مجموعه دو جلدي «فرهنگ آهنگسازي» توسط عليرضا مشايخي تدوين شده است. جلد نخست اين مجموعه از سوي انتشارات سوره مهر در بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران عرضه خواهد شد.\
درباره عنوان کتاب هم بايد عرض کنم که «فرهنگ آهنگسازي» نه به معناي واژنامه موسيقي بلکه به معناي وسيع و عمومي واژه فرهنگ در زمينه آهنگسازي است. جلد اول به موسيقي باروک، کلاسيک و نيز به موسيقي دوازدهتني و سريل توتال ميپردازد. در جلد دوم به عبور از دوران «سريل» و بررسي شيوههاي جديد نتنگاري در آثار آهنگسازان معاصر و همينطور شيوه نت نگاري آثار خودم پرداخته شده. اين شيوه نت نگاري حاصل سيسال از تجربيات و پيشنهادات من در اين زمينه است.
آيا اين کتاب بيشتر براي دانشجويان موسيقي است يا متخصصان موسيقي؟
البته دقيقا نميدانم منظور شما از متخصص موسيقي در ايران در رابطه با نوع موسيقي مورد نظر ما چيست و آيا تا کنون ما اصلا متخصص موسيقي به تعبير شما داشتهايم يا نه؟ ولي تنها عنوان ميکنم که اين کتابها براي آهنگساز شدن و آموزش صحيح و آکادميک اين حرفه است.
استاد، در ديگر مصاحبههاي شما شنيدهام که هنرجويان آهنگسازي بين آنچه که در مدارس موسيقي فرا ميگيرند و آنچه که در محيط موسيقي جدي اتفاق ميافتد يک خلاء مشاهده ميکنيد. آيا شما با تدوين اين مجموعه به فکر پر کردن اين خلاء هستيد؟
سعي کردهام اين خلاء را تا حد زيادي پر کنم. خلايي که هم در ايران است هم در اروپا.
در اروپا؟
بله، در اروپا هم اين خلاء وجود دارد. منتها امروزه بسيار کمتر. ببينيد بين آنچه که در مراکز موسيقي تدريس ميشود و آنچه که در سالنهاي کنسرت اتفاق ميافتد اين خلاء وجود دارد. يک سري معلومات آن هم دست و پا شکسته در اختار دانشجويان قرار ميدهند و در موسيقي واقعي معاصر اين خلاء وسيعتر بوده و به نظر من هست. من سعي کردم به سهم خود و تا حد توانايي اين مشکل را حل کنم.
من مسئله موسيقي معاصر را به نحوي وسيع مطرح کردهام. به عنوان مثال مجموعهاي دارم که در آن به آسيبشناسي محيط موسيقي ايران پرداختهام، به نام «تداوم تفکر» که بعيد ميدانم تا به حال مسوولان امور موسيقي کشور توجهي به آن کرده باشند. در اين کتاب کاستيهاي موسيقي از منظر تعليم و تربيت مورد بررسي قرار گرفته است.
نقش تعليم و تربيت در موسيقي چيست؟
سنگ بناي موسيقي جدي و علمي تعليم و تربيت است. ما هنوز فاقد مراکز جامع، صالح و کامل براي تعليم و تربيت موسيقي و موسيقيدان هستيم. همه چيز از يادگيري شروع ميشود و ما فاقد نظام تعليم صحيح هستيم. در مدارس موسيقي تهران، تعداد دانشجوياني که هر ساله پذیرفته ميشوند يک دهم تعداد دانشجوياني است که در کوچکترين مدارس موسيقي در شهرهاي آلمان پذيرفته ميشوند. البته مسئله فقط تعداد نيست بلکه هدف نهايي بايد کيفيت حاصله باشد.
براي تدوين اين دو جلد کتاب «فرهنگ آهنگسازي» چقدر زمان صرف شده است؟
به طور کلي در بيست سال گذشته در کنار فعاليتهاي آهنگسازي بيشتر وقت من صرف تاليفات شده است و از آنجا که نيمي از کتاب دوم فرهنگ آهنگسازي به تئوري خود من تحت عنوان «تئوري مکمل» اختصاص دارد، بايد بگويم که بيشترين وقتي که در زندگي صرف تاليف کتاب کردهام به اين دو جلد اختصاص دارد.
عليرضا مشايخي نخستين آهنگسازي است كه به گونه گستردهاي، پيامآور نوگرايي و مدرنيسم در موسيقي ايران بوده است. آثار وي بيش از چهل سال است كه در داخل و خارج از ايران اجرا ميشود. نخستين استادان او در ايران «لطفالله مفخم پايان» در موسيقي ايراني، «حسين ناصحي» در آهنگسازي و «افيليا كمباجيان» در پيانو بودهاند. استادان آهنگسازي مشايخي در سالهاي اقامت او در وين، «هانس يلينك» برجستهترين نظريهپرداز مكتب وين شاگرد «شوئنبرگ» و «كارل شيسكه» بودند.
آشنايي مشايخي با هانس يلينك سبب شد كه او پژوهشهاي وسيعي در زمينه مسائل و گسترههاي گوناگون موسيقي معاصر داشته باشد. اين شناخت از سويي و علاقه او به موسيقي ايراني از سوي ديگر قويترين تاثيرات را در تكامل هنري او داشتهاند.
مشايخي پس از به پايان رساندن دوره آهنگسازي در آكادمي موسيقي وين براي ادامه تحصيل و پژوهش در زمينه موسيقي الكترونيك به اوترخت «هلند» رفت و در كلاسهاي «گوتفريد ميشائيل كونيگ» كه از پايهگذاران انستيتو زونولوگي هلند بود شركت جست. اقامت او در هلند به فعاليتهاي گسترده آهنگسازي و پژوهشي انجاميد كه پانزده سال ادامه يافت.
سبكهاي گوناگون موسيقي ايراني و غير ايراني مشايخي را ميتوان زير چتر گستردهتري گردآورد كه ريشههايش را بايد در آثار دهه شصت وي در قطعاتي چون از شرق تا غرب جستجو كرد. پيام اصلي مشايخي در موسيقي عبارت است از "موسيقي چند فرهنگي" كه با عنوان نمادين متا ايكس (meta-x) معرفي شده.
نظر شما