گذاشتند.
علایی: سوال خوبی مطرح شد که پیش نیاز این میزگرد است که چرا اصلاً ما به سراغ بحث پژوهش در حوزه دفاع مقدس و مقاومت رفتیم. ضرورت وجود این جایزه در چیست؟ انتقادی که به کتاب سال دفاع مقدس در دوره قبل بیشتر داشتم، افزودن شاخههای متعدد به جایزه بود به طوری که آنقدر گسترش پیدا کرد که خود کتاب سال دفاع مقدس مغفول واقع شد! به شکلی که بعد از مراسم نمیدانستیم کدام کتاب، کتاب برتر شناخته شد! چون اصل جایزه برای کتاب بود، اما جوایز متعدد اصل جایزه را به حاشیه راند. قصدم این نیست که بگوییم آنچه که در جایزه کتاب سال قرار دادند، مهم نیست و نباید از آنها تجلیل شود، اما این شاخههای متعدد روی جایزه اصلی سایه انداخت. همچنین در شاخههای گسترده جایزه، اصلاً پژوهش دیده نمیشد و آمار آن هم پایین بود. برای همین ابتدا درصدد برآمدیم تا این خلا رفع شود و در ثانی، جایی که میتوانید چنین موضوعی را دنبال کند با توجه به پیشینه، تجربه و ماموریت اصلیاش، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است. در یک مراوده که با سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس داشتیم او را متقاعد کردیم که این بخش از کتاب سال دفاع مقدس به صورت جداگانه دیده شود. او هم مجاب شد و کار را به ما سپرد که در این سه دوره کار را دنبال کردیم. در اساسنامه جایزه به خلاء موجود اشاره شد و اینکه مرکز صلاحیت برگزاری این جایزه را دارد.
در کشور بیش از سی مرکز تحقیقاتی و پژوهشی وجود دارد، در حال حاضر برخی از مراکز و پژوهشگاهها خوب کار میکنند مانند پژوهشگاه شهید سلیمانی، علوم و معارف و… هر چند هنوز آن تجربه لازم را پیدا نکردند، اما عِده و عُده خوبی دارند و آثاری خوبی هم تولید میکنند. انشاءالله در آینده قوت و تجربه لازم را پیدا کردند و به عرصه آمدند، اشکالی ندارد که این جایزه پژوهشی را آنها برگزار کنند. اما این خلاء حتماً باید رفع شود.
سال ۹۹ که چهلمین سالگرد روی دادن دفاع مقدس بود، طی یادداشتی نوشتم که باید منشور دفاع مقدس مبتنی بر گام دوم انقلاب اسلامی منتشر شود. رهبری در بیانیه گام دوم به تمدنسازی و جامعهسازی اشاره کردند. در آن یادداشت اشاره کردم که متولیان دفاع مقدس هم باید منشور را تهیه و ابلاغ کنند. آنها قرار است در آینده چه کنند؟ به اعتقاد من بینالمللی شدن آثار دفاع مقدس اصل اساسی ما در چهل سال دوم دفاع مقدس است. به عبارتی ما باید تلاش کنیم آورده هشت سال دفاع مقدس را که بخش عمده آن ثبت شده است به دنیا معرفی کنیم. اما راه مواجه با دنیا چیست؟ با چهار کتاب خاطره و داستان نمیتوانیم واقعیت و حقیقت دفاع مقدس را به دنیا اعلام کنیم. تنها راه پیش روی ما نظریهپردازی است. به عبارتی موارد ابتکاری دفاع مقدس که قابلیت نظریهپردای دارد، دستمایه قرار بگیرد و اندیشمندان و پژوهشگران ما در سطح دانشگاه و پژوهشگاهها در این عرصه وارد شوند و دفاع مقدس را در قالب نظریه به دنیا اعلام کنند. خب قاعده نظریهپردازی چیست؟ پژوهش آن هم با روش و اسلوبی که مطلوب مجامع علمی و دانشگاهی است.
متاسفانه در این زمینه حرکتی صورت نگرفته است. به این علت که هنوز پژوهش در جامعه ما جدی گرفته نشده است. در ابتدای جلسه به آمار انتشار سالانه کتاب دفاع مقدس اشاره شد، حالا باید بگویم تا کنون بیش از ۲۶ هزار کتاب در زمینه دفاع مقدس به عرصه نشر درآمده اما درصد بسیار کمی از آن به پژوهش پرداخته است. در صورتی که باید زیربنای ادبیات دفاع مقدس پژوهش باشد. از این رو باید دو اتفاق در پژوهش رقم بخورد؛ نخست دانشی که وجود داشته، منتقل شود. گام دیگر، دانش جدید تولید کنیم. اکنون ما جزو معدود کشورهایی هستیم که به اذعان فرماندهان ارشد جنگ که دانش جنگ و عملیات داریم، اما نمیتوانیم آن را به دنیا عرضه کنیم.
درباره گروهبندی جایزه بفرمایید که به چه نحو و بر چه اساسی صورت گرفت؟ یکی از بحثهایی که پس از اختتامیه جایزه مطرح شد درباره نحوه گروهبندی بود که خالی از اشکال نیست.
علایی: اشاره کردم در پیشدرآمد جشنواره یک همایش برگزار کردیم که پس از آن ایده جشنواره پژوهشی سردار سلیمانی درآمد. در این جشنواره از نظرات و نگاه محققان با تجربه حوزه دفاع مقدس و استادان دانشگاه بهره گرفتیم که صورت جلسات آن موجود است. در آنجا طرح موضوع کردیم که وقتی دغدغه پژوهش داریم، پیرامون چه موضوعاتی فراخوان بدهیم. طی جلسات متعددی که داشتیم و دوستان راهنمایی کردند، ۹ موضوع را برای بحث و بررسی انتخاب و احصا کردیم که این موضوعات در قالب پنج گروه داوری مورد توجه قرار گرفت. موضوعاتی که تعیین شد، عبارتند از؛ نظامی، امنیتی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و بینالملل. ما موضوعات را در پنج گروه جای دادیم که خیلی طول و تفضیل پیدا نکند که نتوانیم آنرا جمع کنیم.
پرویز: هدف این بود که موضوعات پوشش داده شود. موضوعات نهگانه تقریباً همه موضوعات را پوشش میدهد. تعداد گروهها قرار بود کمتر باشد تا کتابهایی که در گروه بررسی میشود، به حد و اندازهای برسد که مورد داوری قرار بگیرد، از این رو گروهبندی را هر طور هم که انجام دهید ممکن است برخی بگویند که این موضوع با فلان موضوع کنار هم قرار میگرفت، بهتر بود. بالاخره یک خرد جمعی در شورای سیاستگذاری جایزه پیش از برگزاری به این سمت رفت که تعداد کتابهایی که در هر گروه قرار میگیرد، هم از یک حدی بالاتر نرود هم از حدی پایینتر. به هر حال یک قرابت موضوعی نسبی میان کتابهایی که در یک گروه قرار میگیرند، وجود داشته باشد. البته این نوع گروهبندی به شکلی تعیین نشده که قطعی و غیرقابل تغییر باشد، بلکه شاید در آینده تغییر کند. به طوری که در جلسه جمعبندی که پس از اختتامیه برگزار شد یکی از سرگروههای داوری پیشنهاداتی ارائه داد که در دوره بعد قبل از اینکه گروهها به صورت نهایی اعلام شود، بررسی مجددی صورت خواهد گرفت.
عزیزی: من هم فکر میکنم همانطور که اشاره شد هر گروهبندی که در جایزه صورت میگرفت، باز هم یک عده نسبت به آن مخالفت یا موافقتی دارند به ویژه که قرار باشد که این گروهبندیها در چند گروه تقلیل پیدا کند. در هر صورت همیشه مخالفان و موافقانی وجود خواهد داشت.
من میخواهم به یک نکته از صحبتهای جناب پرویز برگردم که اشاره کردند که گروهبندی و جزئیات جایزه با همفکری خرد جمعی سر و سامان یافت. من سوال کردم جایزه شهید سلیمانی سازمانی است یا نه؟ چرا این سوال را پرسیدم؛ برای اینکه دو سوال دیگر در پشت این پرسش نهفته بود؛ نخست اینکه خردجمعی چطور انتخاب شد؟ به عبارتی سلایق مختلف چهطور در این خرد جمعی دیده شد؟ از طرف دیگر نهادها و سازمانهایی وجود دارد که به نوعی با پژوهش درگیر هستند. اینها به عنوان سازمان چهطور در داوریهای جایزه سهیم شدند؟ چهطور وارد جایزه شدند؟
پرویز: اتفاقاً این سوالات خوب است چون نقاط ابهام را کاملاً برطرف میکند. اما خوب است به نکتهای توجه شود که من به عنوان فردی که در جلسات دوره اول جایزه حضور داشتم و معتقد و پیگیر ماجرا بودم، در جلسه هم مطرح کردم و دوستان هم پذیرفتند. منظورم چه موضوعی است؟ الان توضیح میدهم. در جلسه به دوستان توضیح دادم که در حوزه نظامی جمهوری اسلامی دو بال دارد که علیالقاعده باید حواسمان باشد که در همه امور مرتبط سهم هر دو بخش را در نظر بگیریم که یکی از آنها مغفول واقع نشود. وقتی صحبت از سهم میکنم به معنای سهمیهبندی نیست بلکه به معنای اینکه نگاه سازمانی نباشد که بگوییم دوستانی در این سازمان هستند و آنور را نمیبینند. تصور من از انتخابم به عنوان دبیر علمی جایزه، فردی از درون سازمان نباشد و بیرون از آن انتخاب شود. مرتبط به ارتش یا سپاه نباشد که در روند اجرای جایزه شبه ایجاد شود.
نکته دیگر اینکه وقتی میخواهیم سازمانی را نادیده نگیریم آیا باید در جایزه سهمیهبندی بکنیم؟ برای مثال وقتی یک کتاب در مرکز اسناد سپاه کار شده و اثر ارزشمندی است، آن را اگر انتخاب کنیم از آن طرف باید یک کتاب هم از یک مرکز پژوهشی ارتشی انتخاب برگزینیم؟ با چنین نگاهی هم مخالف بودم. چون چنین شیوهای علمی نیست. در انتخاب آثار برای یک جایزه قرار است که برجستهترین کار انتخاب شود. نگاه اولیه برای این است که کسی از نظر دور داشته نشود. دیگر این قضاوت، قضاوت عادلانهای باشد. به عبارتی سازمانی به قضیه نگاه نکنیم. لذا از این لحاظ مقید به چنین اصولی بودیم و تلاش شد که سازمانی به آثار نگاه نکنیم.
عزیزی: تصور میکنم سوالم را اشتباه پرسیدم. منظورم از انتخاب آثار به صورت سازمانی نبود، بلکه در برگزاری چطور قضیه سازمانی کمرنگ شد. نگاه کنید وقتی جایزه با دخالت سازمان برگزار شد، یعنی بسیاری امور را سازمان به عنوان برگزار کننده ذائقهها و سلایق مختلف را در گروههای داوری وارد کند؟ دیگر اینکه چگونه میتواند از ظرفیتهای سازمانها و نهادهای موازی بهره بگیرد؟ برای مثال موسسه خانه کتاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیات معارف جنگ را تا چه حد توانستید در جایزه درگیر کنید؟
در اینجا نیاز به استراتژی بعد از برگزاری هم وجود دارد؟ اگر سازمان در برگزاری جایزه همکار نداشته باشد استراتژی بعد از جایزهاش قدری ضعیف خواهد بود.
پرویز: به نظرم سوال بد نبود و اتفاقاً برداشتم این شد که وقتی این تشکیک اتفاق افتاد، اگر یک جا برگزار کننده بود و دیگر سازمانها و نهادها سهم نداشتند، شاید نسبت به آنها اجحاف صورت بگیرد. من اشاره کردم حواسمان بود که این اجحاف صورت نگیرد. اما اینکه همه در برگزاری جایزه مشارکت داشته باشند، به تبلیغ ماجرا کمک میکند تا آن واقعه و رخداد به شکل مناسبتری به سرانجام برسد.
علایی: کلیات را توضیح دادند و سوال هم خیلی به جاست. از ابتدا که کار شروع شد، دغدغه و تلاش ما این بود که چنین شائبهای ایجاد نشود. کارگروهی که تشکیل دادیم با این هدف بود که تعلق خاطری به سازمان اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نداشته باشند. در شورای سیاستگذاری نیز همچنین. در انتخاب دبیر علمی هم سعی کردیم که خارج از سازمان و صبغه دانشگاهی داشته باشد. ضمن اینکه در این حوزه فعالیت کرده و دغدغهمند باشد.
آثاری که در این دوره هم انتخاب شد، این دغدغه را داشتیم تعداد آثاری که از مرکز برگزیده یا شایسته تقدیر شد، چطور مخاطبان را توجیه کنیم. در زمان انتخاب آثار مرکز، سرداور یک گروه گفت: تلاش زیادی کردیم که اثاری از مرکز منتخب نشود، اما اینطور نمیشود و فاصله خیلی زیاد است. به نظرم بحث در این رابطه کمک میکند که کار ادامه پیدا کند و شائبه ایجاد نشود.
در نخستین دوره سر سرلشکر باقری حضور پیدا کرد و سخنان مفصلی درباره پژوهش بیان کرد که به صورت یک کتابجه درآمد. سخنانی در آسیبشناسی پژوهش و انتظاراتی که از مراکز پژوهشی داشت به صورت یک بحث علمی مطرح کرد. این سخنان مثل سرفصلی برای این جایزه کارآمد و راهگشا بود. من به عنوان دبیر اجرایی سه دوره جایزه سعی کردم که جایزه واقعاً در مسیر پژوهش حرکت کند و شائبهای در آن نباشد. اما به هر حال برخی ایراداتی مطرح میکنند. البته ما سعی کردیم که جایزه در مسیر پژوهش حرکت کند و در مسیر خود باعث ارتقای پژوهش در زمینه دفاع مقدس شود و خوشحال میشدیم که در گروههای داوری چند کتاب از سایر ناشران برنده شدند تا این شائبه را تقویت کند که ما درصدد برگزیدن آثار مرکز هستیم.
بحث دیگری که وجود دارد تالیف و نشر کتابهایی درباره سردار سلیمانی است که مرکز با داشتن اسناد و مدارک زیاد از سردار چرا تا کنون آثار بهتری دربارهاش نوشته نشده است؟
سوال خوبی است و لازم اشاره کنم که این شائبه را هم رفع کنم. ابتدا که این جایزه را آغاز کردیم برخی از مولفان و ناشران تصور میکردند، چون جایزه به اسم سردار سلیمانی است حتماً باید کتابها درباره حاج قاسم باشد. تلاش زیادی کردیم تا جا بیندازیم که چون جایزه را در سال ۹۸ دنبال میکردیم و مدتی از شهادت حاج قاسم گذشته بود، دوستان در کارگروه پیشنهاد دادند که نام جایزه به اسم سردار سلیمانی باشد.
پرویز: برای ماندگاری نام شهید سلیمانی چنین تصمیم گرفته شد که جایزه به اسم سردار سلیمانی باشد تا یاد و نامش در اذهان تداعی شود.
علایی: بیشترین اسناد و مدارکی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس وجود دارد، مربوط به شهید سلیمانی است هم مربوط به دوران دفاع مقدس هم در جبهه مقاومت. در آغاز بحث اشاره کردم که فصل جدیدی در مرکز از سوی سردار علیمحمد نائینی رقم زده شد که اسناد در اختیار پژوهشگران قرار میگیرد. خوب است که پژوهشگران برای تالیف آثار خود از این اسناد بهره بگیرند که دسترسی به آنها اصلاً دشوار نیست.
درباره کتابسازی در رابطه با شهید سلیمانی، این موضوع تنها به این شخصیت محدود نمیشود و در سایر موضوعات هم کتابسازی وجود دارد.
عزیزی: به عبارتی پژوهش در حال ضعیف شدن است.
علایی: در مرکز اسناد سامانه اسناد وجود دارد و درباره هر فرمانده و عملیاتی اسناد در دسترس است و پژوهشگران خوب است برای تالیف و تحقیق خود از این اسناد بهره بگیرند. اما متاسفانه علیرغم فراوانی اسناد اغلب دوست دارند درباره شخصیتها با چند خاطره و مصاحبه کار را جمع و جور کنند و بگویند ما هم صاحب کتاب هستیم. این نحوه تالیف کتاب آسیب جدی به پژوهش در حوزه دفاع مقدس است.
نظر شما