سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد فیضی: نشست بررسی کتاب «دانشگاه، جامعه و دانایی؛ تاریخ شفاهی دانشگاه تهران به روایت محمود نیلی احمدآبادی» بعدازظهر چهارشنبه ۱۹ دی ماه در ساختمان مرکزی روزنامه اطلاعات برگزار شد. در این نشست که با حضور محمود نیلی، رئیس اسبق دانشگاه تهران و راوی اثر، غلامحسین زرگرینژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و تاریخنگار، هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و احمد خضری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مشاور وزیر علوم حضور برگزار شد، در خصوص روند نوشتن کتاب و همچنین دلایل اهمیت آن به بحث و گفتگو پرداخته شد.
حضور دانشگاه در جامعه
محمود نیلی احمدآبادی در ابتدای این نشست درباره دلیل انتخاب عنوان کتاب گفت: اسم کتاب «دانشگاه، جامعه و دانایی» به خاطر بیان جامعیت دانشگاه تهران و ارتباط آن با علم و جامعه انتخاب شده است. این تیتر از هر طرف خوانده بشود سعی دارد یک ارتباط ارگانیک بسیار قوی با دانشگاه و جامعه برقرار بکند که اگر این ارتباط برقرار بشود ما باید شاهد حل مشکلات بسیاری باشیم. رخدادهایی که امروز در کشور شاهد آن هستیم حاصل بیعنایتی نسبت به همه ثروتهایی است که تا امروز داشتهایم. چرا جامعه برای دانشگاه هزینه میکند؟ برای اینکه دانا بشود. دچار اشتباهات و مشکلات و اتفاقات ناگوار نشود. ما در ایران یک ظرفیت بزرگی مثل دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر داریم.
او ادامه داد: من بارها به مجلس گفتم من هفت سال رئیس دانشگاه بودم اما هیچکس نیامد به من بگوید بیا فلان مسئله ما را حل کن. من هرگز همچین چیزی را مشاهده نکردم. درست است که همه اعضای هیئت علمی مشاوران دولت هستند اما نهاد دانشگاه باید وارد جامعه بشود نه تکتک افراد. چون تکتک افراد جزئی از جامعه هستند ولی نهاد دانشگاه باید موثر باشد.
نیلی گفت: خیلی روشن به شما بگویم که یک رابطه ارگانیک بین جامعه، دانشگاه و دولت وجود ندارد. یک ورودی میگیرد و یک خروجی میدهد. برای این ورودی خروجی تصمیم میگیرد و از افرادِ خروجی بهره میگیرد نه از خود نهاد دانشگاه. امروز هر بحث نوینی که در دنیا است نهاد آن در ایران است اما بحث مؤثر بودنش چقدر است؟ هر کدام از این نهادها در دنیای خودشان قرار دارند. در حالی که باید این نهادها در ارتباط با هم باشند.
رئیس اسبق دانشگاه تهران درباره انگیزه واقعی این کتاب گفت: دغدغه اولیه این کتاب ایجاد یک رابطه دقیق و صحیح بین واحدها و بخشهای مختلف یک کشور است تا اینکه توسعه پایدار معنا پیدا بکند. این رابطه باید بین تمام بخشها باشد؛ مانند محیطزیست و دبیرستان یا سایر نهادها. هر کدام از این نهادها باید به فکر ارتباط مؤثر باشند نه نهادی مجزا.
بر ثبت تاریخ باید تأکید کرد
در ادامه این نشست، سید احمدرضا خضری، مشاور وزیر علوم بیان کرد: این کتاب تاریخ شفاهی دانشگاه تهران در هفت سال مدیریت آقای نیلی است. آن چیزی که در اینجا اتفاق افتاده این است که آقای نیلی راوی یک تاریخ هفت ساله در دانشگاه تهران است که بعد نوشته شده و این کتاب از آن پدید آمده است. گفتوگویی قاعدهمند با رعایت اصول و مستندسازی. این گونه نبوده که هر چیزی که ایشان بگویند در کتاب بیاوریم. بلکه گفتههای ایشان را با مستندات اداری و سازمانی تطبیق دادهایم. همینطور با مباحث و مطالب خبری که در روزنامهها وجود داشتهاند تطابق دادهایم.
او درباره روششناسی نوشتن این کتاب گفت: این کتاب محصول دهها جلسه است. روایتگر اصلی آقای نیلی است اما کسی مثل بنده در تمام این جلسات حضور داشتم و ناظر بر این گفتهها بودهام که قابلیت اصلاح داشتهایم. افزون بر این، حدود ۱۵ نفر از معاونین مختلف دانشگاه در این کار با ما همکاری کردند. با این همه از محتواهای اطمینانبخش نیز استفاده شده است. اما هدف اصلی ما از این کار به نظرم نیاز فوری دانشگاه است. چون دانشگاه اهمیت دارد و نمیتوان همه آن را توسط یک نفر مستند کرد. ثبت تجربههای زیسته آن بسیار اهمیت دارد. این کتاب میتواند برای جوانان درسآموز باشد و برای تمام جامعه میتواند درسآموز باشد. نام کتاب بسیار به دقت و هوشمندی انتخاب شده است. سعی کردیم نشان بدهیم دانشگاه محل عزیمت علم در جامعه است.
خاطرهنگاری با آرزو و آیندهنگری عجین است
هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم در ادامه این نشست گفت: کتاب «ناخوداگاه سیاسی» فردریک جیمسون، به بیان ضرورت روایتهای فرهنگی از کنشهای اجتماعی میپردازد. در آن کتاب، یک تقسیمبندی درخور توجهی دارد. او میگوید روایتها میتوانند دو منظر داشته باشد. یکی ثبت و ضبط خاطرهها و دیگری ضرورت توجه به آرزوهاست. منظر اول بخش مهمی از تاریخ را پوشش میدهد. ویژگیهای آن این است که معرفتبنیاد است، یکسانساز است و یک خویش جمعی ایجاد میکند که در اینجا میشود تعلق خاطر به دانشگاه تهران. این کتاب یک بار سنگینی را حمل میکند که مبتنی بر نوع خاطره نوستالژیک و خاطره غمبار هم هست که گذشته دانشگاه تهران را با اندوه بیان میکند. نگارش بر اساس خاطره، یک نوع اقتدار بیرونی را نشان میدهد. این کتاب نمیخواهد دانشگاه را در داخل دانشگاه نگه دارد.
خانیکی ادامه داد: باید تحولات دانشگاه را بادقت دید. طبق معمول وقتی کسانی از دولت میروند بیرون متوجه میشوند این کار ثبت و ضبط رویدادها چقدر مهم است. این حس به یک ضرورتی تبدیل شده است که در کل کشور اولاً و در دانشگاه ثانیاً چقدر خوب است که نحوه مواجهه با مشکلات ثبت و ضبط بشود. آقای نیلی به علت دغدغه شخصی خودشان و تیمشان و آشنایی با تاریخ تحولات دانشگاه در ایران به کار پرداختند. این اثر به نظر من بزرگترین ویژگیای که دارد ترکیبی از کار رسمی و کار غیر رسمی است. هم روایت در آن برجسته است و هم اسناد اداری. این یک فقط تاریخ شفاهی نیست یک جمعبندی حائز اهمیت است از نوع مواجهه با مسائل کشور.
تاریخنگاریهای دانشگاه تهران
در ادامه غلامحسین زرگرینژاد، تاریخنگار و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: ما کتاب تاریخ دانشگاه را در حاشیه همایش صدمین سال تاریخ مشروطیت شروع کردیم. من دبیر این همایش بودم. قرار بود یکصد جلد کتاب و نشریه چاپ بشود. ما اینها را پیدا کردیم و متأسفانه تعداد محدودی چاپ شد. ما تاریخ دانشگاه تهران را از اینجا شروع به نوشتن کردیم. یکی از مسائل مهم کار آقای دکتر حکمت بود که تصمیم بر ترکیب چهار دانشکده گرفت و دانشگاه تهران اینگونه پدید آمد. بیان این کارها اهمیت دارد چون تاریخ دانشگاه تاریخ کشور ایران است.
