گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حامد زارع: خاورمیانه را با مفاهیم و وقایع زیادی میتوان به یاد آورد. جنگ، خشونت، مذهب، سنتگرایی، بنیادگرایی و از این دست چیزها! اما یکی از دقیقترین و حتی مرکزیترین عناصر حیاتی خاورمیانه متاخر «نفت» است. ایران در قلب خاورمیانه جلودار تحولات مبتنی بر نفت بوده است. دو سال پس از امضاء فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی، دکل حفاری مستقر در چاه شماره یک مسجد سلیمان به نفت رسید و سرفصل جدیدی در ایران شکل گرفت. کشفی بزرگ که اولین اکتشاف نفت در خاورمیانه نیز به شمار میآمد. تسلیح ایران با نفت در قرن بیستم تقدیر متفاوتی برایش رقم زد. از توسعه چشمگیر صنعتی در دهه چهل تا شکوفایی اقتصادی در دهه پنجاه گرفته تا رخداد انقلاب ۱۳۵۷ که در وقوع آن، از ارادههای سیاسی بازارهای جهانی نفت گرفته تا اعتصاب کارمندان شرکت ملی نفت، بدون تاثیر نبودند. در دهههای پس از تاسیس جمهوری اسلامی نیز عنصر نفت و انرژی اهمیت خود را از دست نداد. از توسعه میدانهای گازی پارس جنوبی در دهه هشتاد گرفته که رونق اقتصادی فراوانی در پی داشت تا تحریمهای سنگین ایالات متحده در دهه نود که رکود اقتصادی جبرانناپذیری را تا همین امروز به دنبال داشته است.
اما به دست دادن هر روایتی از تاریخ ایران در قرن بیستم بدون لحاظ عنصر نفت، کم و کاستیهایی دارد. به نظر میرسد تکنوکراتها و تکنسینهای وزارت نفت در برهههایی از تاریخ معاصر ایران، جایگاه کانونی عنصر نفت در تقدیر تاریخی کشور را به گونهای درک کرده بودند که «نفت» و امور و شئون منتج از آن را به مثابه جزئیاتی از میراث طبیعی ایران قلمداد میکردند. این نگاه به نفت باعث شده بود که نفت منحصر در «صنعتِ نفت» نباشد و «فرهنگِ نفت» نیز جای پای خود را به حافظه فرهنگی ایران باز کند. بدین ترتیب مدیران وزارت نفت در دهههای سی و چهل خورشیدی سعی وافری در پیوند دادن اهالی ادب و فرهنگ ایران با بدنه وزارتخانه داشتند. نگاه خاص این مدیران باعث شد تا چهرههای درجه یک و شناخته شدهای از عرصه ادب و فرهنگ ایران پایشان به وزارت نفت باز شود.
نجف دریابندری، صادق چوبک، محمدعلی موحد، حسن کامشاد، ابراهیم گلستان، اسماعیل فصیح، ابوالقاسم حالت، مسعود برزین و بسیاری دیگر از چهرههای درخشان ادب و فرهنگ ایران در دهههای سی و چهل خورشیدی یک نقطه مشترک کمتردیده شده دارند و آن هم همکاری با وزارت نفت و یا گفتن و نوشتن از نفت است. به این فهرست درخشان نام افراد دیگری نظیر طاهره صفارزاده، پروین دولتآبادی، صفدر تقیزاده، محمدجعفر مصفا، منوچهر فرمانفرمائیان و مهدی ماحوزی نیز میتوان افزود. برخی از این چهرهها نظیر محمدعلی موحد تا سطح مشاور عالی ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران به پیش رفتند. نیازی به هیچ توضیح اضافهای نیست که نامداری، دانایی و توانایی که در این مجموعه نهفته است در چه سطحی است.
علاوه بر این شرکت ملی نفت ایران خود را متکفل حمایت از طرحها و پروژههای فرهنگی و حتی فکری و فلسفی میدیده است. به عنوان مثال در سال ۱۹۷۰ مجلد چهار بخشی اسلام ایرانی نوشته هانری کربن که در آن به بررسی اندیشهشناسانه متفکران ایرانی در تمدن اسلامی پرداخته شده، با نفقه شرکت ملی نفت در پاریس منتشر شد. جز آن انبوه دیگری از آثاری که در آن به پیشینه تاریخی ایرانزمین پرداخته شده نیز با حمایت وزارت نفت ایران منتشر شد. البته حمایت این وزارتخانه از فرهنگ و ادب ایران محدود به به کارگیری چهرههای فرهنگی در مناصب و پستها و همچنین حمایت از طرحها و پروژههای فرهنگی نیست. وزارت نفت در برخی از رویدادهایی نظیر ورود مهمترین و مدرنترین دستگاههای چاپ مجله و کتاب و همچنین تاسیس سیستمهای ادیتوریال حرفهای نیز پیشگام بوده است. در مجموع میتوان گفت وزارت نفت در نیمه نخست سده گذشته خورشیدی در شکلگیری سالهای نوستالژیک فرهنگ ایران به هیچ وجه کماثر و بینقش نبوده است.
جای خوشبختی است که در چند ماه گذشته انتشارات وزارت نفت با مدیریت جدیدی که نه تنها متوجه بلکه متذکر نقش سالهای دور این وزارتخانه در شکلگیری روندها و رویدادهای فرهنگی است، مترصد احیای نقش فرهنگی وزارت نفت و برقراری ارتباط دوبارهای با چهرههای عرصه فرهنگ و ادب ایران شده است. از جمله این تکاپوها میتوان به راهاندازی کتابخانه اختصاصی ارتباطات و روابط عمومی با نام استاد دکتر محمدعلی موحد و برگزاری نشستی به بهانه بازنمایش مستند موج و مرجان ساخته ابراهیم گلستان اشاره کرد. مستندی که در سال ۱۳۴۱ به سفارش شرکت ملی نفت ایران ساخته شد و در آن به فراز و نشیبهای توسعه منطقه نفتخیز گچساران و رساندن خط لوله نفت آن به خارک پرداخته شدهاست.
نظر شما