چاپ نخست کتاب «زندگينامه تاريخي امام علي(ع)» نوشته علي کريمي و با اهتمام موسسه شيعهشناسي از سوي انتشارات شيعهشناسي منتشر و روانه بازار نشر شد.\
علي(ع) از پدر و مادري هاشمي به نامهاي ابوطالببن عبدالمطلببن عبدمناف و فاطمه بنت اسدبن هاشمبن عبدمناف در 13 يا 23 رجب يا نيمه شعبان سال سيام يا 29 پس از عامالفيل، برابر با سال 599 يا 600 ميلادي، همزمان با 30 سالگي رسول اکرم(ص) متولد شد. قول مشهور شيعه، تولد آن حضرت را در روز جمعه سيزدهم رجب سال سيام بعد از عامالفيل يعني 10 سال پيش از بعثت و 23 سال قبل از هجرت پيامبر(ص) ميداند.
درباره مکان تولد علي(ع) دو ديدگاه وجود دارد، در حالي که بنا به خبري از محمدبن عبداللهبن المؤمل مخزومي، آن حضرت در شعب بنيهاشم متولد شده است. اکثر علما و محققان شيعي و برخي مورخان، ولادت ايشان را در خانه کعبه ميدانند و در اين باره بنا به روايتي از يزيدبن قعنب، به نقل داستان مشهور درد زاييدن فاطمه بنت اسد در حال زيارت کعبه و تولد علي(ع) در آن مکان اشاره دارند. ديدگاه اخير به سبب قدمت، تواتر تاريخي و ملاحظات سياسي موجود در منابع (مانند گرايش ابنعساکر به امويان) درستتر مينمايد.
کنيههاي مشهور علي(ع)، «ابوتراب»، «ابوالحسن»، «ابوالحسين» و «ابوالسبطين» و از جمله القابش «اسدالله»، «حيدر»، «مرتضي»، «وليالله» و «اميرالمؤمنين» است.
به گزارش منابع «سيره» و ديگر متون تاريخي مانند چند سال بعد از تولد علي(ع) به سبب وقوع خشکسالي و قحطي، ابوطالب به دليل داشتن فرزندان زياد، براي پرداخت نفقه آنان در تنگنا قرار گرفت. محمد(ص) براي جبران خدمتي که عمويش در کودکي و نوجواني به او کرده بود، به سراغ وي رفت و سرپرستي علي(ع) را تقبل كرد و او را به خانه خود آورد و از وي محافظت کرد و در تربيتش کوشيد و چيزهاي بسياري به وي آموخت.
متاسفانه به درستي نميدانيم که علي(ع) به هنگام ورود به خانه رسول چند ساله بود، ولي با توجه به گزارشهايي که درباره زندگاني حضرت در متون تاريخي وجود دارد، ميتوان گفت كه علي(ع) در کودکي و خردسالي (حداقل سه سالگي و حداکثر شش سالگي) به خانه رسول(ص) رفت و حتي با اندکي تسامح شايد بتوان پنج يا شش ساله بودن علي(ع) را مطرح کرد، به حدي که بنابر اخباري از بلاذري، طبري، ابوالفرج اصفهاني، ابنشهرآشوب و ابنابيالحديد، حضرت در شش سالگي وارد خانه محمد(ص) شد و هفت سال، تحت تربيت ايشان قرار داشت.
به نظر ميرسد يکي از بهترين گزارشها درباره وضعيت زندگي علي(ع)، قبل از اسلام آوردن ـدر آن هنگامي که در خانه محمد(ص) زندگي ميکردـ در خطبه «قاصعه» نهجالبلاغه انعکاس يافته باشد. بر اين اساس ميتوان گفت كه حضرت در دوران کودکي وارد خانه محمد(ص) شد و در عصر تحنث يا گوشهگيري ايشان، در بعضي وقتها همراه او بوده است تا جايي که خود در اين باره ميفرمايد: «آنگاه كه كودك بودم. مرا در كنار خود نهاد و بر سينه خويش جايم داد و مرا در بستر خود ميخوابانيد. چنان كه تنم را به تن خويش ميسود و بوي خوش خود را به من ميبوياند. گاه بود كه چيزي را ميجويد، سپس آن را به من ميخورانيد. از من دروغي در گفتار و خطايي در كردار نديد. من در پي او بودم ـدر سفر و حضرـ چنان كه شتربچه در پي مادر. هرروز براي من از اخلاق خود نشانهاي برپا ميداشت و مرا به پيروي آن ميگماشت. هرسال در حراء خلوت ميگزيد، من او را ميديدم و جز من كسي وي را نميديد.»
بنابراين، حضور عليبن ابيطالب(ع) (با تمام استعدادهايش) از همان دوران كودكي و طي مراحل رشد در خانه محمد(ص) نقش بهسزايي در تكوين شخصيت آن حضرت داشته است، به گونهاي كه بنا به گزارشي از حسنبن زيد، علي(ع) در كودكي نيز هرگز بت نپرستيد: «لم يعبد الاوثان قط لصغرة.»
علي(ع) از بعثت تا هجرت رسول
هنگامي كه رسول خدا(ص) پس از رسيدن به منصب پيامبري، اسلام را بر علي(ع) عرضه كرد، بيدرنگ آن را پذيرفت. البته منابع در سال آن اختلاف نظر دارند. اخبار زيادي از سن پنج تا شانزده سالگي را زمان اسلام آوردن آن حضرت ميدانند.
علي(ع) از هجرت تا رحلت رسول
علي(ع) علاوه بر خدمات فراواني كه به پيامبر(ص) در مكه كرد، در مدينه نيز همراه رسول(ص) بود و در تمام غزوات (بجز تبوك) و برخي سريهها و ساير امور اجتماعي و سياسي، نقش فعالي ايفا كرد. به حدي كه ميتوان حضرت را برجستهترين چهره نظامي در ميان ياران رسول(ص) و يكي از فعالترين حاميان سياسي و مذهبي محمد(ص) در دوران رسالتش دانست. پيامبر(ص) اندكي بعد از ورودش به مدينه، با كمك مهاجر و انصار به بناي مسجدي اقدام كرد كه علي(ع) در ساختن آن شركت فعال داشت و چون ملاحظه كرد برخي افراد در انجام كار سستي ميورزند، رجزي اينچنين خواند: «برابر نباشد ثواب و درجه كسي كه در مسجد كار كند، رنج برد و خسته شود با كسي كه به نزديك نيايد و هيچ كار در آن نكند تا غباري بر وي ننشيند.»
بنا به گزارشي، پيامبر(ص) قريب پنج يا شش ماه بعد از ورود به مدينه، در جريان پيمان اخوت، علي(ع) را برادر خود خواند و به او گفت: «تو برادر مني كه از من ارث ميبري و من از تو». گفته ميشود كه محمد(ص) با اين اقدام خود ميخواست تا هم از معضل تحريك عواطف دو گروه انصار (اوس و خزرج) و بروز بحران و تعصبات جاهلي ممانعت به عمل آورد و هم بر انحصار همتايي خود با علي(ع) تاكيد كند كه در آن شرايط با توجه به تمام مسائل، ايشان بهترين گزينه موجود براي بستن پيمان برادري بود.
چندي بعد از پيمان مواخات، علي(ع) با دختر رسول(ص) ازدواج كرد كه در زمان آن اختلاف است. در منابع تاريخي درباره زمان ازدواج علي(ع) و حضرت فاطمه(س) از دو ماه پس از هجرت تا دو سال بعد از آن خبر وجود دارد كه در اين ميان، به نظر ميرسد ازدواج آن دو در سال دوم هجرت بود، هرچند در ماه و روز آن ميان مورخان و محققان كماكان بحث وجود دارد، به گونهاي كه ارائه نظر واحد در اين خصوص را، سخت كرده است.
پس از ازدواج علي(ع) و فاطمه(س)، رسول خدا(ص) از آنان خواست نزديك او باشند و اين كار با ايثار حارتهبن نعمان در واگذاري خانهاش به علي(ع) عملي شد، هم از اينرو است كه ميگويند: خانه علي(ع) در كنار بيت پيامبر(ص) بود.
بنا به گزارشهايي، زماني كه پيامبر(ص) در ربيعالاول سال دوم هجري در جريان غزوه بدر اولي به تعقيب كرزبن جابر فهري كه گلههاي مدينه را غارت ميكرد، رفت، علي(ع) پرچمدار او بوده است.
با فرمان پيامبر(ص) در سال دهم هجرت، علي(ع) براي شركت در مراسم آخرين حج پيامبر (حجةالوداع) از يمن خود را به رسول(ص) رساند و در 25 ذيقعده به محمد(ص) پيوست و در كنار او به همراه بسياري از مسلمانان روانه زيارت خانه كعبه شد و با رسول خدا(ص) حج تمتع گذاشت كه در جريان آن به سبب نداشتن قرباني، پيامبر(ص) قرباني خود را با او شريك ساخت و علي(ع) هم به رسول خدا(ص) در كشتن قربانيها كمك كرد.
در بازگشت از حجةالوداع در روز هجدهم ذيالحجه در محلي به نام جحفه براساس جرياني معروف به غدير خم، پيامبر(ص) دست علي(ع) را گرفت و به مردم گفت: «الست اولي بالمومنين من انفسهم؛ آيا من از خود مومنان به ايشان سزاوارتر نيستم؟ گفتند: چرا اي پيامبر، سپس گفت: فمن كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم والا من والاه و عاد من عاداه؛ پس هركه من مولاي او هستم، علي(ع) نيز مولاي وي است. خدايا! دوستي كن با هركه او را دوست بدارد و دشمني كن با هركه وي را دشمن ورزد». و در ادامه فرمود: «همانا من دو چيز گرانبها را كه قرآن و عترتم (خاندانم) است ميان شما باقي ميگذارم و تا زماني كه به آنها چنگ زنيد، گمراه نميشويد و هنگامي كه بر سر حوض نزد من آييد، درباره اين دو يار سنگين از شما پرسش خواهم كرد. پس بنگريد چگونه بعد از من با آن دو رفتار ميكنيد».
همچنين نقل است در جريان حجةالوداع، عليبن ابيطالب از جمله كساني بود كه گفتار پيامبر(ص) را تكرار ميكرد. علي(ع) در سال يازدهم هجري در جريان بيماري پيامبر(ص) هم، همراه ايشان بود و نقل كردهاند: هنگام مرگ رسول خدا(ص)، وقتي رنجوري ايشان زياد شد، حضرت دستي را بر دوش علي(ع) و دستي ديگر را بر دوش فضلبن عباس گذاشته و به خانه آمد و چون صحابه از علي(ع) درباره حال محمد(ص) پرسيدند، گفت: بهتر است. مقارن چنين اوضاعي، عمويش عباس با درك فرا رسيدن مرگ رسول خدا(ص) از علي(ع) خواست تا از پيامبر(ص) درباره جانشيني او سوال كند، كه علي(ع) فرمود: مرا با اين پرسش كاري نيست. زيرا اگر سيد(ص)، ما را منعي كند، پس از وي، كسي چيزي به ما ندهد، هرچند وصيت ما را كرده باشد.
سيدجعفر شهيدي در كتاب زندگاني امير مومنان علي(ع) با توجه به تلاش عباسيان براي مشروعيت بخشيدن به حكومت خود، با ترديد به اين مساله نگريسته است.
گفته مي شود كه «چون در صفر سال يازدهم هجري به هنگام بيماري پيامبر(ص)، مقرر شد اسامةبن زيد با سپاهي به همراه بسياري از صحابه روانه شام شود، علي(ع) در كنار محمد(ص) باقي ماند و چون ايشان در مسجد از مردم خواست حقشان را از وي بستانند، حضرت همراه او بود و با كمك فضلبن عباس، رسول خدا(ص) را به خانه بازگرداند.»
علي(ع) در هنگام مرگ پيامبر(ص) نيز در كنار ايشان بوده است، به طوري كه خود در اين باره مينويسد: «رسول خدا(ص) جان سپرد، در حالي كه سر او بر سينه من بود.»
مرگ حضرت محمد(ص) براي علي(ع) حادثهاي سخت بود كه ايشان را سخت بيتاب كرد، اما با وجود اين مصيبت نيز، علي(ع) به همراه عباس، فضلبن عباس، قثمبن عباس، اسامةبن زيد و شقران در كفن و دفن رسول خدا(ص) نقش مهمي ايفا كرد و او را شست و گفت: پدر و مادرم فداي تو باد كه هم در حيات و هم در ممات خوش بويي.
علاوه بر آنچه درباره زندگاني علي(ع) در عصر رسول ذكر شد، بايد يادآوري كرد كه حضرت، يكي از باسوادان قريش در دوران پيامبر(ص) و يكي از دبيران رسول خدا(ص) در نگارش نامهها و قرادادها بود كه سخنان بسياري از پيامبر(ص) به نقل از او در منابع موجود است.
بنا به نوشتههايي، علي(ع) يكي از كاتبان وحي و در رديف زاهدان معروف و خطباي مشهور عصر رسول خدا(ص) بوده كه قرآن را جمعآوري كرد و بر پيامبر(ص) عرضه داشت و از امتياز مصاحبت دايمي و نزديكي معنوي با رسول خدا(ص) برخوردار بود. به حدي كه ميتوان گفت: در زمان حيات محمد(ص)، او با عنوان مبارز و پرچمدار در ميدانهاي جنگ، يكي از حاميان اصلي رسول خدا(ص) بود و همچنين درانجام ماموريتهاي ديپلماتيك (سياسي)، يكي از رازداران پيامبر(ص) بود كه بارها از جانب وي به مناطق مختلفي رفت.
