به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از کولیدر، بر کسی پوشیده نیست که سه گانه هابیت تفاوت چشمگیری با رمان جی آر آر تالکین دارد. پیتر جکسون با تبدیل این ماجراجویی به سه فیلم مختلف، محتوای زیادی به آن اضافه کرد. این فیلم داستانهای جدیدی را اضافه کرده و بخشهایی از دنیای تالکین را که در هابیت نبود، مانند راداگاست قهوهای (سیلوستر مککوی) روایت میکند. در نسخه سینمایی جکسون حتی عناصر داستان اصلی را تغییر داد که یکی از نمونههای برجسته آن بسط دادن شخصیت «بارد کماندار» (لوک ایوانز) بود.
بارد کماندار در رمان اصلی هابیت نوشته جی. آر. آر. تالکین اهل لیک تاون (شهر دریاچه) است و نژاد او به فرمانروایان دیل بازمیگردد. او موفق میشود اسماگ را بکشد و خود پادشاه دیل میشود.
اگرچه بارد با کشتن اسماگ (بندیکت کامبربچ) نقش مهمی در هر دو نسخه از داستان بازی میکند، اما روایت داستانی او در رمان اصلی تالکین حضور کمی دارد و تنها چند لحظه از او یاد شده است ولی در سه گانه جکسون، به شخصیت بارد بیشتر پرداخته میشود.
در کتاب اصلی تا زمانی که اسماگ بر فراز خانهاش پرواز میکند، بارد را معرفی نمیکند، اما فیلمها شخصیت او را زودتر مشخص میکند. در فیلم دورفها به بارد پول میدهند تا آنها را به شهر لیکتاون قاچاق کند و به آنها اسلحه بدهد. در این مدت، آنها با پسر بارد، بین (جان بل) و دو دخترش، سیگرید (پگی نسبیت) و تیلدا (مری نسبیت) آشنا می شوند. آنها همچنین متوجه می شوند که همسر بارد مرده است. در واقع فیلم قبل از رسیدن به نقطه داستانی مورد نظر، تاریخچهای از زندگی شخصی بارد را روایت میکند.
مهمترین نقش بارد حتی با وجود کمان بلندش کشتن اسماگ است، اما این اتفاق بسیار متفاوت در داستان سینمایی روایت میشود. در رمان اصلی تالکین بارد کاپیتان گروهی از کمانداران است که سعی میکنند از شهر دریاچه محافظت کنند. با نزدیکتر شدن شعلههای آتش به او، دیگران فرار میکنند، اما بارد باقی میماند و اژدها را شکار میکند.
با تیر سیاه ساخته شده برای کشتن اژدهاها، به تنهایی متوجه نقطه ضعف در مقیاس اسماگ می شود و اژدها را از بین می برد. این تغییرات به صحنه شدت میبخشد و بارد را متمایز میکند.
در حالی که هر دو نسخه بارد را به عنوان نوادگان آخرین لرد دیل (پادشاهی مردان که توسط اسماگ ویران شد) به تصویر میکشند، فیلمها از این واقعیت استفاده میکنند تا ارباب شهر دریاچه (استیون فرای) را فردی ترسو به تصویر بکشد و بارد جایگزین او شود. این درام سیاسی درگیری جالبی را ایجاد میکند که منحصر به فیلمها است. در قسمتهای بعدی فیلم نیز نقش و حضور بارد توجیهپذیرتر میشود.
در داستان کتاب اصلی بارد و شهروندان دریاچه برای بخشی از گنج اژدها میجنگند، زیرا او نیز از آنها دزدیده بود ولی در فیلم میبینیم که فرد دیگری مسئول دزدیدن طلاها معرفی میشود و قهرمان بودن بارد حفظ میشود.
قابل درک است که چرا نسخه سینمایی پیتر جکسون نقش بارد را تا این حد تغییر دادند. پرداختن به شخصیت بارد به عنوان انسان در میان این همه موجود عجیب و غریب، جذابیت خاصی به داستان بخشیده و موجب نگه داشتن مخاطب پای صفحه نقرهای میشود.
نظر شما