به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، آیین گرامیداشت هفتمین روز آسمانی شدن داستان نویس نوجوان هرمزگانی «مهرداد یگانه» با افروختن شمع، برپایی حجله و با درون مایه ادبیات در بندرعباس برگزار شد.
این آیین بزرگداشت به همت «باشگاه ادبی سیمرغ» و با همکاری انجمن «شعر هرمزگان» و انجمن ادبی «شعر دریای» استان که این نوجوان ادب دوست در آنها عضویت داشت با حضور سردار علیاکبر جاویدان فرمانده انتظامی هرمزگان، جامعه فرهنگی و ادبی استان و خانواده زنده یاد، با شعرخوانی و دلنوشته در فرهنگسرای انقلاب بندرعباس برپا شد.
نغمه حکمت شعار، مدیر «باشگاه ادبی سیمرغ» با قرائت قطعه ای از محمود درویش، شاعر و نویسنده فلسطینی گفت: مرا برگردان به حالی که قبل تو بودم و بعد ترکم کن.
حکمت شعار ادامه داد: در این رهگذر سبز، گاهی تندبادی از حوادت میوزد اما آنان پا پس نمیکشند و محکمتر به پروازشان ادامه میدهند. ولی تند بادی وزید که بالهایشان را بست. تندبادی که یکی از سیمرغان را از ما گرفت و دست زمانهای که با شعبدههای کورش، سپیدهای را به دل آسمان کشاند.
شاعران هرمزگانی در ادامه ضمن تسلیت به جامعه ادبی و خانواده زندهیاد با خوانش شعر و دلنوشته در سوگ «مهرداد یگانه»، یاد این نوجوان نویسنده را گرامی داشتند.
ایرج انصاریفرد ایرج انصاریفرد، رئیس انجمن «شعر هرمزگان» و خالق مجموعه اشعار هشلهفت، مرگابه و دوئل و شاعر پیشکسوت هرمزگانی، نخستین شاعر این مراسم بود که اینگونه کلام را آغاز کرد: اجل ناخوانده مهمان باز در زد / بر اندام سپیداری تبر زد / شبی افتاد خالی بر رخ ماه / پلنگی صبحدم از کوه پر زد.. و سپس از زبان مادر مهرداد سه رباعی را خوانش کرد:
دل مادر که میگیرد بهانه
به کوچه میشود قدری روانه
مبادا زنگ آخر خورده و دیر
بیاید مهردادِ من به خانه.
تو پاک ترین لحظهی شادم هستی
در آنسوی ابرها بیادم هستی
من مهر تو را چه زود دادم از دست
هرچند یگانه مهردادم هستی.
بین دلم و مزار تو پل بزنم
بر حجلهی دامادی تو گُل بزنم
من بازنشسته ای که حالا باید
بنشینم و هی به عکس تو زل بزنم.
مسلم محبی، مسئول انجمن «شعر و دریای هرمزگان» و شاعر کتابهای: «من آنکه دیگران به تو گفتن نیستم»، «ب عد از تو من به درد خودم هم نمیخورم» و «خط به خط چین دامنت شعر است» با شعر شروانی خاقانی از بزرگترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی کلام را آغاز کرد: همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد / دریغا من شدم آخر دریغاگوی خاقانی. و سپس غزلی که دو سال پیش برای درگذشت ناگهانی دختر ۲۰ ساله برادرش در یک سانحه رانندگی سروده بود را خواند.
کمتر نشد به تسلیتم- خاک بر سرم-
یک ذره از غمِ دلِ تنگِ برادرم
یک نیمهام گداخت در آن ظهر جانگداز
قربان قلب خون شدهات نیم دیگرم
هی فکر میکنم به تسلای حال تو
شرمندهام که راه به جایی نمیبرم
ای تکیهگاه امن من، آه ای زلال محض
با آب رفتنت چه کنم در برابرم
ما وارثان غصه ی کِشدار عالمیم
از تن لباس تیره چرا در بیاورم؟
معصومه مرشدی- دبیر انجمن «شعر و دریای هرمزگان»، صاحب اثر «حتی اگر در خانهای دیگر» نیز شعری مرتبط با موضوع از دیوان غزلیات حضرت حافظ را به خانواده این مرحوم تقدیم کرد.
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد
قره العین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد
ساروان بار من افتاد خدا را مددی
که امید کرمم همره این محمل کرد
روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار
چرخ فیروزه طربخانه از این کهگل کرد
آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد.
زندهیاد «مهرداد یگانه» ۱۳ مهر ۱۳۸۶ در بندرعباس زاده شد. از اعضای فعال انجمنهای ادبی بود. اثر وی تحت عنوان: «حیاط ممنوع» با این مقدمه که یک حیاط پشت مدرسه ما است که هیچکس اجازه ندارد به آنجا برود… در کتاب مشترک دانش آموزان نویسنده با نام «پشت دیوار مدرسه» اثر «پروانه ماندگاری» سال ۱۳۹۶ چاپ شده است. این دانش آموز ۱۷ ساله، در رشته ادبیات و علوم انسانی پایه دوازدهم دبیرستان خرد بندرعباس بود که ۱۲ دی ۱۴۰۳ در یک سانحه رانندگی خیلی زود غزل خداحافظی را خواند و جان به جان آفرین تسلیم گفت.
به گزارش ایبنا، مهرداد یگانه داستان نویس و عضو فعال انجمن ادبی دانش آموزی «سیمرغ»، عضو انجمن «شعر دریا» و انجمن «شعر هرمزگان» بود.
نظر شما