در پايان بخش بررسي «زندگاني علي(ع) در عصر رسول خدا(ص)»، بايد گفت: در منابع تاريخي، سخنان بسياري به نقل از پيامبر(ص) در فضايل و مناقب علي(ع)، موجود است كه در اين قسمت به چند مورد اشاره ميشود:
1. علي(ع) از من است و من از علي(ع) ميباشم.
2. علي(ع) برادر من در دنيا و آخرت است.
3. من شهر علم هستم و علي(ع) در آن است.
4. هركه علي(ع) را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هركه مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است و هركس علي(ع) را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و هركه مرا دشمن بدارد، خدا را دشمن خود كرده است.
5. هركه علي(ع) را دشنام بگويد، مرا دشمنام گفته است.
6. علي(ع) با قرآن، و قرآن با علي(ع) است و اين دو وقتي كه در حوض كوثر بر من وارد شوند، از هم جدا نخواهند شد.
7. علي(ع) يكي از يازده مرد بهشتي است. (در خصوص 10 مرد ديگر مباحث فراواني مطرح شده است)
8. دوستي عليبن ابيطالب حسنهاي است كه با وجود آن ضرر نميرسد و دشمني با او سودي ندارد و كسي كه از وي روي گرداند، به بهشت نميرود.
9. علي(ع)، برادر و وارث من است.
10. علي(ع) با حق، و حق با علي(ع) است.
11.اي علي!، مومن تو را را دشمن نگيرد و منافق دوستي تو نپذيرد.
پژوهش حاضر با عنوان «زندگينامه تاريخي امام علي(ع)» در سه فصل، عمدتا با توجه به منابع اوليه تاريخ اسلام، نهجالبلاغه و آثار تحقيقي موجود در اين زمينه، به اختصار، با رويكردي تاريخي و به شيوهاي علمي، زندگي آن حضرت، از تولد تا شهادت را بررسي ميكند.
اين اثر ميتواند به عنوان منبع كمك درسي براي استفاده استادان گرانقدر دروس معارف اسلامي و آشنايي دانشجويان عزيز با زندگاني حضرت علي(ع) در درس «تفسير موضوعي نهجالبلاغه» نيز سودمند باشد.
بر اين اساس، فصل نخست كتاب به تشريح وضعيت «علي(ع) در دوران رسول(ص)» اختصاص يافته است، تا در سه قسمت با عناوين «علي(ع) پيش از اسلام»، «علي(ع) از بعثت تا هجرت رسول(ص)» و «علي(ع) از هجرت تا رحلت رسول» با توجه به منابع سيره، مغازي و ساير متون تاريخي، اطلاعات مختصر، اما مناسبي درباره شخصيت علي(ع) در عصر پيامبر(ص) ارائه شود.
فصل دوم پژوهش حاضر، با عنوان «علي(ع) در دوران خلفاي نخستين» در سه موضوع «علي(ع) در عصر ابوبكر»، «علي(ع) در عصر عمر» و «علي(ع) در عصر عثمان» به بررسي مختصر زندگاني علي(ع) پس از رحلت پيامبر(ص) تا شروع حكومت آن حضرت پرداخته است.
فصل سوم كتاب كه بخش عمده كتاب را نيز دربرگرفته است، با عنوان «علي(ع) و حكومت» ضمن آنكه چندان به تشريح جزئيات حوادث دوران حكومت حضرت نپرداخته است، در قالب شش موضوع كلي با محورهاي «علي(ع) تا شروع بحران جمل»، «علي(ع) و اهل جمل»، «علي(ع) و معاويه»، «علي(ع) و خوارج»، «علي(ع) از سركوب خوارج تا شهادت» و «شهادت علي(ع)» به بررسي زندگاني حضرت، در دوران حكومتش اختصاص يافته است. البته در اين فصل، تلاش بر آن است تا علاوه موضوعات فوق، به بيشتر مسائل مربوط به زندگاني علي(ع) و اقدامات ايشان در زمان خلافتش هم اشاره شود.
نويسنده كتاب با توجه به تخصصي بودن متن و پايبندي به شيوه مختصر نويسي، براي فهم مناسب مطالب مطرح شده در اين نوشته، علاوه بر نگاه جدي به پينوشتها، مطالعه كتابهايي درباره مسائل مرتبط با تاريخ صدر اسلام، بهخصوص زندگاني حضرت رسول(ص)، ابوبكر، عمر، عثمان و علي(ع) را توصيه كرده است.
چاپ نخست كتاب «زندگينامه تاريخي امام علي(ع)» در شمارگان 1500 نسخه، 296 صفحه و بهاي 38000 ريال از سوي انتشارات شيعهشناسي راهي بازار نشر شد.
نظر شما