سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۶
یکی از کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان، تغییر طرح‌واره‌هاست

یاشار هدایی در نشست «بررسی مفهوم صلح در آثار سپیده نیک‌رو» گفت: یکی از کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان تغییر در طرح‌واره‌هاست؛ از جمله تغییر نگرش نسبت به «دیگری» که مرتبط با مفهوم صلح است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا سیزدهمین نشست گروه صلح و کودک انجمن علمی مطالعات صلح ایران با همکاری کتاب‌های مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) و دبستان شهید افشاریان، در انتشارات محراب قلم برگزار شد.

مدیر این نشست، مهتاب حاجی‌محمدی بوده و در ابتدای جلسه به معرفی انجمن علمی مطالعات صلح ایران و گروه‌های مختلف آن پرداخت.

یاشار هدایی، منتقد ادبی و دیگر مهمان این برنامه، رویکرد نقد خود بر آثار سپیده نیک‌رو را رویکرد شناختی دانست که چگونگی فهم و ادراک ذهنی ما از جهان پیرامون را مشخص می‌کند. او در تعریف صلح گفت: صلح را اغلب در مقابل جنگ می‌بینند اما صلح در معنای موسِع آن فراتر از فقدان جنگ است و در نسبت من با دیگری است. در این بحث «من» همان «کودک» است. باید دید کودک چگونه دیگری را می‌بیند و پردازش می‌کند. براساس رویکرد شناختی ژان پیاژه و ماهیت طرح‌واره یا اسکیما یا ساخت‌های شناختی، کودک بر اثر تعامل با محیط، طرح‌واره‌ها یا مدل‌های ذهنی یا انگاره‌هایی را می‌سازد.

او افزود: طرح‌واره در کودک بسیار مهم است. کودکی که در محیط پرتنش مثل جنگ و … بزرگ شده، طرح‌واره‌اش این است که جهان جای ناامنی است و «دیگری» کسی است که نمی‌شود به آن اطمینان کرد. برعکس، کودکی که در محیط غنی، باکیفیت و بدون تنش بالیده است، طرح‌واره‌ای دارد که می‌گوید جهان جای امنی است و دیگری و دیگران امن هستند. این طرح‌واره را رویکرد عصب‌شناسی، با تحلیل نورون‌های مغزی نشان می‌دهد. هر تجربه‌ای می‌تواند سلول‌های عصبی را با آرایش جدیدی کنار هم بچیند. در واقع، مغز، حاصل روابط بین‌فردی و روابط اجتماعی است.

هدایی در ادامه بیان کرد: مخاطب ادبیات کودک و نوجوان با غوطه‌وری در داستان و شخصیت‌ها دو فرایند جذب و انطباق را تجربه می‌کند. این فرایند در کتاب «روان‌شناسی رشد» جیمز وندر زندن دو تعریف دارد. جذب وارد کردن تجربه‌های تازه در طرح‌واره موجود و انطباق، تغییر دادن طرح‌واره موجود براساس تجربه‌های تازه است. به این معنا فرایند جذب و انطباق باعث رشد ذهنی کودک می‌شود. ادبیات کودک در این زمینه نقش تسهیلگری دارد. ادبیات کودک مسائل انسانی را در فرم ادبی به کودک ارائه می‌کند و با استفاده از عناصر زیبایی‌شناسی و تحریک عاطفی و هیجانی کودک که در واقع به لذت خواندن منجر می‌شود؛ کودک می‌تواند تجربه‌ای جدید را جذب کند، وارد طرح‌واره کند و با فرایند انطباق، طرح‌واره‌اش را ارتقا دهد. از این جهت مفاهیمی مانند یادگیری، رشد و تغییر مداربندی عصبی در بستر لذت از خواندن محقق می‌شود. ادبیات کودک دستور نمی‌دهد، توصیه نمی‌کند، بلکه با مخاطب هم‌سو می‌شود و تجربه کودک را توسعه می‌دهد. بنابراین داستان‌ها می‌توانند طرح‌واره کودک را تغییر دهند. کتاب «لذت خواندن در عصر حواس‌پرتی»، عمیق‌ترین خواندن را مربوط به دوران کودکی می‌داند. مطالعات بزرگ‌سالان تأییدی برای ذهنیات‌شان است. این موضوع مطلق نیست؛ اما اغلب تغییری که با خواندن در کودکی اتفاق میفتد در بزرگ‌سالی رخ نمی‌دهد.

