علیرضا منوچهریان، مترجم دیوان متنبی در ایران، عضو بنیاد نخبگان و از استادان گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی تاکید دارد که مساله وحدت در تاریخ ادبیات عرب کم و بیش مطرح بوده و در ادبیات معاصر عربی آن را باید از مقولههای مهم ادبیات پایداری دانست.
وی با بیان اینکه پس از قرآن ندای وحدت را باید در سیره و سنن پیامبر اسلام(ص) و امیرمومنان علی (ع) جست و از نگرانی ایشان برای آینده جامعه مسلمین سخن گفت، افزود: در حقیقت پس از پیامبر (ص) وجود امام علی(ع) بزرگترین نماد وحدت امت اسلامی بود؛ چراکه ایشان با وجود دلایل آشکار بر خلافت بلافصل پیامبر (ص) به دلیل مصلحت و وحدت جامعه، حق مسلم خویش را طلب نکردند.
مترجم دیوان متنبی با اشاره به سابقه طولانی پرداختن به مساله وحدت در تاریخ ادبیات عرب، گفت: در ادبیات قدیم عربی نیز با وجود حکومتهای جائر اموی و عباسی نشانههایی از پرداختن به مقوله وحدت را میتوان دید.
وی تصریح کرد: در ادبیات معاصر عربی، وحدت را باید از مقولههای مهم ادبیات پایداری دانست. البته بسیاری از شعرای معاصر عرب (مانند بسیاری از شاعران معاصر پارسی در فراخواندن به قومیت ایرانی و ترویج اندیشه باستانگرایی)، بیشتر در اندیشه قومیت عربی بودهاند و به قول نزار قبانی حقیقت را گم کردهاند «والشاعر العربی قد فقد الحقیقه. شاعر عرب حقیقت را گم کرده است».
منوچهریان با بیان اینکه معدودی از شاعران عرب آرزوی اتحاد ملت اسلام را در اشعار خود مطرح کردهاند، گفت: محمد ابوزید حمدون شاعر معاصر یمنی سروده است «کنتم امه واحده هی امه الاسلام. شما امتی واحد بودید همان امت اسلام» و «و کنتم حزبا واحدا هو حزبالله. و شما حزبی واحد بودید همان حزبالله».
این عضو بنیاد نخبگان همچنین عنوان کرد: ادیب و نویسنده لبنانی شهیر جهان، جبران خلیل جبران، از جهانوطنی و اتحاد نسل انسانی سخن میراند و جهان را وطن خویش میداند I love my country with a little of my love for the world my home land (من کشورم را با ذرهای از عشقم به جهان –وطنم- دوست میدارم.»
به گفته منوچهریان، بیشتر کشورهای اسلامی در سالها و دهههای اخیر از استبداد و یا اختلافهای داخلی رنج بردهاند و طبیعی است که در چنین شرایطی توقع تحقق وحدت مسلمانان امری دشوار است؛ چراکه تا ملتی دست دوستی به هم ندهند در فکر یگانگی و هماهنگی با دیگر دولتها و ملتهای مسلمان نخواهند بود.
مترجم دیوان متنبی توضیح داد: در جهان معاصر که قدرتهای استعماری در پی مشوه ساختن چهره اسلام هستند، درگیریهای داخلی، شکافهای مذهبی و اختلافهای سیاسی در درون و برون ملتهای مسلمان موجب تضعیف بیش از پیش آنان شده و اسباب دوری از قرآن و پیامهای نجاتبخش آن را فراهم میکند. پس پرداختن به مسایل اختلافی فرعی بین مسلمانان در جایی که اصل اتحاد جهانی آنان مطرح است حکایت از جهل و ایدههای ارتجاعی میکند و سخن شاعر بینظیر تاریخ ادب مشرق زمین، متنبی را تداعی میکند«یا امه ضحکت من جهلها الامم. ای وای بر ملتی که ملتهای عالم بر جهل او بخندند.»
وی با بیان اینکه ارتباطهای فرهنگی و ادبی از کارآمدترین ابزارهای ایجاد وحدت میان ملتهای مسلمان است، افزود: متاسفانه در برخی از کشورهای اسلامی امور فرهنگی و ادبی در دست مهرههای سیاسی است و به قول سهراب سپهری «من قطاری دیدم که سیاست میبرد/ و چه خالی میرفت».
نظر شما