در آستانه سالروز درگذشت عمران صلاحي در يازدهم مهرماه، اسماعيل اميني بر اين مساله تاكيد ميكند كه صلاحي طنزهاي مطبوعاتيِاش را شعر نميدانست و از آنها با عنوان "طنز منظوم" ياد ميكرد.
وي در ادامه به دايره واژگاني صلاحي پرداخت و يادآور شد: به دليل همان اشراف به ادب كلاسيك فارسي، طبعا صلاحي از دايره واژگاني گستردهاي برخوردار بود و از توانمنديهاي متنوع ادب كهن فارسي به خوبي در شكل دادن به آثار خود استفاده ميكرد.
اين شاعر طنزپرداز در ادامه از نگاه مدرن صلاحي سخن گفت و خاطرنشان كرد: با وجود احاطه به ادب كلاسيك، نگاه صلاحي به مسائل، نگاهي مدرن و معاصر بود. از سوي ديگر، بهرهگيري او از توانمنديهاي ادب كهن، سبب نميشد كه طنزش براي عامه مردم غير قابل استفاده باشد. در واقع زبان آثار صلاحي عليرغم پختگي و سختگي ناشي از اشرافش به ادب كهن، امروزي و قابل فهم و روان بود.
اميني با بيان اين كه كمتر پيش ميآيد كه چنين ويژگيهايي همه در كنار هم در آثار يك فرد جلوهگر شود، ادامه داد: به گمان من بهترين آثار او را در زمينه طنز، بايد در مجموعه «گزيده اشعار طنزآميز» او كه از سوي انتشارات مرواريد منتشر شد، سراغ گرفت.
وي افزود: اشعاري كه توسط صلاحي براي چاپ در اين مجموعه انتخاب شدهاند، از ميان آثاري كه او در مطبوعات به چاپ رسانده بود نيستند، بلكه از بين دفترهاي شعر عادي او گزيده شدهاند.
نويسنده «جلوههاي طنز در مثنوي» در پايان سخنان خود يادآور شد: خود صلاحي اصولا شعرهاي فكاهياش را كه در طول ساليان دراز در نشريات منتشر شده بود، با عنوان "طنز منظوم" ياد ميكرد و تاكيد داشت كه "اينها شعر نيستند". با تمام اين اوصاف، من معتقدم كه بهترين نمونههاي طنز صلاحي را بايد در نثرهاي صلاحي جستوجو كرد و نه در آثار منظومش.
نظر شما