یکی از دستاندرکاران تولید كتاب "مروارید" گفت: آرزو دارم كه هر چه زودتر وضعيتي فراهم شود تا اين اثر را در قالب سریال به تصویر بکشم. يقين دارم كه یکی از بزرگترین آثار تصویری مربوط به دفاعمقدس خواهد شد.
اين اثر داستاني به روايت عمليات مرواريد و حماسه ناوچه پيكان در روز هفتم آذر سال 1359 پرداخته است.
در مراسم رونمایی از کتاب "مروارید" با علیرضا اخلاقی، نویسنده و بهروز تشکر، گردآورنده اطلاعات این اثر گفتوگو شد.
به اعتقاد تشکر، "هشت سال دفاع مقدس، اگر چه در مقیاس تاریخ، مقطع کوتاهی از زندگی ملت ما به حساب میآید، امّا به عنوان نقطه عطفی اثرگذار ، تداعی کننده "قدر"ی است که یک شب آن، با هزار ماه برابری میکند. آن چه از این سالها به یادگار مانده، منبع ارزشمندی است برای آنان که در فضای فرهنگ و هنر نفس میکشند و میتوانند این یادگارها را به آثاری ماندنی و زندگیساز، بدل کنند."
وی افزود: "تازهترین تلاش، خلق یک رمان جذاب بر اساس خاطرات بازماندگان عملیات مروارید است که علاوه بر تطبیق کامل با رویداد واقعی این عملیات قهرمانانه در خلیج فارس، دارای جذابیتی است که نظیر آن را در آثار مشابه کمتر میتوان دید."
گفتوگو با این دو دستاندرکار کتاب "مروارید" اینگونه ادامه پیدا کرد:
آقای اخلاقی، نام "مروارید" را به چه مناسبت برای این کتاب انتخاب کردید؟
نخستین نقطه عطف بزرگ در عرصه دفاع مقدس حدود 2 ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شکل گرفت . "هفتم آذر 1359" ، نه تنها برای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بلکه برای تاریخ معاصر ما روزی بزرگ و به یادماندنی است. روزی که در آن، نیروی دریایی عراق به میزان 80 درصد از بین رفت و صدور نفت دشمن از 2 پایانه اصلی در خلیج فارس به کلی قطع شد. جالب تر از همه این است که این عملیات شکوهمند با شرکت یک تیم عملیات ویژه و ناوچه قهرمان پیکان با پشتیبانی نیروی هوایی به انجام رسید. یعنی کمتر از صد نفر از رزمندگان دلاور ایرانی (در مجموع، شامل تیم عملیاتی، کارکنان ناوچه و خلبانان نیروی هوایی و هوا ـ دریا ) با حضوری قهرمانانه، ایثارگرانه و شگفتانگیز نیروی دریایی عراق را نابود کردند و با قطع رگ حیاتی صدور نفت، دشمن را از دستیابی به منابع حیاتی محروم کردند. به این ترتیب خلیج فارس تا پایان جنگ عرصه سیادت نیروی دریایی ایران شد.
چگونه بعد از 30 سال برای بازتاب دادن این حماسه اقدام شده و شما به عنوان فیلمساز با چه انگیزهای به سراغ این کار رفتید؟
این که من به عنوان نویسنده فیلمنامه و کارگردان در سالهای اخیر آثاری را عرضه کردهام یک واقعیت است . 7 هزار دقیقه از فیلمنامههای من در قالب سریال، فیلم سینمایی و تله فیلم تولید و پخش شده و بیش از 2 هزار دقیقه از آنها را خودم کارگردانی کردهام . سریالهای "بازگشت" ، "برج عاج" ، "ریشه در عشق" و فیلمهای "سراب" و "نیلوفر" را به عنوان کارگردان در کارنامه دارم. امّا این همه فعالیتهایم را شامل نمیشود . رمان "سالهای بیپناهی" را سال 1372 به بازار عرضه کردم و در فاصله سالهای 1386 تا 1388 نیز 4 جلد کتاب "خاطرات آتش نشانان" را با همکاری بهروز تشکر نوشتم. بنابراین تجربیاتی در زمینههای مختلف دارم که پیشنهاد نگارش این کتاب را موجّه نشان میدهد. از جمله مجموعه شعری آماده چاپ دارم و ترانههایی سرودهام که معروفترین آنها " حریر مهتاب " با صدای زنده یاد "ایرج بسطامی" است .
به پیشنهاد آقای تشکر، با ویژگیهای این حماسه بعد از سی سال، به طور کامل آشنا شدم . همراه با ایشان پای صحبت تعدادی از جانبازان ارجمند و شاهدان زنده بازمانده از ناوچه قهرمان پیکان نشستیم و بیش از دیگران، دچار شگفتی و حسرت شدم؛ شگفتی از این همه ایثار و قهرمانی و حسرت از این که چرا تا امروز از این رویداد بزرگ آگاهی درستی نداشتم.
آقای تشکر، نگارش کتاب، پیشنهاد شما بود؟
نگارش کتاب به سفارش "مدیریت حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران" آغاز شد، اما برای ما موضوع به قدری جذاب بود که منتظر اقدامات بعدی نماندیم. اصولاً وقتی موضوعی فکر را اشغال میکند، گذشتن از آن امکان پذیر نیست. شعر، قصه یا فیلمنامه فرقی نمیکند، وقتی نطفهاش شکل میگیرد، کامل شدنش اجباری است، باری است که تا بر زمین نگذاری، خلاصی از آن ممکن نیست و... تمام شد.
