به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در ادامه سلسله نشستهاي تخصصي موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان، مريم دارا؛ دانشجوي دكتراي فرهنگ و زبانهاي باستاني، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران به بررسي «چهره رستم در متون پهلوي دوران ميانه» ميپردازد.
به گفته مريم دارا، رستمي كه در نگاشتههاي دوره ميانه آمده، رستم اسطورهاي ايران است. چهره و شخصيت رستم شاهنامه با آنچه در متون دوره ميانه آمده، هماننديهاي بسياري دارد و البته تفاوتهايي هم دارد. در اين نشست به اين كه از رستم در چه متنهايي نام برده شده و اين رستم اسطورهاي چگونه رستمي است، سخن خواهد رفت.
رستم نامآورترين چهره اسطورهاي در شاهنامه و ادبيات ايران است. این شخصت اسطورهای، چنانکه در شاهنامه فردوسی روایت شده، فرزند زال و رودابه است و تبار پدرياش به گرشاسپ (پهلوان اسطورهاي و چهره برتر اوستا) ميرسد.
عظمت رستم در شاهنامه به گونهاي است كه بعد از مرگ رستم خود فردوسي نيز ديگر دل بسته زندگي نيست و تمايل دارد شاهنامهاش را به پايان برساند، اين معني را ميتوان از فضاي پاياني داستان رستم و شغاد بعد از نابودي خاندان زال دريافت.
در منابع تاريخي آمده است كه داستان «رستم و اسفنديار» را «ابن نديم جبله بن سالم» (نيمه اول قرن دوم هجري) به عربي ترجمه كرده و كتاب «كيلهراسب شاه»، را «علي بن عبيده الريحاني» به عربي برگردانيده است، سكيسران را نيز كه مسعودي آن را ذكر كرده، مترجم آن «ابن مقفع» بوده است.
در اين كتاب ظاهرا از قهرمانهاي سيستان، از جمله از كشته شدن اسفنديار به دست رستم و كشته شدن رستم به دست بهمن، سخن در ميان بوده است. اين نويسنده ميآورد كه ايرانيان اين كتاب را بزرگ ميشمردند. «اسدي» نيز، در ذيل لغت «وسناذ»، بيتي را به ترجمه فهلوي (يكي از لهجههاي قديم شمال و غرب ايران) از نامه «پيران ويسه» نقل كرده است كه ظاهرا درباره اعمال اين پهلوان بوده است.
نشست تخصصي «سرگذشت رستم در متون پهلوي دوران ميانه» عصر روز يكشنبه (21 فروردين) ساعت ١٧ در بنياد فرهنگي، هنري جمشيد جاماسيان برپا ميشود و علاقهمندان به شركت در اين نشست بايد به خردمند شمالي، كوچه شهيد اعرابي، شماره ٤، طبقه دوم، مراجعه كنند.
یکشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۰
نظر شما