چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۲
«بچه‌مردم»؛ نمونه‌ای هوشمندانه از اقتباسی آزاد

«بچه‌مردم» اما با همه ایراداتش اقتباسی هوشمندانه است. با اینکه مخاطب اهل داستان و فیلم احتمالاً نام داستان «بچه‌مردم» جلال آل احمد را شنیده و داستان را خوانده است اما فیلم آن‌چنان قصه چهار نوجوان پرورشگاهی را که به دنبال هویت خود هستند خوب روایت می‌کند و به نیمه می‌رساند که حدس اینکه نویسنده بخواهد این داستان را به داستان جلال آل احمد پیوند بزند برای مخاطب کار سختی است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: «بچه مردم» فیلم فانتزی‌ای است که در تیتراژ آن آمده است براساس تجربه زیسته شخصی ساخته شده اما ردپای اقتباس از داستان تلخ و کوتاه «بچه مردم» جلال آل احمد به روشنی در آن دیده می‌شود. داستان کوتاه «بچه مردم» جلال آل احمد، داستان پسرکی ۳ ساله است که مادرش از شوهر اولش جدا شده و اکنون با مرد دیگری ازدواج کرده‌است اما شوهر جدید، فرزند زن را قبول نمی‌کند و از او می‌خواهد چاره‌ای برای این مشکل پیدا کند. زن لباس‌های نوی پسرکش را به او پوشانده و او را به خیابان برده و به او پول می‌دهد. زن پسرش را برای خریدن کشمش به آن طرف خیابان فرستاده و در خیابان رهایش می‌کند. فیلم نامش را هم از داستان کوتاه جلال آل احمد گرفته‌است اما این‌که هیچ نامی از او در تیتراژ فیلم نیامده شاید به دلیل این است که ایده اصلی این فیلم را بنیان‌گذار خیریه بهشت امام رضا (ع)، براساس تجربه زیسته شخصی داده است و براساس شنیده‌ها بعد از ۲۰ سال این ایده عملیاتی شده‌است.

به هرحال محمود کریمی در اولین تجربه ساخت فیلم بلند داستانی‌اش به سراغ داستانی فانتزی رفته و تا اواخر فیلم آن را به خوبی روایت کرده‌است. خلاقیت‌هایی در کارگردانی فیلم دیده می‌شود. مانند صحنه عروسی یکی از شخصیت‌های فیلم که با عکس روایت می‌شود. فیلم پر از صحنه‌های مفرح و لحظه‌هایی شاد است که به سادگی مخاطب را می‌خنداند و سعی نمی‌کند با استفاده از هر ترفندی این کار را انجام دهد. صحنه‌هایی مانند ترک خوردن استخوان گردن گوهر خیراندیش، دوش گرفتن پسربچه، تداعی دخترقصه از جبهه جنگ و …، لحظات فانتزی و کمیکی را خلق می‌کنند که در هوای آلوده سینمای کمدی ایران جایی برای نفس کشیدن مخاطب با طنزی شریف باقی گذاشته‌است طنزی که به واقع حال مخاطب را پس از تماشایش خوب می‌کند. فیلم البته صرفاً کمدی فانتزی نیست بلکه به معضل هویت اجتماعی بچه‌های پرورشگاهی نیز پرداخته‌است.

«بچه مردم» اما فیلم بی ایرادی نیست. فیلم در میانه‌های راه از آن فضای یک‌دست کمدی فانتزی‌اش فاصله گرفته و قصه وارد فضای جنگی می‌شود هرچند همچنان سعی دارد لحظات کمدی مانند لحظات خبرآوردن و خبربردن بین فرمانده و دیده‌بانی توسط ابوالفضل خلق کند اما در میدان جنگ فیلم که تاکنون به لحاظ طراحی صحنه و لباس قابل قبول بوده، نمی‌تواند به خوبی عمل کند و لباس‌ها نو و اتوکشیده‌اند وفضاها خلوت و بی‌شباهت به باقی فیلم‌های جنگی خلق شده‌اند اما چون بیننده پیشینه تماشای دوسوم فانتزی اول فیلم را دارد آن را می‌پذیرد.

فیلم «بچه مردم» اما هرچه به انتها نزدیک‌تر می‌شود انگار از حساسیت کارگردانش کاسته شده‌است. فیلم کم‌کم به لحاظ روایت دچار ضعف می‌شود تا جایی که پایان فیلم کمی آبکی درمی‌آید. به لحاظ اجرایی نیز صحنه شهادت شخصیت‌اصلی فیلم در سی‌جی و اجرا بد درآمده و نتوانسته باورپذیر اجرا شود. این‌که مخاطب این پایان نه‌چندان موفق و خوشایند را می‌پذیرد؛ فقط به احترام دوسوم ابتدایی فیلم و حال خوبی است که محمود کریمی برای او خلق کرده‌است.

«بچه‌مردم» اما با همه ایراداتش اقتباسی هوشمندانه است. با اینکه مخاطب اهل داستان و فیلم احتمالاً نام داستان «بچه‌مردم» جلال آل احمد را شنیده و داستان را خوانده است اما فیلم آنچنان قصه چهار نوجوان پرورشگاهی را که به دنبال هویت خود هستند خوب روایت می‌کند و به نیمه می‌رساند که حدس اینکه نویسنده بخواهد این داستان را به داستان جلال آل احمد پیوند بزند برای مخاطب کار سختی است. ما از اول می‌دانیم ابوالفضل قصه ۳ ساله بوده که در فروشگاهی پیدا شده است اما با کارت‌هایی که هربار نویسنده و کارگردان برای ما رو می‌کند هرگز حدس نمی‌زنیم او بخواهد قصه فیلم را به شیوه‌ای این چنین خلاقانه به داستان جلال پیوند بزند. به هر ترتیب «بچه مردم» فیلمی است که از بازی‌های روان بازیگران نوجوانش در کنار بازی متفاوت بازیگران حرفه‌ایش برای روایت قصه‌ای فانتزی و جذاب به خوبی استفاده می‌کند تا هم لحظاتی کمیک خلق کند و هم درس زندگی به مخاطبش بدهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین