شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۶
اصفهان در داستان‌هایم شخصیت است / در حال نوشتن اولین داستان بلندم هستم

اکنون در شصت‌وهفت‌سالگی در ذهنم یک چمدان بزرگ از خاطرات دارم. این خاطرات را به‌مرور در آثارم بیان خواهم کرد تا در ذهن و اندیشه خوانندگانم به یادگار بمانند.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نجمه شمس:  اخیراً مجموعه‌ای از ناداستان‌های علی خدایی در کتابی به نام «سینگورینگ» در نشر چشمه منتشر شده است. «سینگورینگ» مثل بسیاری از آثار سالهای اخیر علی خدایی، از «کتاب آذر» به این سو، مجموعه‌ای با حال و هوای نوستالژیک است. خدایی در این مجموعه از خاطرات و نوستالژی‌های دوران کودکی و نوجوانی خود و سالهای زندگی‌اش در تهران و اصفهان نوشته است. جزئی‌نگری و ریزبینی همیشگی علی خدایی در مواجهه با روزمره‌گی‌ها و آدم‌ها و اشیا و مکان‌ها را در «سینگورینگ» هم می‌بینیم و این به خاطرات او لطفی مضاعف بخشیده است. به‌مناسبت انتشار «سینگورینگ» با علی خدایی گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید:

در سینگورینگ سراغ خاطرات کودکی و نوجوانی خود رفته‌اید و داستان و واقعیت را به هم آمیخته‌اید. آیا با طرحی از پیش اندیشیده به سراغ این شکل از نوشتار رفتید یا حین نوشتن به آن رسیدید؟

خلق این مجموعه ناداستان به صورتی طبیعی در ذهنم اتفاق افتاد. در واقع از «کتاب آذر» به بعد متوجه شدم که در نوشته‌هایم از خاطره و داستان کنار هم کمک می‌گیرم و آنچه گاهی خلق می‌کنم در مرز داستان و خاطره و حتی ناداستان قراردارد و فاصله بین ناداستان و داستان در نوشته‌هایم به اندازه یک تار مو شده است.

چه شد که از «کتاب آذر» به بعد، بیشتر سراغ ناداستان رفتید؟

این به صورت آگاهانه اتفاق نیفتاده است. ناداستان برایم به معنای روایت‌هایی است که راوی آن «من حقیقی» است.

چقدر از «سینگورینگ» واقعی و چقدر از آن داستانی و تخیلی است؟

در «سینگورینگ» در عین استفاده از تمام عناصر داستان، واقعیت‌های تجربه زیسته‌ام را بیان کرده‌ام. یعنی واقعیت را با حفظ و به‌کارگیری عناصر داستانی روایت و بازآفرینی کرده‌ام.

آیا این اثر به نوعی ادامه «آدم‌های چهارباغ» است؟ چون در آنجا هم خاطرات شما از اصفهان را داریم.

به‌طوری کلی می‌شود گفت که ادامه آن کار است، اما «سینگورینگ» یک تفاوت عمده با ناداستان‌های قبلی من، از جمله «آدم‌های چهارباغ»، دارد. تفاوتش این است که در این اثر، روایت‌های من شخصی‌تر از آن آثار است و بیشتر به خاطرات شخصی خودم پرداخته‌ام.

آثار سالهای اخیرتان نشان می‌دهد که خاطرات زیادی برای گفتن دارید. آیا در آینده، بازهم مجموعه خاطرات دیگری از شما خواهیم خواند؟

راستش اکنون در شصت‌وهفت‌سالگی در ذهنم یک چمدان بزرگ از خاطرات دارم. این خاطرات را به‌مرور در آثارم بیان خواهم کرد تا در ذهن و اندیشه خوانندگانم به یادگار بمانند.

یکی از ویژگی‌های آثار شما جزیی‌نگری و ریزبینی در مواجهه با اشیا و آدم‌ها و مکان هاست. در «سینگورینگ» هم این ویژگی به خوبی دیده می‌شود.

این جزیی‌نگری به نوعی سبک من شده است. در معرفی شخصیت‌ها و روایت اتفاق‌ها علاقه دارم آن فرد یا رخداد را تکه‌تکه معرفی یا روایت کنم و به این صورت، در ذهن مخاطب خاطره‌سازی کنم. مثلاً زمانی به بیمارستان رفته‌بودم و کلاغ‌هایی را روی کاج حیاط بیمارستان دیده بودم. بعد از چند سال در روایت اتفاقی در بیمارستان، اشاره کردم که وقتی وارد بیمارستان شدم، کاج‌های بلندی را دیدم که کلاغ‌هایی روی آنها نشسته‌اند. نزدیک‌تر که شدم کلاغ‌ها پریدند...

اصفهان در داستان‌هایم شخصیت است / در حال نوشتن اولین داستان بلندم هستم

مکان وقایع «سینگورینگ» تهران و اصفهان است. کلاً اصفهان حضوری پررنگ در آثارتان دارد. دلیلش آیا زندگی طولانی در این شهر است؟
بله، مکان در اغلب داستان‌هایم اصفهان است. من ۵۰ سال در اصفهان زندگی کرده‌ام و وقتی در داستانم به این شهر اشاره می‌کنم فراتر از یک مکان جغرفیایی است. اصفهان برای من و در آثارم یک کاراکتر و شخصیت است و داستان‌هایم را طوری می‌نویسم که کاملاً حال و هوای این شهر را تداعی کند. به‌نحوی که نمی‌توان در آن‌ها به جای اصفهان، نام شهر دیگری را قرار داد.

وجه تسمیه «سینگورینگ» چیست؟

من عاشق موسیقی ایرانی هستم و طرح جلد کتاب نیز به کاست‌های ضبط صوت به عنوان نوستالژی اشاره دارد. اسم کتاب هم به نوعی رادیوی حلزونی اشاره دارد که اوایل دهه ۵۰ توسط کمپانی ناسیونال به بازار آمد و در یک مسابقه تبلیغاتی ناسیونال در آن سال‌ها آهنگی از خواننده‌ای پخش می‌شد و به پنج برنده مسابقه که نام آهنگ را به‌درستی حدس می‌زدند رادیوی سینگورینگ اهدا می‌شد. من هم طرفدار آن مسابقه بودم و دوست داشتم آهنگ خواننده محبوبم را پخش کنند.

در آثار شما تصویر اصفهان مدرن را می‌بینیم، یا درواقع تلاقی اصفهان قدیم و اصفهان جدید را. این در «سینگورینگ» هم دیده می‌شود.

در آثار خود من و اغلب نویسندگان امروز شاهد حرکت از سنت به مدرنیته هستیم که امری طبیعی و حاصل تحول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. اصفهان مدرن در آثار من به همین تحول و حرکت از سنت به مدرنیته اشاره دارد و ماحصل همین تحول است.

همیشه داستان کوتاه نوشته‌اید. هیچ وقت به فکر نوشتن رمان یا داستان بلند نیفتاده‌اید؟

اتفاقاً اکنون در حال نوشتن اولین داستان بلندم هستم. که ماجرای آن در اصفهان رخ می‌دهد. داستانی است درباره چند مغازه‌دار که در کنار هم کار می‌کنند و معاشرت و دوستی دارند و درگیر یک حادثه می‌شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین