مقالات کتاب «پیچیدگی و اقتصاد» حاصل یک فرایند برنامهریزی شده نیست بلکه طی چندین سال بدون برنامه خاصی نوشته شده است و افرادی زیادی در اندیشهورزی سانتافه در تهیه این مقالات نقش داشتهاند.
در مقالات این کتاب، بهطور کلی اقتصاد سامانهای فرض شده است که لزوماً در حال تعادل نیست بلکه سامانهای است که در آن عاملها در واکنش به پیامدهای تعاملات متقابل خود پیوسته کنشها و راهبرهایشان را عوض میکنند. سامانهای که در آن عاملها پیوسته در حال خلق یک زیستبوم رفتاری هستند که باید بهطور متقابل خودشان را با آن وقف دهند. البته این دیدگاه ریشه در تفکر پیچیده دارد که در دهه 1970 در میان گروههایی در بروکسل، اشتوتگارت و آناربور شکل گرفته و نیز ریشه در آثار پژوهشگران منفردی دارد که در دانشگاههایی چون استنفورد و ام آی تی خدمت میکنند اما این دیدگاه در شکل اقتصادی کنونیاش عمدتا از پژوهشهای انیستیتو سانتافه مایه میگیرد.
در اواخر دهه 1980 گروه کوچکی از پژوهشگران این انستیتو که در این زمان تازه پا گرفته بود به صورتی ساختارمند کمکم اقتصاد را یک سامانه پیچیده بالنده انگاشتند در دو سال نخست هدایت آن گروه با مولف کتاب بود و از آن زمان تاکنون نیز با نویسنده در ارتباط هستیم و در مجموعه مقالات کتاب نشان خواهند داده شد که چگونه این اندیشهها به بار آمدند و آن علم اقتصادی که نویسنده به آن رسیده چگونه پیدا شده است.
مقالات کتاب حاصل یک فرایند برنامهریزی شده نیست بلکه طی چندین سال بدون برنامه خاصی نوشته شده است و افراد زیادی در اندیشهورزی در سانتافه در تهیه این مقالات نقش داشتهاند. چندین فقره از این مقالات در مجلات علمی کاملا معروف و برخی دیگر در مجلات کمتر معروف به چاپ رسیده است. مقالات حاوی اندیشهورزیها هستند اما نمیگویند آن اندیشهها چرا و چگونه شکل گرفتهاند بنابراین مفید است مخاطب با پسزمینه شکلگرفتن و با زمینهای که در آن رشد کردند آشنا شوند. بیشتر مقالات با بیان یک رویداد منفرد آغاز میشود.
در مجموع میتوان گفت مقالاتی که در این کتاب گردآمده مضمون یا چارچوبی را برای اندیشیدن فراهم میکند. در اینجا در مقالات به جای اینکه با استفاده استنتاج بینقص قیاسی عاملهایی را در مسایل بسیار آراسته و پیراسته بهکار گرفته شود که نتایج احتمالی آراسته و پیراستهای را به بار بیاورد عاملهایی به کار گرفته شده که باید موقعیتهایی که در آن قرار گرفتهاند را بفهمند. عاملهایی که با بهرهگیری از هر شیوه تعقلی که در دمدست دارند بتوانند گزینههای پیشرویشان را بیازمایند. عاملهایی که با پیامدهای تصمیماتشان زندگی میکنند و باید خودشان را با آن پیامدها تطبیق بدهند. تطبیقی که خودش موجب ایجاد تغییرات بیوقفه میشود.
دیوید کولاندر، مورخ اندیشه اقتصادی در سال 1996 تمثیلی آورد با این مضمون که اقتصاددانان یک سده قبل در دامن دوکوه ایستاده بودند که قلههایشان از میان ابرها دیده نمیشدند آنان میخواستند به بلندترین قله صعود کنند و بنابراین باید از میان آن دو کوه یکی را برمیگزیدند آنان کوهی را برگزیدند که نظم ریاضی آراستهتر و مشخصتری داشت. اما وقتی بالای کوه رسیدند فهمیدند کوه دیگر یعنی کوهی که فرایندتری و زندهوارتر بوده بسیار بلندتر از کوهی بود که ایشان به سوی قلهاش پیش میروند. در این چند سال گذشته بسیاری از اقتصاددانان که راه صعود قله دوم را پیش گرفتند و ما دوست داریم با مطالعه این اثر ببینیم که به کجا میرسیم.
کتاب «پیچیدگی و اقتصاد» نوشته ویلیام برایان آرتور به ترجمه محمد ابراهیم محجوب با شمارگان 500 نسخه در 372 صفحه به بهای 30 هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شد.
نظر شما