به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مجموعه شعر «این روزها» سومین دفتر از پنج دفتر تازه منتشر شده عزیزی است.
این دفتر 103 قطعه شعر سپید و نیمایی را که طی سالهای 1385 تا 1389 سروده شدهاند شامل میشود. مضامین عاطفی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی مانند دیگر دفترهای عزیزی در شعرهای این دفتر نیز دیده میشوند.
«دشت»، «بر سینهام، خورشید میتابد»، «مردی که میگریست»، «هراس»، «این زوزههای تازیانه»، «تلخ است، تلخ»، «درختها»، «کسی کاری نخواهد کرد»، «آب»، «در خیال من دیشب»، «خورشید بود»، «من بیدروغ»، «برای رفتن»، «سرما»، «یک نفس»، «کوبیدهاند بیتو»، «در دل من»، «خستگی»، «نمیشود»، «سیاه پوشیدهام»، «چراغی اگر نیست» و «شب از کنار پنجره» عنوان برخی شعرهای این مجموعه اند.
در آغاز این دفتر قطعهای از «تذکرةالاولیاء» اثر بایزید بسطامی به عنوان پیشگفتار آمده است. در پشت جلد کتاب نیز بخشی از قطعه شعر «این روزها» به چشم میآید.
«...
این روزها
بادی غریب میوزد از هر کجای شهر
بادی که ابتدای جهان را
تا انتهای سرنوشت مردم من میزند گره!
...»
نمونه شعری از این مجموعه با عنوان «مرداب»:
«هی بوی میکنی
مرداب را
و لجنپوش میشوی
و جویبار زلالی
آن سو ترک
کنار دلت غلت میزند.»
محمد عزیزی متولد 1335 در جنوب خراسان، شاعر، نویسنده، مدیر مسوول نشریه «رودکی» و مدیر نشر روزگار است.
نخستین کتاب او «گوشت و زنگوله»(نشر گام/1354) نام دارد. در حوزه ادبیات نوجوان نیز در همین سال کتاب «میروم زنگوله بخرم» توسط نشر الهام از عزیزی به چاپ رسید.
«همراه آفتاب»(داستان بلند/شباهنگ/1358)، «سایه در خورشید»(شرح و گزیده آثار عطار نیشابوری/آفرینش/1373)، «صدای نرم باران»(مجموعه شعر/آفرینش/1375)، «آوازهای خاموش»(مجموعه داستان/آفرینش/1376)، «سفر صبح»(رمان/شاهد/1379)، «شانههای خاک»(رمان/شاهد/1380) و «سفیدخوانی»(مجموعه شعر/روزگار/1384) از جمله آثار منتشر شده عزیزی اند.
دفتر شعر «این روزها» در 200 صفحه، شمارگان 1650 نسخه و قیمت پنج هزار تومان توسط نشر روزگار منتشر و راهی بازار کتاب شده است.
جمعه ۵ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۰
نظر شما