به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كتاب «تاريخ و روايت» نوشته جفري رابرتز با حضور جلال فرزانه دهكردي(مترجم كتاب) دكتر الهام ملكزاده (عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي)، فاطمه موسوي (پژوهشگر گروه تاريخ آموزش و پرورش منطقه 11) و خديجه معصومي (دبير نشست) عصر يكشنبه (28 فروردين) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب نقد و بررسي شد. اين كتاب تاريخي به كوشش دانشگاه امام صادق (ع) منتشر شده است.
جلال فرزانه دهكردي، مترجم كتاب «تاريخ و روايت» گفت: طرح داستان، مسألهاي است كه در همه داستانهاي تاريخي و ادبي مطرح ميشود. ارسطو معتقد است كه طرح داستان بايد آغاز، ميانه و پايان داشته باشد.
وي افزود: اگر تاريخ، روايت است تا چه اندازه تاريخ در دستان مورخ آخته ميشود و آيا از حقيقت خود تهي ميشود و يا به حقيقت خود دست مييابد؟ تاريخ خام،گاهشمار، روزنوشته و يا سالنوشته است و تاريخي كه به صورت روزانه و سالانه نوشته ميشود هيچ گونه تفسيري برايش نوشته نميشود. مورخ بايد با طرح داستان اين وقايع را به هم اتصال دهد و آن را به تاريخي تبديل كند كه در دست داريم.
دهكردي در ادامه سخنانش گفت: ذبيحالله منصوري و كتاب «خواجه تاجدار» وي را همگي به ياد داريد، آيا ميتوان به اين كتاب گفت تاريخ است يا يك روايت تاريخي؟ تفاوت كار فريدون آدميت در كتاب «امير كبير» و كتاب «خواجه تاجدار» ذبيحالله منصوري چيست؟ در مقايسه اين دو كتاب بايد گفت كه منصوري تاريخ را با روايت معنا ميبخشد.
اين مترجم ادامه داد: مورخان تاريخ را در دستان فرهنگ قرار ميدهند و ما با شناخت ارزشهاي جمعي آن عصر ميتوانيم پي ببريم كه تاريخ چگونه است. تاريخ فرهنگ را مورد بررسي قرار ميدهد و ميتوان گفت كه تاريخ جزيي از فرهنگ محسوب ميشود.
وي افزود: نكته اصلي اين است كه تاريخ، همه خوان است؛ يعني اينكه همگان با شناختي نسبي از وضعيت زيستيشان، ميتوانند كتابهاي تاريخي را ورق بزنند و آنگاه به خيال خود، با پيگيري داستان، يا به گفته ادبي و تكنيكيتر با روايت از آنچه بر آدميان گذشته يا آدميان بر خود گذراندهاند آشنا شوند.
اين مترجم خاطرنشان كرد: مزدك يك شخصيت تاريخي است كه به عنوان قهرمان تاريخ ايران از وي ياد ميشود ولي مورخان همواره اين پرسش برايشان مطرح ميشود كه مزدك كيست و چه كارهاي تاريخي انجام داده است.
وي افزود: نمايشنامه ايرانيان مسايلي را از تاريخ ايران بررسي ميكند. آيسخوليوس، نويسنده يوناني نمايشنامه، با تمام قدرت خويش سعي ميكند جنگ ايران و يونان را آنچنان بنماياند كه گويي شكست ايرانيان، چنان جبرانناپذير است كه ايراني، ديگر از خاك سر بر نخواهد آورد. پس هر كسي از ظن خود يار تاريخ شده و تاريخ را آن گونه كه خواسته روايت كرده است. اينجاست كه ارتباط ميان تاريخ و روايت آغاز ميشود.
آميختگي تاريخ با دادههاي فرهنگي و ادبي
سپس فاطمه موسوي، پژوهشگر گروه تاريخ آموزش و پرورش منطقه 11 با يك جمله از «كاترين مورلند» سخنانش را آغاز كرد و گفت: تاريخ يك واقعيتهايي است كه اتفاق افتاده ولي روايت چه تأثيري در تاريخ دارد؟ و در پاسخ به اين پرسش گفت كه روايت وارد تاريخ شده و با دادههاي فرهنگي و ادبي آن آميخته ميشود.
وي افزود: مورخ كسي است كه با واقعيت سر و كار دارد. روايت بر مبناي تخيل و فهم است ولي تاريخ بر مبناي توضيح قرار دارد. اين دو حوزه بسيار به هم نزديكاند و نميتوان اين دو را از هم جدا كرد. اين كتاب بيشتر جنبه فلسفي و منطق آن قابل تحسين است تا اينكه كتابي براي دانشجويان تاريخ باشد.
موسوي يادآور شد: نخستين كسي كه فلسفه تاريخ را مطرح كرد «ولتر» بود، فلسفه تاريخ به چرايي در تاريخ ميپردازد و روايت، ذكر مسايل تاريخي است. از نكاتي كه در اين كتاب مطرح شده روايتهاي پيوند دهنده بين حال و گذشته ماست. روايت، بياني است ولي در مطالعات تاريخي با اسناد و مدارك سر و كار داريم.
وي افزود: كتابهاي ذبيحالله منصوري پر خوانندهترين كتابهاي تاريخي است كه مسايل تاريخي را در قالب داستانهاي جذاب مطرح ميكند ولي جنبه ادبي آن بيشتر از مسايل تاريخي آن است.
قصد اديب تاريخنگاري نيست
دكتر الهام ملكزاده، عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سخنران بعدي نشست بود. وي از جلال فرزانه دهكردي پرسيد با توجه به اينكه رشته دانشگاهي شما ادبيات انگليسي بوده چطور شد كه به ترجمه كتابهاي تاريخي روي آورديد؟ آيا تنها نام «تاريخ و روايت» باعث شد كه اين كتاب را به فارسي برگردانيد؟
فرزانه دهكردي در پاسخ به اين پرسش گفت: دنياي ما دنياي بينرشتهاي است و نشان ميدهد كه پست مدرنيسم با تاريخ پيوند دارد. تاريخ همهخوان است و در تمامي بافتهاي اجتماعي مشاهده ميشود و در انديشه ايرانيان همواره از امير كبير به خوبي ياد ميشود. همچنين هايدن وايت پيش از آنكه فيلسوف باشد منتقد ادبي است.
ملكزاده در ادامه سخنانش گفت: اصطلاحات و واژههايي كه در اين كتاب استفاده كردهايد پاسخگوي پرسشهاي تاريخپژوهان نيست و اين اصطلاحات بسيار گنگ است و به دليل سنگيني كلام نميتوان به فهم تاريخي دست يافت. همچنين در فصل پاياني كتاب بهتر بود نتيجهگيري درباره تاريخ و روايت مطرح كنيد.
وي افزود: آنچه امروزه به عنوان تاريخ داريم دستنوشتههاي اديبان است كه از آن استنباط تاريخي ميشود. اديب نميتواند مورخ باشد زيرا قصد تاريخنگاري را نداشته است.
ملكزاده در پايان سخنانش اظهار داشت: امروزه در زمينه تاريخ معاصر كتابهاي بسياري منتشر شده كه مورد پسند ذائقه عوام قرار ميگيرد ولي پژوهشگران و محققان از اين كتابها بهرهاي نميبرند.
دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۲
نظر شما