سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – سید حسن حسینی نژاد: در روزهایی که جهان به سرعت در مسیر صنعتی شدن پیش میرود و برجهای بتنی قد علم میکنند و ذهنها بسیار درگیر عدد و رقم است؛ همچنان گوشهای از این خاک، دستان مهربان کودکانی را میبیند که نهال امید در زمین مینشانند.
عصر امروز پنجشنبه ۱۶ اسفندماه، کتابفروشی «سرزمین کتاب» گرگان میزبان جشن درختکاری بود؛ رویدادی که نهتنها ریشههای سبز را در خاک، بلکه عشق به طبیعت و دانایی را در دل کودکان کاشت.
جشن سبز در کنار برگهای کاغذی
این مراسم که با حضور حمزه خوشبخت، نویسنده و قصهگوی مهمان جنوبی، برگزار شد، شور و هیجان خاصی داشت. کودکان و خانوادهها از ساعت ۱۷ گرد هم آمدند تا در کنار شنیدن قصههای خیالانگیز، برگ جدیدی از دوستی با زمین را رقم بزنند. خوشبخت با لحن گرم و گیرا، با شعرها و داستانهایش، فضای دلنشینی خلق کرد؛ فضایی که بوی خاک نمخورده پس از کاشت نهال و عطر صفحات کتاب در هم آمیخته بود.
تعامل، طبیعتدوستی و عشق به کتاب
این جشن چیزی فراتر از یک رویداد نمادین بود؛ جریانی برای ایجاد پیوندی عمیقتر میان کودکان، طبیعت و دنیای کتابها. یکی از والدین حاضر در مراسم گفت: فرزندان ما در این برنامه نهتنها یاد گرفتند که چگونه درخت بکارند، بلکه دریافتند که زمین، مانند کتابها، ارزش مراقبت و توجه دارد.
یکی دیگر از مادران حاضر در این برنامه نیز اظهار داشت: چنین رویدادهایی، کودکان را از دنیای مجازی دور کرده و آنها را به سمت تعامل واقعی با محیط اطراف سوق میدهد. وقتی کودکی با دستان خود نهالی در خاک قرار میدهد، در حقیقت ریشههای تعلق خاطر به زمین را در قلبش محکم میکند.
همچنین یکی از پدرها، عنوان کرد: این برنامه برای بچهها فوقالعاده بود. آنها نهتنها لحظات خوشی را گذراندند، بلکه با طبیعت ارتباط بیشتری برقرار کردند. وقتی میبینم فرزندم با اشتیاق درباره درختی که کاشته صحبت میکند، متوجه میشوم که این تجربه تا سالها در ذهنش باقی خواهد ماند.
یک نوجوان شرکتکننده نیز گفت: داستانهایی که امروز شنیدم، باعث شد با چشم دیگری به طبیعت نگاه کنم. حالا احساس میکنم هر درخت، قصهای دارد که باید شنیده شود.
مادر دیگری نیز اظهار داشت: کاشت درخت همراه با شنیدن قصه، ترکیب فوقالعادهای بود. این تجربه نهتنها حس طبیعتدوستی را در کودکان تقویت میکند، بلکه آنها را به دنیای کتابها نیز علاقهمند میسازد. دیدن فرزندم که بعد از مراسم سراغ کتابهای جدید رفت، برایم لذتبخش بود.
هدیهای برای زمین و کودکان
در پایان برنامه، بستههای فرهنگی نردبان و یک گلدان کوچک به کودکان اهدا شد؛ هدیههایی که یادآور شدند همانگونه که گیاهان برای رشد نیاز به مراقبت دارند، ذهن نیز برای پرورش، به مطالعه و دانایی احتیاج دارد. کودکان در کنار والدین خود نهالی را در محوطه جلوی کتابفروشی کاشتند و لبخند رضایتشان، نشان از امیدی بود که در دلهایشان جوانه زد.
این جشن، تنها کاشت چند درخت نبود؛ بلکه آغاز سفری بود به سمت آیندهای که در آن، طبیعت و دانایی دست در دست هم، زندگی را زیباتر میکنند. امید است با تداوم برپایی چنین رویدادهایی در گرگان که همواره شهروندانی فرهنگپذیر داشته است، بتوانیم در کنار یکدیگر روزهای درخشانتری برای کودکانش رقم بزنیم.
کودکانی که باور داریم، اگر بذر دانایی و آگاهی و جامعه پذیری و نوع دوستی را به خوبی در وجودشان بکاریم، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به درختی تناور دارند.
نظر شما