این منتقد یکی از کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان را تغییر در طرح‌واره‌ها دانست؛ از جمله تغییر نگرش نسبت به دیگری که مرتبط با مفهوم صلح است. او در ادامه به ویژگی‌های آثار سپیده نیک‌رو که مرتبط با موضوع نشست می‌دانست، اشاره کرد و توضیح داد: نیک‌رو مخاطب خودش را می‌شناسد. با نگاه مؤلف‌محور سنتی، او خودش را هم‌قد مخاطب می‌کند. با نگاه مدرن‌تر متن‌محور، متن‌ها و آثار نیک‌رو هم‌سو و هم‌قد با مخاطب است چون مخاطب خود را می‌شناسد که در نظریات خواننده‌محور مانند بحث «خواننده نهفته» ایدن چمبرز مطرح شده است که خواننده باید خودش را در متن پیدا کند وگرنه نمی‌تواند ارتباط برقرار کند. این ویژگی مستلزم هم‌سویی است. خانم نیک‌رو در آثارش توصیه نکرده و دستور نداده است. اگر هم این کار را می‌کرد کارساز نبود. کودکی که برانگیخته است، ناراحت است، خشمگین است، با نیمکره راست و مراکز تحتانی مغز، مانند ساقه مغز تحریک شده؛ برای تسکین آن کدهایی لازم است از جنس عاطفه و هیجان که با نصیحت بزرگ‌سال، برای کودکی که هنوز نیم‌کره چپ مغز و مراکز فوقانی مغز مانند پیش‌پیشانی فعال نشده، پردازش‌شدنی نیست.

او افزود: سپیده نیک‌رو در کتاب «پسر و دوچرخه» منتشرشده در انتشارات میچکا، روابط بین پسر و دوچرخه و تقابل این دو و کنش‌های ذهنی‌شان را نشان می‌دهد که در ابتدا از یکدیگر دلخوری‌هایی دارند؛ اما با مرور خاطرات و همدلی به درکی از یکدیگر می‌رسند. پسرک با دیگری که این‌بار دوچرخه است روبه‌رو می‌شود. نیک‌رو اینجا مخاطب را می‌شناسد. کتاب برای کودکان پنج سال به بالاست. تفکر فیزیونومیک و جاندارپنداری اشیا یکی از ویژگی‌های مخاطب در این رده سنی است. دیگری در آثار نیک‌رو حضوری پررنگ دارد. رابطه با دیگری‌ها در این آثار در مسیر مفهوم صلح است. دیگری بدل به بیگانه نمی‌شود. دیگری این آثار طرد نمی‌شود. حاصل این آثار این است که مخاطب می‌تواند با دیگری همدلی کند. شخصیت اصلی داستان دیگری‌ها را در داستان‌ها نمی‌راند، بلکه آن‌ها را جذب و هضم می‌کن.

یاشار هدایی در ادامه گفت: دیگری‌ها در آثار خانم نیک‌رو لزوماً و منحصراً به شخصیت‌های انسانی منحصر نمی‌شوند. مانند کتاب «هیولای بی‌رنگ» که کتاب محیط‌زیستی است. در این اثر، دیگری، هیولایی بی‌رنگ است که لاک‌پشتی را در بر گرفته و حیوانات برای نجات او تلاش می‌کنند و در نهایت دختری به او کمک می‌کند و آب‌های اطراف را پاک‌سازی می‌کند. اینجا دیگری یک شخصیت جانوری است و یک دیگران بزرگ‌تر که همان انسان به ما هو انسان است.

این منتقد ادبی به ویژگی‌های دیگر آثار سپیده نیک‌رو اشاره کرد: دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش در آثار خانم نیک‌رو حضور پررنگ دارند. این دو نهاد خیلی مهم هستند؛ به خاطر اینکه در بحث اجتماعی‌شدن کودک و جامعه‌پذیری کودک بسیار نقش‌آفرین هستند. فارغ از انتقاداتی که مفهوم بحث جامعه‌پذیری کودک و نگاه از بالا به پایین آن می‌شود. به‌هرحال این اجتماعی‌شدن در گرو روابط بین فردی دو نهاد است. یکی اولین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی، خانواده و دومی، مدرسه. در مجموعه هفت‌جلدی «دنیا» صحنه مدام بین خانه و مدرسه در رفت‌وآمد است. پدر و مادر در خانه و دانش‌آموزان و هم‌کلاسی‌ها و اولیا در مدرسه، روابط بین‌فردی‌شان را با دنیا که دخترکی بامزه و باهوش است پیش می‌برند. دنیا دخترکی است که دو ویژگی متمایز دارد. یکی اینکه عینکی است و دوم اینکه برچسبی خورده به نام دست‌وپاچلفتی! اروینگ گافمن در نظریه‌ای جامعه‌شناسی به موضوع داغ ننگ پرداخته که به همین برچسب‌زدن‌ها اشاره می‌کند. دنیا از این برچسب‌زدن‌ها متنفر است و در ابتدای داستان معتقد است که فرق‌داشتن بد است. روند روابط اجتماعی دنیا با ورود دوست تازه‌اش یلدا که در جریان این برچسب نیست و معلم جدید که شباهت‌هایی به او داردف به طریقی پیش می‌رود که در آخر داستان به این نتیجه می‌رسد که فرق‌داشتن خوب است و چیز بدی نیست. ارتباط‌های بین فردی در تغییر طرح‌واره ذهن دنیا مؤثرند.

