به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست چهارم از سلسله نشستهای انقلاب اسلامی و محور مقاومت با عنوان «بررسی تاریخی فراز و فرود سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال محور مقاومت» برگزار شد. سخنرانان این نشست، ابراهیم متقی، استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه تهران و سید جلال دهقانی فیروزآبادی، استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی بودند. دبیری این نشست را نیز علی زارعی برعهده داشت.
ابراهیم متقی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه مقاومت در عرصه سیاست بینالملل همواره وجود نداشته، بیان کرد: این مفهوم بیشتر یک اندیشه فوکویی پستمدرن است. به گفته ایشان، بازیگرانی که قدرت محدودی دارند و احساس میکنند که موازنه قدرت در رابطه با آنها اعمال نشده، از سازوکار مقاومت بهره میگیرند. مقاومت ابزاری است تا در برابر قدرتهای بزرگتر ایستادگی کنند.
وی همچنین به ریشههای تاریخی و فرهنگی مقاومت در ایران اشاره کرد و گفت: تفکر جامعه ایرانی به دلیل پیشینه امپراتوری، یک تفکر امپراتوری است که با وجود فروپاشی دیوارهای امپراتوری، اندیشه آن همچنان باقی مانده است. ایران به طور کلی از گروههای حاشیهای و مظلوم حمایت میکند که این رویکرد در تاریخ ایران نیز مشهود است. در دوره پهلوی هم، ایران در لبنان نقش داشته و بسیاری از جنبشهای اجتماعی در آنجا از تفکر سیاسی ایران الهام گرفتهاند.
ایران در سالهای گذشته با راهبرد اجتناب از جنگ عمل کرده است
متقی در ادامه صحبتهای خود در مورد سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی گفت: شاه با خط مقدم جبهه (کشورهای عربی مخالف اسرائیل) ارتباط داشت، اما بین خط مقدم جبهه و جبهه مقاومت تفاوت معنایی وجود داشت. هر دوی اینها به لحاظ منطق سیاست بینالملل در تقابل با اسرائیل بودند که یک بازیگر نیابتی هژمون آمریکا در منطقه است. پس از انقلاب، اندیشه سیاسی حمایت از گروههای حامی مقاومت با قالب گفتمانی جمهوری اسلامی بازتولید شد.
مقاومت در محیط پیرامونی در ابتدای انقلاب یک امر گفتمانی بود. بعد از جنگ دوم خلیج فارس، معادله قدرت تغییر کرد و مقاومت امتداد پیدا کرد. تحولات تکنولوژیک و تحریمهای اقتصادی باعث کاهش قدرت ایران و جبهه مقاومت شد. ایران به دلیل رویکرد انقلابی، اندیشه امپراتوری و اندیشه ضد اسرائیلی، نقش رهبری جبهه مقاومت را برعهده گرفت. در ادبیات بینالملل، اگر بازیگری به دنبال هژمونی باشد، زمینه برای ظهور مقاومت ایجاد می شود.
به گفته متقی، نظام بینالملل با استفاده از تکنولوژی جدید و محدودیتهای اقتصادی، ایران و جبهه مقاومت را تحت فشار قرار داده است. ایران در یک فضای غافلگیری تاکتیکی قرار گرفته، در حالی که راهبرد آن اجتناب از جنگ بوده است.
وی در پایان با اشاره به اینکه مقاومت یک امر اجتماعی است که در طول زمان و در قالب اندیشههای اجتماعی بازتولید می شود، گفت: مقاومت فلسطینیها طی شش نسل ادامه داشته و نسل هفتم نیز بر اساس ادراکات خود از محیط بازتولید میشود. وی معتقد است در شکست نظامی و مکانیکی، فرصتی برای بازتولید فضای راهبردی ایران به وجود آمده است و حوزه های کنش مکانیکی جای خود را به حوزه های کنش گفتمانی، معنایی و ارتباطی در ارتباط با مقاومت خواهد داد.
مقاومت، تاریخی طولانی دارد
جلال دهقانی فیروزآبادی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه مقاومت، تاریخی طولانی دارد و حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشته، به بررسی چرایی شکل گیری جبهه مقاومت و حمایت ایران از آن پرداخت و گفت: گفتمان حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، آرمانگرایی واقعبین است؛ یعنی تلفیقی از آرمانگرایی و واقعگرایی.
ایران ضمن داشتن آرمانهایی نظیر مقابله با استکبار و حمایت از مظلومین، به دنبال حفظ منافع و امنیت ملی خود نیز هست. سیاست خارجی ایران مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی است، از جمله نفی سلطهگری و سلطهپذیری، ظلمستیزی، عدالتخواهی و حمایت از مسلمانان. یکی از اهداف فراملی سیاست خارجی ایران، اشاعه ارزشهای اسلامی و ایجاد یک نظم جهانی مبتنی بر آرمانهای اسلامی است.
موضوع فلسطین از یک مسئله عربی به یک مسئله اسلامی با هویت اسلامی تغییر ماهیت داده است. پیروزی انقلاب اسلامی ایران همزمان با قرارداد کمپ دیوید بوده و ایران به رهبری خط مقابله با اسرائیل تبدیل شده است. حمایت ایران از محور مقاومت، هم ناشی از آرمان های ایدئولوژیک و هم ناشی از منافع ملی است و رقابت راهبردی بین ایران و اسرائیل قبل از انقلاب نیز وجود داشته است.
دهقانی فیروزآبادی در ادامه به علل و اهداف تشکیل محور مقاومت پرداخت و گفت: این محور به منظور دفاع از آرمان و ملت فلسطین، مقابله با اسرائیل و هژمونی آن در منطقه، مقابله با نظم هژمونیک آمریکا، ایجاد حوزه نفوذ و عمق راهبردی و مبارزه با تروریسم تکفیری شکل گرفته است.
او در مورد جایگاه و اهمیت محور مقاومت در سیاست خارجی ایران گفت: سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران همواره حمایت از جنبش های آزادی بخش مسلمانان بوده است. در دوره های مختلف عناوین این سیاست متفاوت شده است، از جمله دفاع از مسلمانان، جبهه مقاومت و محور مقاومت.
در سیاست خارجی ایران از سازوکارها و ابزارهای مختلفی استفاده شده است، از جمله حمایت گفتمانی، معنوی، سیاسی، دیپلماتیک، مالی، اقتصادی، تسلیحاتی و تجهیزاتی. حمایت ایران از محور مقاومت یک اصل ثابت در سیاست خارجی ایران است و فرادولتی است. در دورههای مختلف، بُعد آرمانگرایانه یا واقعگرایانه سیاست خارجی ایران تقویت شده است.
تکوین محور مقاومت به معنای امروزی از زمان جنگ داخلی سوریه و شکلگیری داعش در عراق آغاز شده است. نیروی قدس از سال ۱۳۶۹ به واسطه جنگ اول خلیج فارس شکل گرفته و مدیریت خارجی منطقه را برعهده گرفته است. اوج حمایت از محور مقاومت در بحران جنگ داخلی سوریه بوده است.
فیروزآبادی با بیان اینکه در حال حاضر یک بازسازی و بازیابی روحیه در منطقه لازم است، گفت: باید بخشی که از مقاومت باقی مانده را حفظ کنیم و برای عراق و یمن برنامه ریزی کنیم.
پرسش و پاسخ و جمعبندی
در بخش پایانی این نشست، اساتید به برخی از پرسش ها و ابهامات مطرح شده پاسخ دادند. دکتر متقی در پاسخ به این سوال که چرا ایران بیشتر بر مسئله فلسطین تمرکز دارد تا دیگر مسلمانان جهان، گفت: مسئله فلسطین با دیگر مسائل فرق دارد؛ چون یک نیروی خارجی یک بخش از جهان اسلام را اشغال کرده است. ایشان همچنین تأکید کرد که سیاست خارجی ایران در دوره های مختلف تاریخی نشانه هایی از پراگماتیسم نیز داشته است.
دهقانی فیروزآبادی در پاسخ به این سوال که آیا سیاست سازش هزینه کمتری از سیاست مقاومت دارد، گفت: سازش به معنای تسلیم شدن است و این نوع سیاست مستلزم از دست دادن حاکمیت و استقلال است. به نظر ایشان، حفظ استقلال و امنیت ملی بسیار مهم تر است.
در پایان، هر دو استاد بر این نکته تأکید کردند که مقاومت یک امر اجتنابناپذیر است و در هر دورهای بازتولید میشود و ماهیت آن معنوی است و باید از مداخله دولت ها دور بماند تا دچار تزلزل نشود.
نظر شما