حافظ، این گنجینه بیهمتای ادبیات پارسی، قرنهاست که دل و جان ایرانیان و دوستداران فرهنگ و ادب را تسخیر کرده است. اما در گذر زمان، نسخههای متعدد و گاه تحریفشده از این اثر، پژوهشگران را با چالشی بزرگ روبهرو کرده بود: چگونه میتوان به آنچه خواجه شیراز واقعاً سروده است، دست یافت؟ در این میان، تصحیح انتقادی دیوان حافظ به دست دکتر پرویز ناتل خانلری، ادیب، زبانشناس و پژوهشگر برجسته ایرانی، بهعنوان یکی از مهمترین تلاشها برای بازگرداندن اصالت به این اثر شناخته میشود. خانلری با تکیه بر روششناسی علمی، نسخههای کهن و نگاهی انتقادی، نهتنها دیوان حافظ را از نو زنده کرد، بلکه الگویی برای پژوهشهای ادبی در ایران به جا گذاشت. به مناسبت ۲۹ اسفند زادروز او با مهدی محبتی و مهدی نوریان از پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه درباره وجوه شخصیتی و کارهای خانلری گفتوگویی داشته ایم که در ادامه میخوانید.
تأثیر چندوجهی خانلری بر فرهنگ و ادبیات ایران
دکتر مهدی محبتی، استاد زبان و ادبیات فارسی، درباره جایگاه خانلری در فرهنگ ایران میگوید: «دکتر خانلری از جهات گوناگونی در فرهنگ ما مؤثر بوده است. او یکی از جدیترین منتقدان نیما است و نسبت فامیلی هم با نیما دارد. جدیترین نقدها را خانلری به نیما وارد کرده است.» این نکته نشاندهنده عمق نگاه انتقادی خانلری به ادبیات معاصر است. اما فعالیت او تنها به نقد محدود نمیشود. به گفته دکتر محبتی، «اشعار خود خانلری هم قابل توجه است، مثل شعر معروف عقاب. او از جهت فرهنگی و علمی در ایران بسیار تأثیرگذار بود. هر کتابی که مینوشت، جریانی ایجاد میکرد.»
از جمله آثار برجسته خانلری میتوان به کتاب «تاریخ زبان فارسی» اشاره کرد که دکتر محبتی آن را بینظیر میداند: «نظیر کتاب تاریخ زبان فارسی نداشتهایم و نداریم.» همچنین کتاب «وزن شعر فارسی» او، با نگاهی به کارهای آواشناسی ابنسینا، نمونهای از دقت علمی اوست. دکتر محبتی تأکید میکند: «هر کاری که خانلری در حیطه ادبیات کرده است، چون متدولوژی تحقیق را درست آموخته بود، منشأ اثر بود و موجی ایجاد کرد که از نظر ادبی و فرهنگی هنوز هم پابرجاست.» یکی از این موجها، تصحیح دیوان حافظ است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
خانلری تنها یک ادیب نبود؛ او در عرصه اجتماعی نیز نقشآفرین بود. دکتر محبتی میگوید: «از جهت فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی میتوان به بنیانگذاری پیکار با بیسوادی و سپاه دانش اشاره کرد که واقعاً نقش عظیمی در تحول فرهنگی ایران داشت.» او همچنین به تأسیس انتشارات «بنیاد فرهنگ ایران» و مجله «سخن» اشاره میکند: «محققان درجه یکی در بنیاد فرهنگ تربیت شدند و دوران وزارتش یکی از بهترین دورانهای فرهنگ و ادبیات ایران بود.» این فعالیتها، به گفته دکتر محبتی، «تأثیرگذاری اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زبانشناختی او را نشان میدهد که به قول دکتر شفیعی کدکنی، شخصیتی چندوجهی داشت.»
تصحیح دیوان حافظ: یک رویداد تاریخی
مهدی نوریان، استاد زبان و ادبیات فارسی و ادب پژوه، به اهمیت تصحیح انتقادی متون کهن اشاره میکند و میگوید: «اولین قدم برای تحقیق در متون گذشته، تصحیح انتقادی است. دیوان حافظ چون در طول تاریخ مورد علاقه همگان بوده و نسخههای زیادی از روی آن رونویسی شده، هر بار رونویسی باعث دستکاری و تحریف و ایجاد اشتباهات بوده است.» او به تلاشهای پیشین برای تصحیح این اثر اشاره میکند: «در سال ۱۳۲۰، علامه قزوینی دیوان حافظ را با قدیمیترین نسخهای که تا آن زمان به دست آمده بود، نسخه ۸۲۷، مقابله و تصحیح کرد و منتشر شد.» اما این پایان ماجرا نبود. به گفته نوریان، «چند سال بعد، نسخه قدیمیتری از نسخهای که اساس کار علامه قزوینی بود را استاد خانلری پیدا کردند و آن را با اسم غزلهای حافظ به چاپ رساندند. این نسخه همه دیوان حافظ نبود، بلکه حدود ۱۶۰ غزل بود.»
نوریان میافزاید: «استاد خانلری یک سلسله مقالات هم نوشتند درباره تفاوتهای این نسخه نو یافته، با چاپ قزوینی و این تفاوتها را چاپ کردند.» این مقالات بحثهایی را برانگیخت. نوریان توضیح میدهد: «استاد سید محمد فرزان نقدهایی بر گفتههای خانلری داشت و از چاپ قزوینی دفاع کرد. دکتر خانلری به ایشان جواب داد و چندین بار این سؤال و جواب ادامه پیدا کرد که خودش یک مجموعه خیلی آموزنده شد. این مقالات حاوی نکات ریز و دقیق حافظشناسی است.»
نوریان میگوید: «در حدود سال ۱۳۳۷ بود که این کار صورت گرفت. دکتر خانلری در تمام این مدت درصدد پیدا کردن نسخههای قدیمیتری بود و تعدادی نسخه قدیمی پیدا کرد که به نسبت نسخه اساس کار مرحوم قزوینی قدیمیتر بودند؛ یعنی نسخه قزوینی ۸۲۷ و نسخه خانلری ۸۱۳ بود.» او ادامه میدهد: «دکتر خانلری اساس کار تصحیح دیوان حافظ را از ۱۴ نسخه خطی قدیمی قرار دادند و این نسخهها را با هم مقابله کردند و سعی کردند به نسخه اصلی و مد نظر حافظ دست یابند.»
دکتر محبتی نیز این دستاورد را ستایش میکند و میگوید: «انتشار حافظ خانلری یک حادثه بود. قبل از خانلری، کسان زیادی حافظ را تصحیح کرده بودند که مشهورترین آن تصحیح غنی و قزوینی بود. شرح حافظ خانلری از جهات بسیاری ممتاز است.» او به نوآوریهای خانلری اشاره میکند: «شرح روش تحقیق و نوآوریهایش را در مقدمه جلد دوم آورده است. اینکه کارهای قبلی چه امتیازات و چه نقصانهایی داشته و او چرا این روش را انتخاب کرده است.»
مهدی نوریان
نگاه انتقادی و نوآوریهای خانلری
یکی از برجستهترین ویژگیهای کار خانلری، نگاه انتقادی او به تصحیحهای پیشین بود. دکتر مجتبی میگوید: «شرح حافظ خانلری یک نگاه انتقادی نو بود. عده زیادی در مقابل تصحیح غنی و قزوینی به طور کامل تسلیم شده بودند و حتی اشکالات را نادیده میگرفتند. خانلری نشان داده است که در تصحیح غنی و قزوینی، غزلهای الحاقی در کنار غزلهای حافظ قرار گرفته است.» او همچنین به نکتهای تاریخی اشاره میکند: «خانلری کاملاً محمد گلاندام را معرفی میکند که در چه قرنی زندگی میکرده است.»
از دیگر نوآوریهای خانلری، بازتعریف مفاهیم رایج بود. دکتر محبتی توضیح میدهد: «همه معتقد بودند که لسانالغیب لقب حافظ است، ولی خانلری برای اولین بار به این نکته اشاره میکند که لسانالغیب لقب دیوان حافظ است.» او همچنین به نظریهای بدیع از خانلری اشاره میکند: «خانلری میگوید بسیاری از این اختلاف نسخههایی که در دیوان حافظ وجود دارد را خود حافظ ایجاد کرده است. یعنی غزلی را میگفته و بعد ۵ سال بعد به این نتیجه میرسیده که بهتر است این باشد و آن را عوض میکرده است.»
نوریان نیز هدف اصلی خانلری را چنین بیان میکند: «اصلاً هدف از تصحیح انتقادی متون همین است که ما وقتی به سراغ متنی میرویم، میخواهیم بدانیم آن شاعر یا مؤلف چه گفته است، نه اینکه در طول این چند صد سال چه دستکاریهایی بر متن شده است. دکتر خانلری سعی داشته است به آنچه خود حافظ گفته دست یابد.» او میافزاید: «وقتی کسی دیوان حافظ به تصحیح دکتر خانلری را دست میگیرد و میخواند، با اعتماد بیشتری شعرهای حافظ را میخواند و اینها به چیزی که حافظ گفته نزدیکتر است.»
دکتر محبتی نیز این اعتماد را تأیید میکند: «خانلری متن شعر حافظ را در درجه اول بهعنوان یک تکست در نظر گرفته است و سپس از انتساب آن به حافظ مطمئن شده و سپس در مورد آن نظر داده است. گزیده فرهنگی هم که در آخر جلد دوم موجود است، بسیار مهم است.»
ارزیابی و تأثیر کار خانلری
کار خانلری مورد توجه دیگر پژوهشگران نیز قرار گرفت. نوریان میگوید: «مقالهای مرحوم ابوالحسن نجفی در مجله نقد دانش در همان زمان نوشتهاند با عنوان نسخه نهایی و منظورشان، نسخهای است که دکتر خانلری چاپ کرده است. البته من به آن قطعیت، حافظ خانلری را نسخه نهایی نمیدانم، ولی قدم خیلی بلندی برداشته که تا قبل از انتشار آن بیسابقه بود.» این دیدگاه نشاندهنده اهمیت کار خانلری، حتی با وجود اختلافنظرهاست.
دکتر محبتی نیز به شاگردی شفیعی کدکنی نزد خانلری اشاره میکند و میگوید: «دکتر شفیعی کدکنی یکی از دستپروردههای دکتر خانلری است. خانلری به شفیعی پروبال داد و مقدمات ادامه تحصیل او را در خارج از کشور فراهم کرد. حتی برای دکتر شفیعی نامه استخدام نوشت.» این نکته نشان میدهد که خانلری نهتنها در آثار خود، بلکه در تربیت نسل بعدی پژوهشگران نیز تأثیرگذار بود.
منش و سلوک خانلری
محبتی به جنبههای شخصیتی خانلری نیز توجه نشان میدهد: «دغدغهمندی او برای ایران را در نامهای که بعد از مرگ فرزندش منتشر میشود و در زمان حیات برای او نوشته است، نشان میدهد که چه دغدغههایی داشته است.» او میافزاید: «از نظر سلوک هم که به هر حال، ایشان مدتها وزیر بود و نماینده بود، اما در پایان عمر، مال و ثروتی به نامش نبود. همین موضوع نشان دهنده سلوک اوست.»
او همچنین به انتقادهایی که به خانلری شده پاسخ میدهد: «اینکه عدهای گفتهاند تو عقاب بودی و شعر عقاب را نوشتی، اما خودت زاغ شدی، انتقاد بیوجهی است. کدام رفتار و منش او مانند زاغ شد؟»
خاطرات مهدی نوریان از خانلری
نوریان همچنین خاطرهای از تعهد خانلری به تدریس نقل کرد: «من این توفیق را داشتم که در تمام مقاطع تحصیلی دانشگاه از محضر درس ایشان استفاده کنم. یک روز که گویا عجله داشتند و کلاس را کمی زودتر تمام کردند، من روی شیطنت جوانی که در آن زمان ۱۹ سال داشتم، سر پلههای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرسیدم این بیت حافظ به چه معنی است؟ میشد یک روز دیگر بپرسم، ولی عمداً میخواستم بدانم برای استاد کاری که قرار است دنبالش بروند مهمتر است یا جواب دادن به این سؤالم. واقعاً انگار استاد یادشان رفت که عجله داشتند؛ با آرامش کامل ایستادند و جوانب مختلف این بیت را بررسی کردند و تا آخر روی پا ایستادند و معنی بیت را کامل کردند و بعد رفتند.» او نتیجه میگیرد: «ایشان بیش از همه چیز به معلمی و استادی خودشان اهمیت میدادند.»
نوریان در خاطره ای دیگر میگوید «در دوره دکتری که ما شاگردان همگی شاغل و پرمشغله بودیم، از استاد درخواست کردیم که کلاس صبح ما را به بعدازظهر منتقل کنند تا بتوانیم به سر کارمان برویم. ایشان عذرخواهی کردند و گفتند از ظهر که به خانه میروم تا فردا از خانه بیرون نمیروم و فیشهای کتاب «تاریخ زبان فارسی» روی میزم است و به کار مشغولم. اگر قرار باشد یک روز بعدازظهر بیرون بیایم، کل آن روز را از دست خواهم داد.» او میافزاید: «من افتخار شاگردی ایشان را در تمام مقاطع داشتم. استاد خیلی به جنبه معلمی خود اهمیت میدادند.»
تصحیح دیوان حافظ به دست دکتر پرویز ناتل خانلری نهتنها یک دستاورد ادبی، بلکه یک رویداد فرهنگی بود که تأثیرات آن هنوز در عرصه ادبیات پارسی احساس میشود. او با تکیه بر نسخههای کهن، روششناسی دقیق و نگاهی انتقادی، اثری ارائه داد که به گفته نوریان، «با اعتماد بیشتری ما را به سرودههای حافظ نزدیک میکند.» دکتر محبتی نیز آن را «نمونهای کامل از انصاف و تعادل» میداند که «موجهای ادبی و فرهنگیاش هنوز پابرجاست.»
خانلری، مردی که شعر «عقاب» را سرود با تعهد به علم، ادب و آموزش، میراثی جاودان از خود به جا گذاشت. خاطرات شاگردانش از او، تصویری از یک معلم دلسوز و پژوهشگری متعهد ترسیم میکند که تا آخرین لحظه عمر، دغدغه ایران و فرهنگش را در دل داشت. دیوان حافظ به تصحیح خانلری، یادگار این تلاش بیوقفه است که همچنان چراغ راه حافظشناسان و ادبدوستان است.
نظر شما