به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر كه سومين جلد از مجموعه «دوره معارف و عرفان معصومين(ع)» است، علاوه بر آن‌كه قلوب مومنين را با معجزات، فضايل و مناقب انوار قدس الهي امتحان مي‌كند، مي‌كوشد مومنان را براي مهمترين بخش اعتقادات شيعي، يعني تبري و تولي آماده سازد. 

امام صادق(ع) از پدران بزرگوارش از رسول خدا(ص) نقل كرد كه آن حضرت فرمود: «به درستي كه خداوند براي برادرم، علي‌بن ا‌بي‌طالب(ع) فضايلي قرار داده كه تعداد آنها را غير از خودش، كس ديگري نمي‌تواند شمارش نمايد. پس هركس فضيلتي از فضايل او را در حالي كه به آن اقرار دارد بيان كند، خداوند گناهان گذشته و آينده او را مي‌بخشد؛ اگر چه با گناهان جن و انس به قيامت در آيد.
و هركس فضيلتي از فضايل علي‌بن‌ ابي‌طالب(ع) را بنويسد، پيوسته ملائكه برايش استغفار مي‌كنند تا زماني كه آن نوشته باقي است.
و هركس گوش دهد به فضيلتي از فضايل او، خداوند تمام گناهاني را كه از طريق استماع كسب كرده، مي‌آمرزد.
و هركس به نوشته‌اي كه در آن فضايل علي(ع) است نظر كند، خداوند گناهاني را كه با نگاه كردن انجام داده مي‌بخشد». و در ادامه، رسول خدا(ص) فرمود: «نگاه به چهره علي‌بن ‌ابي‌طالب(ع) عبادت است، ذكر و ياد او را نمودن عبادت است و ايمان بنده‌اي پذيرفته نمي‌شود، مگر به دوستي با او و دشمني و بيزاري از دشمنانش».
 
مؤلف كتاب در مقدمه خود يادآور مي‌شود: «اگر نبود حديثي در بيان فضائل علي(ع)، مگر حديث فوق، ما را بسنده بود كه سخن را كوتاه كنيم. اما از آنجا كه مي‌خواهيم مساله بيان فضايل حضرتش را در ميان اذهان خوانندگان -به نوعي- تثبيت نماييم، ناچاريم مقدمه خود را قدري طولاني‌تر نموده و به ذكر نمونه‌هاي ديگري در اين زمينه اقدام نماييم؛ چه، به اتكاي همين احاديث معصومين(ع) معتقديم كه: "قلب‌ها مانند شمشير زنگار مي‌بندد و صيقل دادن آن جز به ذكر حديث و شنيدن آن ميسر نيست".
از طرف ديگر، جابربن عبدالله انصاري مي‌گويد: "رسول خدا(ص) فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت: خداي متعال تو را مامور مي‌نمايد كه به بيان فضايل علي‌بن ‌ابي‌طالب(ع) در بين اصحاب و يارانت بپردازي تا آنها نيز سخنان شما را به آيندگان برسانند. همچنين به همه ملائك فرمان داده است تا فضايل علي(ع) را كه شما بيان مي‌كنيد، گوش كنند".
بنابراين، وقتي در قرآن مجيد نيز آمده است: "لقد كان لكم في رسول‌الله اسوه حسنه (احزاب-21)"، ديگر جاي هيچ‌گونه شك و ترديدي باقي نمي‌ماند كه ما هم به اندازه توفيقي كه خداوند نصيبمان فرموده، به اين امر مبادرت جوييم».
 
از آنجا كه احاديث محمد و آل محمد(عليهم‌السلام) صعب مستصعب است و امكان دارد قلوب عقب افتاده نتواند تحمل حتي شنيدن بعضي از اين فضايل و مناقب و معجزات را بنمايد، لذا مي‌بايست در مواجهه با اين‌گونه احاديث، به اين بيان امام باقر(ع) توجه داشته باشيم كه امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «رسول خدا(ص) فرمود: حديث آل محمد صعب مستصعب است، جز فرشته مقرب يا پيغمبر مرسل يا بنده‌اي كه خدا دلش را به ايمان آزموده، به آن ايمان نياورد. پس هر حديثي كه از آل محمد(ص) به شما رسيد و در برابر آن آرامش دل يافتيد و آن را آشنا ديديد، بپذيريد و هر حديثي را كه دلتان از آن رميد و ناآشنايش ديديد، آن را به خدا و پيغمبر و عالم آل محمد(ص) رد كنيد. همانا هلاك شده كسي است كه حديثي را كه تحمل ندارد، برايش بازگو كنند و او بگويد به خدا اين چنين نيست، به خدا اين چنين نيست، و انكار، مساوي كفر است.»
 
همچنين اگر كسي نخواهد اين‌گونه مطالب را قبول كند، ناچار است به دنبال بهانه‌اي بگردد و مثلا ضعف سند حديث و ... را مستمسك قرار دهد و از ريشه، تمامي حقايق را منكر شود، بليه‌اي كه اخيرا گريبانگير بعضي از محققين بي‌خبر از حقايق و معارف عالي مذهب شيعه شده است. مثل اينان، مثل همان كساني است كه در زمان پيامبر(ص) به تمامي معجزاتي كه از حضرتش به وقوع مي‌پيوست، مهر سحر مي‌زدند و رسول خدا(ص) را -العياذبالله- ساحرِ كذاب مي‌دانستند. 

نويسنده در بخشي از اين اثر مي‌نگارد: نمونه‌اي كه ذيلا خاطر نشان مي‌سازيم، مشتي از خروار است كه فقط قلوب «امتحان شده به ايمان» را مي‌طلبد. علي(ع) فرمود: «... من با پيغمبر(ص) بودم، زماني كه گروهي از بزرگان قريش نزد او آمدند و گفتند: اي محمد، تو امر بزرگي ادعا مي‌كني كه نه پدران تو و نه كسي از خاندان تو آن را ادعا نكرده است و ما از تو كاري درخواست مي‌نماييم كه اگر آن را براي ما بجا آوري مي‌دانيم پيغمبر و فرستاده هستي، و اگر بجا نياوري، مي‌دانيم جادوگر و دروغگو هستي. پيغمبر(ص) فرمود: چه مي‌خواهيد؟ گفتند: اين درخت را براي ما بخوان تا با ريشه‌هايش كنده شده جلو رويت بايستد. پيغمبر(ص) فرمود: خداوند بر همه چيز توانايي دارد، اگر اين خواهش شما را برآورد آيا ايمان مي‌آوريد و به حق گواهي مي‌دهيد؟ گفتند: آري. فرمود: من به شما نشان مي‌دهم آنچه را مي‌طلبيد و مي‌دانم كه به خير و نيكويي نمي‌گرويد و بين شما كسي هست كه در چاه انداخته مي‌شود و كسي هست كه لشكرها را گردآورد.
پس از آن پيغمبر(ص) فرمود: اي درخت، اگر تو به خدا و روز رستاخيز ايمان داري و مي‌داني من پيغمبر خدا هستم، با ريشه‌هاي خود كنده شو و به فرمان خدا جلوي من بايست. 
سوگند به خدايي كه آن حضرت را به حق برانگيخت، درخت با ريشه‌هايش كنده شد و آمد در حالي كه صدايي سخت داشت و صدايي مانند صداي بالهاي مرغان، تا بين دو دست پيغمبر(ص) مانند مرغ پر و بال‌زنان ايستاد و شاخه بلند خود را بر سر رسول خدا(ص) و بعضي از شاخه‌هايش را بر دوش من افكند، و من در طرف راست آن حضرت(ص) بودم.
پس چون آن گروه آن را ديدند، از روي سرفرازي و گردنكشي گفتند: بفرما تا نيمي از آن پيش تو آيد و نيمه ديگر جاي خود بماند. پس درخت را به آن درخواست فرمان داد، آنگاه نيمه آن به سوي آن حضرت رو آورد كه به شگفت‌ترين روي آوردن و سخت‌ترين صدا كردن مي‌ماند و نزديك بود بر رسول خدا(ص) بپيچد. پس از روي ناسپاسي و ستيزگي گفتند: امر كن اين نيمه نيز باز گردد و به نيمه خود بپيوندد همچنان كه بود. پس پيغمبر(ص) امر فرمود درخت بازگشت. من گفتم: سزاوار پرستش جز خدا نيست، اي رسول خدا! من نخست كسي هستم كه ايمان به تو آوردم و نخست كسي كه اقرار كردم به اينكه درخت به فرمان و خواست خدا بجا آورد آنچه را كه كرد براي اعتراف به پيغمبري تو و احترام فرمانت.
پس همه آن گروه گفتند: جادوگر بسيار دروغگويي است، شگفت جادويي كه در آن چابك است! و آيا تو را در كارت تصديق مي‌نمايد غير از مانند اين شخص؟! كه قصدشان من بودم و من از گروهي هستم كه در راه خدا، آنان را توبيخ سرزنش كننده‌اي باز نمي‌دارد، چهره آنان چهره راستگويان و سخنشان سخن نيكوكاران است، شب را آباد كننده و روز را نشانه و راهنما هستند. به ريسمان قرآن خود را مي‌آويزند، و راه‌هاي خدا و روش‌هاي پيغمبرش را زنده مي‌كنند. گردنكشي و سرفرازي و نادرستي و تباهكاري نمي‌كنند، دل‌هايشان در بهشت و بدن‌هايشان مشغول كار است».
 
كتاب حاضر در هفت بخش سامان يافته است؛ معجزاتي از رسول خدا(ص) در مقايسه با معجزات انبيا، معجزات و مناقب علي(ع)، اخبار از مغيبات، مناشدات اميرالمومنين(ع)، فضايل و مناقب حضرت فاطمه زهرا(س)، فضايل؛ مناقب و معارفي از امامان اهل‌بيت(عليهم‌السلام) و خصايص انوار قدس الهي(ع). 

در انتهاي اين اثر، خطبه بدون الف حضرت علي(ع) نيز درج شده است.
 
كتاب‌هاي نهج‌البلاغه، احتجاج، اصول كافي، اختصاص، الانوار‌النعمانيه، الخرايج و‌الجرايح، الزام‌الناصب، الفضائل، اللوامع‌النورانيه، امالي، بحار‌الانوار، تفاسير قرآن (قمي، برهان، شريف لاهيجي، نورالثقلين)، علل‌الشرايع، علي(ع) و فوج فائزين، علي(ع) و فوج مقتحم، غيبت، كامل‌الزيارات، كتاب سليم‌بن قيس هلالي (اسرار آل ‌محمد)، كشف‌الغمه، كفايه‌الموحدين، مدينه‌المعاجز، مستدرك نهج‌البلاغه، مصباح، مناقب، ينابيع‌المعاجز و ينابيع‌الموده، از منابع و مآخذ مؤلف در تدوين اين اثرند. 

چاپ نخست كتاب «علي(ع) والمناقب» در شمارگان 2000 نسخه، 376 صفحه و بهاي 55000 ريال راهي بازار نشر شد.