آمنه بهمئی نویسنده این کتاب به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، گفت: از وقتی یادم می‌آید در کودکی همیشه حین بازی و دویدن شعرهای کودکانه و من‌درآوردی زمزمه می‌کردم و برای تمام آدم‌هایی که می دیدم در پس ذهنم قصه می‌بافتم.
وی افزود: در ۱۱ سالگی آموزگار خوش‌ذوق کلاس چهارم دبستانم روش نوشتن و نقاشی‌کشیدن را یادمان داد و از آن زمان من زمزمه‌ها و قصه های ذهنم را می نوشتم و البته اوایل آنها را پاره می‌کردم. بعداً به اصرار مدیر دبیرستان به رشته ادبیات رفتم. این بار جدی‌تر و اصولی‌تر می‌نوشتم. بعد از تحصیل ازدواج کردم که این امر باعث شد سالها از نوشتن دور بمانم. اما همیشه یک خلاء و تنهایی و گم‌شدگی در خود حس می‌کردم. سه سال قبل که دوباره با راهنمایی‌ها و تشویق‌های همان آموزگار خوش‌ذوق دوران دبستانم دوباره دست به قلم شدم.
بهمئی، در مورد کتاب و کتابخوانی گفت: کتاب دریچه‌ای است رو به جهانی بزرگ و پاک که هرکس از آن عبور کند به آرامش محض دست خواهد یافت و آرامش شروع تمام خوبی‌ها و زیبایی‌هاست. متأسفانه کتاب و کتابخوانی آن‌چنان که باید مورد توجه و اهمیت قرار نمی‌گیرد. ما باید از کودکی به کودکانمان کتاب خواندن را یاد بدهیم، آن هم کتاب ملموس و کاغذی نه کتاب‌های صوتی!
این نویسنده در این کتاب در بخش سخن مولف چنین آورده است: «خدا تصمیم گرفت من شاعر باشم، پس تو را آفرید! واژه‌های ارغوانی‌ام را که خواندی، تمام روح و تنت به خورشید نشست. گیج و مبهوت، به کوچه زدی. قلم به دست، دیوانه‌وار از کوچه‌باغهای دی‌ماهی‌ام تو گذر کردی. دست خواهش تنهایی‌ات رفت به شاخه‌های به شبنم‌نشسته درخت تاریخی‌ام، دو انار ترکیده بر آستان خسته‌ات هبوط کردند. انارها را به آغوش سردت کشیدی و با وجودی گُرگرفته، با قلم اشک‌آلود تاریخ‌زده‌ات که پر از بغض هزاره‌هاست، به تونل خیالی که در من ریشه دوانیده بود وارد شدی. دیگر گم شدی دانه‌های انارهای ترکیده بر پهنه روح خسته‌ات چونان دانه‌های یاقوتی تسبیح مادربزرگ جاری شدند. هفت‌خانِ بودنت را باید با گذر از گردنه عشق ثابت می‌کردی. در گردنه عشق، قلم به فریاد آمد و واژه‌هایت نالان و اناالحق‌گویان شعر سپید شدند؛ و من خمارآلود در آخرین ثانیه‌های عشق، در گوشه‌ای دنج به تماشایت نشسته بودم…! به من خیره شدی و ناگهان «واژه‌های ارغوانی» بر هزار تالار وجودم هوار شد…!
به گزارش ایبنا؛ کتاب «واژه‌های ارغوانی»، نوشته آمنه بهمئی، شاعر و نویسنده مرودشتی، با ویراستاری کرامت یزدانی (اشک)، نویسنده، مترجم و ویراستار شیرازی، در قطع رقعی و ۱۵۰ صفحه و با کاغذ بالک در اسفند ماه جاری توسط انتشارات نویسندگان پارس در شیراز منتشر شده است.
نظر شما