پرويز خائفي، شاعر به تفاوت نگاه پيشينيان حافظ و او اشاره مي كند و ميگويد: نگاه گذشتگان، زيربناي نگاه حافظ است، ولي در آن مستهلك ميشود.
وي در ادامه افزود: ما در شعر آغازين فارسي، بياني سوررئاليستي و طبيعت گرا داريم كه طبيعت را بسيار خوب توصيف ميكند. امروز مي دانيم كه اين توصيفها زيربناي غزل حافظ بوده اند، ولي با نگاه كلي او به جهان و شعر ارتباطي ندارد.
خائفي با بيان اين كه حافظ يك تنه به مصاف ريا و تظاهر ميرود، يادآور شد: او از تكنيكهاي مختلفي در شعرش استفاده كرده است و آنها را در خدمت رسالت شاعري خود در ميآورد. براي مثال نوع استفاده او از ايهام و پيچيدن معنا در چند لفاظه مختلف، به او در مبارزه با ريا و تظاهر ياري ميكند.
اين شاعر با اشاره به اين كه شايد اگر سعدي نبود، حافظي هم وجود نداشت، خاطرنشان كرد: بيان حافظ با استفاده از دستآوردهاي شاعران گذشته، به كاملترين بيان فلسفي و عرفاني در زبان فارسي تبديل شده است. اما عرفاني كه خاص شخص حافظ است، عرفاني كه درپي مريد بازي و دكان داري نيست و ريشه در انديشهاي ژرف و پويا دارد.
خائفي تصريح كرد: هم انديشه حافظ و هم تسلط او بر واژه و كلام، متعالي است. معجون غزل حافظ غيرقابل تقليد است.
وي با بيان اين كه پس از حافظ، بسياري از شاعران، به ويژه در دوره بازگشت تلاش در تقليد از نوع غزلسرايي حافظ داشتند، گفت: يكي از اين شاعران "نشاط اصفهاني" است. اما او در تقليد خود شكست خورد. چرا كه او نيز چون ديگران به اين نكته پي نبرد كه رمز غزل حافظ، تنها در زيبايي كلام نيست، بلكه همزمان از انديشهاي ژرف نيز مايه مي گيرد.
خائفي در ادامه زبان حافظ را نوعي معجزه در زبان شعر فارسي خواند و تاكيد كرد: اين زبان، شاعران بسياري را به گمراهي افكنده است. شاعراني كه تصور كردهاند تقليد از آن كار سادهاي است و برخي از اين شاعران صرفا به دليل همين تقليد، در كل كار شاعري خود شكست خوردند. چه بسا اينان با در پيش گرفتن راه شخصي خود در شعر، شاعران مطرح و برجسته اي ميشدند.
وي در پايان به برخي شاعران دوره مشروطه اشاره كرد و گفت: در اين دوره عدهاي سعي كردند با استفاده از زبان غزل حافظ، مشكلات اجتماعي زمان خود را منعكس كنند. اينان هم شكست خوردند. زبان شعر حافظ، غير قابل تقليد است.
نظر شما