علي باباجاني، شاعر و نويسندهي حوزهي كودك و نوجوان با اشاره به اين كه نوروز، هم برايش دلگير است و هم فرصتي براي ديدار اقوام، گفت: من در نوروز گاهي خوشحالم و گاهي غمگين؛ اما هميشه در فرصتهايي كه به دست ميآورم مطالعه ميكنم.
او دربارهي عيد نوروز به خبرنگار ما گفت: «نوروز برايم احساسي دلگير دارد، چون از فضا و دوستاني كه با آنها انس گرفتهام همچنين از كتاب و كتابخانه دور ميشوم؛ اما از سويي براي ديدار اقوام دور و نزديك و دوستاني كه كمتر فرصتي براي ديدار آنها دست ميدهد، شادم. به قول معروف در اين ايام «دمدمي» ميشوم.»
شاعر «بهار كي ميآيد؟» افزود: «بارها پيش از نوروز كتابها و مطالب ناقصم را گردآوري كردهام تا آنها را كامل كنم؛ ولي عملاً كاري صورت نميگيرد؛ اما بارها اتفاق افتاده كه از فرصت ديد و بازديدها براي نوشتن ايده گرفتهام.»
او با اشاره به اينكه خاطراتش را مينويسد، گفت: معمولاً خاطرات در ذهنم نميمانند؛ اما يكي از اتفاقهاي نوروزي را تبديل به كتابي طنز كردهام كه هنوز به ناشر نسپردهام. نام اين كتاب را «روزهاي سادهي يك خانوادهي سهنفري» گذاشتهام.»
او دربارهي كتاب «آنجا كه دلم جا ماند» گفت: «اين كتاب، سفرنامهاي است كه از مناطق جنگي نوشتهام. زمان حركت ما براي سفر نيز پيش از نوروز بود. من تلاش كردم تمام نكات اين سفر را بنويسم و علاوه بر خاطرات، با رزمندهها و نوجوانان نيز براي تكميل مطالبم صحبت كردم. اين كتاب سال 85 در جشنوارهي «رهآورد سرزمين نور» برگزيده شد.»
باباجاني با اشاره به اين كه هميشه در فرصتهايي كه به دست ميآورد مطالعه ميكند گفت: «يك سال عيد ميهمان داشتيم و من مانند هرسال تعدادي كتاب و مجله تهيه كرده بودم براي مطالعه، براي همين ميهمانان را به كتابخانه دعوت كردم و هر كسي كتاب باب ميل خودش را يافت و همه مشغول مطالعه شديم. آن شب آنقدر سرگرم بوديم كه ناگهان يكي از دوستان به ما يادآوري كرد كه ساعت، يك بعد از نيمه شب شده است.»
نظر شما