دانشگاه را باید تحویل گرفت
در انتهای جلسه و در بخش پایانبندی محمود نیلی بیان کرد: نمیتوانم نگرانیام را از وضع موجود ابراز نکنم. بارها تذکر دادم اگر دقت نکنید این وضعیت امروز را شاهد هستید. بحث فروریختن پلاسکو و سیل که در دوره آقای روحانی بود و نحوه ارتباط بحرانها با دانشگاه در این کتاب بیان شد. من قصد داشتم نشان بدهم موضوعات دانشگاهی انتزاعی نیستند. در زمینه سیلاب ما هفتصد نفر محقق داشتیم. اکثر بحرانهای اجتماعی از غفلت درباره نشانهها به وجود میآیند. چه در زمان بحران و چه قبل و از بعد آن دچار غفلت هستیم. کتاب سعی کرده است اثبات کند اگر خارج از این مثلث «دانشگاه، جامعه و علم» کار بشود نتیجهای نخواهیم داشت. دانشگاه به عنوان یک فرآیند دائمی و ذاتی در تمام مسائل وارد نمیشود. آنچه منظور ماست اثربخشی دانشگاه در بحران است. لذا امیدوارم این کتاب حداقل تاثیر را به جامعه تزریق بکند. اگر بدنه جامعه این قضیه را قبول بکند برآیند آن در سطح بالا هم تغییر رخ خواهد داد. دانشگاه باید قاطبه جامعه را نسبت به یک موضوع آگاه بکند.
در تنگناها به سمت دانشگاه بروید
هادی خانیکی در انتهای این جلسه گفت: حرف پایانی من این است که کشور با تنگناهایی رو به رو است که در این چالشها پرداختن به دانشگاه جزو اولویتهای ماست. امروز نهاد دولت وقتی به سراغ دانشگاه میرود که دچار بحران شده است. مثلاً بعد از فروریختن پلاسکو یا سیل به سمت دانشگاه میروند. دانشگاه نهاد آیندهنگری است که حتی اگر ناتوان هم باشد دلیلش آن است که مواجهه ندارد. زمان آن است که دولت و جامعه به سمت دانشگاه بروند و از طرف دیگر دانشگاه باید گشایشی را ایجاد کند و فاصلهها را کم کند. باید گفت دانشگاه تهران اداره نیست بلکه چشم مراقب دانشگاه و جامعه است.
این کتاب تاریخ شفاهی است؟
در آخر جلسه و در بخش پرسش و پاسخ یکی از حضار بیان کرد: به سختی میشود این را گفت که این یک کتاب تاریخ شفاهی است. نکته دیگر این است که اصلاً بازه تاریخی بیان نشده است در حالی که باید بیان بشود. با وجود اینکه مطالب مستند است، سند در کتاب وجود ندارند. ایراد دیگر این است که اینگونه آلبومنگاری از دید تاریخ شفاهی بسیار غلط است؛ برای مثال تطور زمانی عکسها در آلبوم وجود ندارد.
در پاسخ به این نکته، میرزای، از نویسندگان کتاب بیان کرد: معنای متعارف تاریخ شفاهی شاید در کتاب نباشد. اما اینکه گفتوگومحور است واقعاً صادقانه است. آقای نیلی بعد از آقای سیاسی بیشترین ریاست دانشگاه را داشتهاند. ما هم به دلیل تثبیت علمی و طولانی بودن این دوره به این سالها پرداختیم. آنچه که صورت گرفته از باب ثبت و ضبط آن چیزی است که برای کشور لازم است.
نظر شما