عبارت "تمام شد" به چه معناست؟ یعنی دیگر کاری با این موضوع ندارید؟
از بُعد نگارش، کتاب تمام شده است. حالا "مروارید" کتابی است که به عنوان برگی ارزشمند از کارنامه رشادتهای دریادلان نیروی دریایی ثبت شده و دیگر کاری برای آن نمیتوانم انجام بدهم . ولی به عنوان تهیه کننده آرزو دارم هر چه زودتر شرایطی فراهم شود تا "مروارید" را در قالب سریال به تصویر بکشم. با توجه به تجربیاتی که در زمینه فیلمسازی و امور نظامی دارم، به نوعی وظیفه خود میدانم این حماسه را تصویری کنم . تله فیلم یا سریال فرقی نمیکند، میتواند یکی از بزرگترین آثار تصویری مربوط به دفاع مقدس باشد. امیدوارم شرایط آن فراهم شود.
آقای اخلاقی راجع به قصه، قهرمان آن و ساختار کتاب توضیح بدهید.
بیم دارم که توضیح اضافی، توقع مخاطب را شکل بدهد و پیشاپیش خطی را در ذهن او ترسیم کنم. به طور کلی من از تجربه نویسندگی و فیلمسازی خود استفاده کردم، به این امید که حاصل کار اثری جذاب باشد، بدون آن که کوچکترین مغایرتی با این رویداد مستند داشته باشد. حتی نام قهرمانان این قصه و سرنوشت آنها واقعی است و تطبیق رویدادهای آن با واقعیت، توسط کارشناسان و آگاهان، تأیید شده است. ولی جذابیت اصلی، وامدار عملیات قهرمانانهای است که دلاور مردان نیروی دریایی به کمک نیروی هوایی آن را در بحرانیترین شرایط انجام دادهاند. به ویژه در فصلهای ششم، هفتم و هشتم کتاب حقایقی دیده میشوند که نظیر آنها در قصهها و فیلمها هم کمتر دیده شده است.
کتاب "مروارید" چند فصل و ارتباط فصلها چگونه است؟
در آغاز ، هیچ تصمیمی برای فصلبندی و نوع روایت نداشتم. فقط میدانستم که میتوانم از ویژگیهای "رمان" و "فیلمنامه" برای شکل دادن به خاطرات واقعی بهره بگیرم. این امکان را در آثار قبلی هم آزموده بودم. شروع کردم و هنگامی که نقطه پایان گذاشتم، کتاب در 9 فصل شکل گرفته بود.
جوانترین جانباز این حماسه را با توجه به ارتباطی که با قهرمان اصلی (دریادار شهید محمد ابراهیم همتی، فرمانده ناوچه قهرمان پیکان) داشت، برای معرفی ناوچه پیکان و بندر بوشهر برگزیدم و همراه با او قصه را از شهریور 1359 آغاز کردم، بعد از آن هر چه هست واقعیتی ارزشمند و تاریخی است که با توجه به ساختار قصه، فصل بندی شده است. کل ماجرا این است که دشمن ناجوانمردانه از طریق زمین ، هوا و دریا به سرزمین ما حمله میکند. امّا با پایداری رزمندگان ایرانی در همان نخستین گام در مییابد که بیشه شیران، جولانگاه او نیست.
آقای تشکر، مکانهایی که در خاطرات جانبازان ناوچه پیکان از آنها نام برده شده کجا هستند؟
با قهرمانان قصه از بوشهر تا بندر عباس و تهران و خرمشهر سفر میکنیم و بعد از آن، روزها در پهنه خلیج فارس، سوار بر بالگردهای هوا ـ دریا و پا بر عرشه ناوچه پیکان، بارها به سمت شمال غربی میرویم و باز میگردیم. همراه با تکاوران نیروی دریایی بزرگترین پایانههای نفتی دشمن (البکر و العمیه) را به تلّی از آتش بدل میکنیم و یک شبانه روز، شاهد نابودی کامل نیروی دریایی صدام میشویم. هر چه هست دلاوری، از خود گذشتگی و افتخار آفرینی است که در چند جمله و چند صفحه نمیگنجد. قهرمانان این قصه و سرنوشت آنها واقعی هستند. حضور آنها در عملیات مروارید به قدری شگفت آور است که بیشتر به افسانه میماند. باید خواند، تماشا کرد و دل داد. شهدا و جانبازان این مرز و بوم از اسلام، قرآن، انقلاب، منافع ملی و تمامیت ارضی کشور پاسداری کردند و اینک وظیفه ماست که برای تداوم این راه پر افتخار، خاطره جانفشانیها را در گوش فرزندان فردا به آوای بلند بخوانیم تا این رسم پر شکوه در دل و جان آیندگان این سرزمین خدایی جاودانه شود.
آقای اخلاقی، جذابیت این اثر برای شما به اندازهای بوده که منتظر کتابهای دیگری از شما در عرصه دفاع مقدس باشیم؟
واقعیت این است که در آینده باز هم میتوانم در جریان پدیدآوردن کتاب قرار بگیرم و اگر زمینه مساعدی فراهم شود، تا جان در بدن دارم مینویسم. پیداست که این روزها خیلی گرفتار عملیات قهرمانانه دفاع مقدس به ویژه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شدهام و چارهای ندارم جز آن که قصه بنویسیم، تا خدا چه بخواهد.
بهروز تشکر، گردآورنده اطلاعات کتاب "مروارید" در پایان این گفتوگو از امیر دریادار سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ناخدا پورکلهر، جانبازان، ناصر سرنوشت، سعید کیوان شکوهی، اسماعیل بابایی، احمد شمسزاده علوی، محمدرضا نجاری، ابراهیم محمدی و یوسف کرمپور به خاطر همکاری در پدید آوردن کتاب قدردانی و این کتاب را به روح شهیدان عملیات مروارید هدیه کرد.
نظر شما