یکی از کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان، تغییر طرح‌واره‌هاست

هدایی عنوان کرد: کنش ذهنی دنیا در مورد نازنین که مورد توجه معلم سابق بوده و بچه‌های دیگر را مسخره می‌کند، توجه‌برانگیز است. دنیا می‌گوید: «نازنین قشنگ‌ترین چشم‌های دنیا را دارد. و اصلاً مهم نیست که چقدر بدجنس است. چون معلم‌ها بیشتر وقت‌ها این چیزها را نمی‌فهمند.» این نکته کلیدی نوعی نقد به رویکرد رفتارگرایی است که در مدارس و خانه‌های ما حاکم است. به‌صورتی که با درون کاری ندارند و می‌خواهند رفتار را از بیرون تغییر دهند. این رویکرد از دهه ۴۰ شمسی در آموزش و پرورش در هم‌سویی با رویکرد سابق در مکاتب رایج شده است. حرف دنیا در اینجا توجه به کتمان دنیای درون بچه‌ها و توجه به بیرون است.

او افزود: در برخی از آثار نیک‌رو «دیگری» در مفهوم جامعه‌شناسی آن به کار برده می‌شود. از جمله در رمان «کارآگاه خانم‌جان» از نشر پیدایش که خواهر و برادری بر اثر مشکلات پدر و مادر برای زندگی با مادربزرگ‌شان به روستایی به نام دولت‌آباد می‌روند. داستان، تفاوت‌های بچه‌های شهر و روستا را توصیف کرده. از جمله اینکه شخصیت شایان که در کوچه فوتبال بازی می‌کند از اینکه امیرعلی می‌تواند بدون بازی در کوچه، روپایی بزند، متعجب می‌شود. بعد متوجه می‌شود که امیرعلی فوتبال را در مدرسه فوتبال یاد گرفته است. این نشانه‌ها تمایز که کودک و نوجوان روستا و شهر را نشان می‌دهند؛ در داستان به مثابه دیگری شروع می‌شود و در فرجام داستان این بچه‌ها با یکدیگر گروهی تشکیل می‌دهند که کار جمعی می‌کنند و یک معمای کارآگاهی و پلیسی را حل می‌کنند.

این کارشناس ادبی به حضور «صلح» در آثار نیک‌رو اشاره کرد و توضیح داد: نیک‌رو، صلح را در بستر واقعیت‌های اجتماعی مطرح می‌کنند. صلح می‌تواند دو جنبه داشته باشد: یکی صلح ایده‌آل و آرمانی یکی صلح در بستر اجتماعی. منطبق‌شدن ایده یا نظریه با عمل کار سختی است. نیک‌رو در کتاب «طلسم شهر برف» از انتشارات قدیانی که یکی از کتاب‌های دیگری است که او با درون‌مایه زیست‌محیطی منتشر کرده، این مسئله را مطرح می‌کند. در این داستان، گروهی از نوجوانان که با کمک مادربزرگِ آناهیتا، می‌خواهند به زمین کمک کنند و آفت‌های زیست‌محیطی آن از جمله نباریدن باران و برف را برطرف کنند. برای رسیدن به ایده‌شان از راهی نادرست وارد شده و به هک کامپیوترهای اداره برق دست می‌زنند. روند داستان به گونه‌ای است که نویسنده مطرح می‌کند برای هر ایده‌آل و آرمانی از جمله برای صلح، مجاز نیستیم که دست به هر کاری بزنیم.

هدایی در پایان گفت: سپیده نیک‌رو در کتاب «گروه مخفی» سروده‌ای دار که می‌گوید: «چشمه‌ی دانایی کجاست؟ / راهی که توی قصه‌هاست».این راه توی قصه‌ها، راه ادبیات، راهی پر از بیم و امید است. برای عینی‌کردن این موضوع، یک سؤال مطرح می‌کنم «آیا تأثیر ادبیات کودک و نوجوان بر کودکان ما بیشتر است یا فوتبال؟». متأسفانه باید بگویم فوتبال. طبیعی هم هست و دوست‌داشتن فوتبال پذیرفته است؛ اما علاقه به فوتبال و هویت‌یابی با آن، کارکردهای خود را دارد. شکست‌های اجتماعی را می‌شود با پیروزی تیم موردعلاقه جبران کرد و …. ولیکن می‌بینیم در حوزه فوتبال این رنگ‌ها می‌رود به‌سمت دشمنی و نفرت و انگ‌زدن‌ها. از این جهت ادبیات کودک امیدوار است که تأثیر بگذارد. پس از نقد یاشار هدایی، منتقدان کودک و نوجوان درباره آثار نیک‌رو صحبت کردند.

در ادامه برنامه، کودکان و نوجوانان در جایگاه منتقد قرار گرفته و کتاب‌های سپیده نیک‌رو را از منظر صلح، بررسی کرده و نظرات خود را ارائه دادند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین