شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۵:۴۹
داستان‌هاي دهنوي زباني سالم و بي‌ادعا دارند

اميرحسين ‌يزدان‌بد در نشست نقد مجموعه داستان «كاغذهاي سوخته»، اغلب داستان‌هاي اين مجموعه را داراي زباني سالم و بي‌مدعا دانست كه محتوايي با موضوع كلي انسان را شكل داده‌اند._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست نقد دو كتاب «کاغذهای سوخته» و «دو کام حبس» با حضور امیرحسین یزدان‌بد و سعید سبزیان  پنج‌شنبه، 10 ارديبهشت در موسسه راهبرد پيمايش برگزار شد.

در اين نشست، اميرحسين یزدان‌بد،‌ در ابتدا به نقد مجموعه داستان «کاغذهای سوخته»پرداخت و گفت:  در این جلسه سعی می‌کنم به بیان ویژگی‌هایی بپردازم که نظرم را جلب کردند و معتقدم که اين ويژگي‌ها مشخصه‌های قلم نویسنده هستند. ما اکنون در عصر ارتباطات و سرعت هستیم. در داستان‌نویسی هم می‌بینیم که برخی نویسنده‌ها به مساله سرعت ورود اطلاعات به داستان توجه دارند.

وي افزود: در گذشته عنصر زبان حرف اول را می‌زد و نویسنده با کمک عنصر زبان، مهارتش را نشان می‌داد و ما این را در آثار هوشنگ گلشیری و ساعدی می‌بینیم. البته هنوز هم این دغدغه وجود دارد و زبان به مثابه اولین و مهم‌ترین عنصر برای نویسنده به شمار مي‌آيد. از سوی دیگر با نویسندگانی مواجهیم که زبان را به مثابه ریلی برای پیش بردن داستان به كار مي‌برند.

يزدان‌بد همچنين اضافه كرد: به نظر من مجموعه «کاغذهای سوخته» به دسته دوم تعلق دارند. داستان‌های اين مجموعه به لحاظ زبانی کاملا بی‌ادعا و سالم هستند. در تمام کتاب به غیر از یک کلمه که به نظرم غیرعادی بود، هیچ دست‌اندازی از نظر زبانی وجود ندارد. بیشتر داستان‌هایی که در این کتاب هستند، موضوعيت انسان دارند و چند داستان نيز قابلیت تبديل شدن به داستان بلند را دارا هستند.

وي در ادامه خاطرنشان كرد: رسیدن به عنصر روایت و عبور از عنصر زمان، وقتی صورت می‌گیرد که زاویه مناسبی برای روایت انتخاب شود و دهنوی، با انتخاب راوی بی‌طرف به این مهم دست یافته است. یکی از تکنیک‌های او، قطع شدن‌هاي متوالی است که ریتم خطی را می‌شکند.

نويسنده «پرتره‌ي مرد ناتمام» همچنين گفت: اين قطع شدن‌هاي خط داستاني، از ویژگی‌های اصلي درام است که به ادبیات داستانی هم وارد شده، اما بهره گرفتن از اين تكنيك، کار دشواری است. به اعتقاد من این تکنیک در داستان‌هاي اين مجموعه به خوبی جواب داده است.

وي با توضيح درباره داستان اول كتاب دهنوي گفت: البته داستان اول مجموعه به نام «جنگ و سکوت» که خواننده را با حجم انبوهی از اطلاعات روبرو می‌کرد، بیشتر فضای داستان بلند را می‌طلبید و هنوز به پختگي لازم نرسيده بود. داستان «کابوسی که تمام نشد» هم داستان بسیار دقیقی است. نویسنده با انتخاب زاویه دید کودک، روایت را بدون هیجان‌زدگی پیش می‌برد. 

بخش دوم این جلسه به سخنان سعید سبزیان درباره مجموعه «دوکام حبس» نوشته مریم منصوری اختصاص داشت. 

وي درباره اين كتاب توضيح داد: در چند مورد از داستان‌های مجموعه «دو کام حبس» به بینامتن‌هایی برمی‌خوریم که هر یک قوت و ضعف خود را دارند و البته انتقادات من صرفا حاوی پیشنهادهایی در این باره است. داستان اول این مجموعه که «یک داستان کافکایی بنویس»، نام دارد، بیشترین مضامین و بینامتن‌ها را دارد و داستان هم با یک تضمین شعری، از یک شاعر غربی شروع شده كه می‌گوید: «آوریل ستمگرترین ماه هاست.» و اين تضمين نقش جالبی در ایجاد فضای مایوس کننده این داستان دارد.

وي افزود: جمله پایانی این داستان هم که می‌گوید «یک داستان کافکایی بنویس» با بررسی وضعیت شخصیت‌های داستان، نشان از آن دارد که فضا کافکایی نیست، بلکه ما با شخصیتی رو‌به‌رو هستیم که با نگاهی توهم‌آمیز فضا را مخوف می‌بیند. مثلا ارتباط یا احساس او به علی و استادی به نام صدری، حاکی از این است که خودش هم نگاه مشخصی در این باره که به دنبال چیست، ندارد. 

سبزيان اضافه كرد: داستان «تشنه» داستانی است با محتوای انتقادی که با نگاهی متفاوت جایی را که همگان منشا سیراب شدن معنوی می‌بینند، مملو از آدم‌هایی می‌بیند که شخصیت داستانی در آنجا تحقیر می‌شود و باز می‌گردد. 

اين مترجم در ادامه درباره داستان ديگر اين كتاب نيز توضيحاتي داد و گفت: داستان «کفتر چاهی» در این مجموعه برای من بسیار جالب و قابل تحسین بود و چند بار از خواندن آن لذت بردم. چیزی که این داستان را برجسته می‌کند، نحوه روایت گذشته و فضایی است که شخصیت داستانی در آن زندگی می‌کند. فضایی که زنی به نام سایه در آن خود را اسیر و گرفتار خاطره‌های گذشته می‌بیند و نویسنده توانسته است با استفاده از «قرینه عینی» در زمان جابه جا شود.

نويسنده فرهنگ گفت: اما موضوعي که اين داستان را بسیار جذاب كرده است، نحوه روایت مرگ انسان‌های دور و بر اوست. نویسنده به نحوی بسیار غافلگیرانه مرگ آن‌ها را در کمترین کلمات بیان می‌کند. روایت مرگ عموی زن به نام «زمان» در صفحه 77 و مرگ سیروس در صفحه 81 نمونه‌های جالبی هستند. مایلم بگویم که داستان کفتر چاهی مي‌تواند برای نويسنده‌اش آوازه خوبی بیاورد و حتی قابل ترجمه به زبان‌های دیگر باشد.

سبزيان در ادامه با اشاره به برخي مشكلات ويراستاري در اين كتاب گفت: به کار بردن کلمه «شیلنگ تخته» به جای «شلنگ تخته» ظاهرا درست نیست، یا جمله «می‌خواستم ناموسش را بجنبانم» كه احتمالا به جاي جمله «غیرت جنباندن» به كار برده شد، چون ناموس جنباندنی نیست. اضافه بر این‌ها اشکالاتی در علايم سجاوندي اين كتاب وجود دارد كه باید ویراستار به آن‌ها دقت بيشتري نشان می‌داد. مثلا در چند مورد به جای علامت دو نقطه بعد از گفت، علامت نقطه ویرگول را می‌بینیم.

مجموعه داستان «کاغذهای سوخته» نوشته الاهه دهنوی اسفند سال گذشته(89)، از سوي انتشارات مرواريد راهي بازار كتاب شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط