خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) ـ به گزارش ستاد خبري سراهاي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، نشست نقد و بررسي كتاب «رازهاي شاهنامه و مجموعه مقالات پيرامون» عصر سهشنبه (20 ارديبهشت) ساعت 15 با حضور دكتر سجاد آيدنلو (اعضاي هيأت علمي دانشگاه پيام نور)، دكتر عزيزالله جويني (اعضاي هيأت علمي دانشگاه تهران)، دكتر قدمعلي سرامي (اعضاي هيأت علمي دانشگاه تهران)، دكتر سيد ضياءالدين هاجري (رئيس انجمن پاسداري و پالايش زبان فارسي)، ياسر موحدفرد (گردآورنده كتاب) در سراي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
ياسر موحدفرد، گردآورنده كتاب گفت: کتاب «رازهاي شاهنامه» شامل بيست جستار در يادبود هزاره جهاني شاهنامه از فردوسيشناسان برجسته گردآوري شده است. در بخش نخست با نام «رازهاي سرايش و ماندگاري شاهنامه» به زواياي پنهاني از زندگاني فردوسي و هم روزگاران او و چگونگي سرايش شاهنامه ميپردازد و در بخش دوم كه «رمزگشايي داستانهاي شاهنامه» نام دارد به بررسي علمي دانشنامه شاهنامه پرداخته است.
وي در ادامه اسامي شاهنامهپژوهاني كه مقالاتشان در اين كتاب منتشر شده اشاره كرد و افزود: بيست گفتار کتاب «رازهاي شاهنامه» به قلم شاهنامهپژوهان نامدار گردآوري شده است. دکتر محمدعلي اسلامي ندوشن، دکتر جلال خالقيمطلق، دکتر ميرجلالالدين کزازي، دکتر عزيزالله جويني، پروفسور اولريش مارزولف، دکتر قدمعلي سرامي، دکتر نصرتالله رستگار، دکتر سيد محمد دبير سياقي، دکتر محمد امين رياحي، دکتر جليل دوستخواه، دکتر احمدعلي رجايي بخارايي، دکتر سيد ضياءالدين هاجري، دکتر محمدحسين توسيوند، دکتر منوچهر مرتضوي، دکتر احمد وکيلي، دکتر جواد وهابزاده، فرهاد وداد، شاپور شهبازي، حجت کجاني حصاري و ياسر موحدفرد شاهنامهپژوهاني بهشمار ميآيند كه در اين كتاب مقالاتي را درباره شاهنامه منتشر كردهاند.
سپس دكتر عزيزالله جويني از اعضاي هيأت علمي دانشگاه تهران گفت: اسطوره لغتي يوناني است و به مواردي گفته ميشود كه در قديم وجود داشته و به مانند نوري بر ما تابيده است. اسطورهها شعاعهاي نور را بازتاب ميدهند و منعكس ميكنند. برخي ميگويند اسطوره بر داستانهاي غير واقعي اطلاق ميشود. همچنين تمام داستانها و حوادث تاريخ گذشته سينه به سينه نقل شده و تا به امروز رسيده است. اسطوره يك قدم جلوتر از حقيقت است.
وي افزود: «جان هينلز» شرقشناس در كتاب «شناخت اسطورههاي ايراني» آورده است كه فردوسي وقايع فارسي را به نظم درآورده ولي از برخي صرف نظر كرده است. من معتقدم كه اين شرقشناس از شاهنامههاي كهني مانند فلورانس و ژول مول بهره گرفته و به شاهنامههاي ديگر استناد نكرده است. اگر هينلز اطلاعات بيشتري داشت اين سخن را عنوان نميكرد!
جويني يادآور شد: فردوسي يك تاريخنگار مطمئن و استوار است. شاهنامه تنها كتابي است كه اتحاد ملت ايران به آن بستگي دارد. فردوسي 5 بيت درباره ابوالعباس اسفرايني سروده و هنگامي كه كتاب حماسي خود را به سلطان محمود هديه ميدهد، سلطان ميگويد من هزار تا رستم سراغ دارم و فردوسي رستم را اينگونه مطرح كرده است.
دكتر قدمعلي سرامي از اعضاي هيأت علمي دانشگاه تهران سخنران بعدي نشست بود، وي شاهنامه فردوسي را داراي عظمت بيمانندي دانست و گفت: فردوسي شخصيتي بيمانند است كسي كه 35 سال از عمر خود را در راهي گذاشت كه هم دلش آن را تصويب كرد و هم دماغش.
وي افزود: شاهنامه فرهنگ ايران باستان را به روشني به تصوير ميكشد. شاهنانه كتابي است در ستايش انسان زيرا نخستين بيت اين كتاب حماسي مكمل 60 هزار بيت آن است. فردوسي نامه خود را با نام خدا آغاز و در مرتبه بعدي به انسان اشاره ميكند. فردوسي با اين بيت كليد كتاب خود را به دست انسان ميدهد.
وي گفت: فردوسي با انسان و خدا اين حماسه جاودان را ميسرايد. اين حماسه نشاندهنده بخشش و كوشش است و خداوند زمين و خداوند همه كيهان با هم در اين داستان دست اندركارند. به عقيده فردوسي انسان كليد آفرينش يزداني است زيرا خداوند جهان را به صورت گنج آفريده و كليد اصلي را كه عقلانيت و عشق است در اختيار انسانها قرار داده است.
وي افزود: از ديدگاه فردوسي انسان نخستين فطرت است و ماحصل جمع عالم مينو و ماده است. فردوسي از عالم گيتي و اخروي در آفرينش انسان ميگويد. فردوسي كتابش را به عنوان كتاب سرگذشت انسان و با سرنوشتي كه خداي جهان براي انسان رقم زده درميآميزد.
وي افزود: هنگامي كه گفته ميشود «شاهنامه آخرش خوش است» اين جمله از فرط ناخوشي بيان شده است، يعني در فرجام كار ايرانيان با آن اوجي كه در طول حماسه، تاريخ عصر پهلواني خود پيدا كرده بودند به پايين رانده ميشوند و اين رهاييبخشي در شاهنامه به روشني بيان شده است.
دكتر سيد ضياءالدين هاجري، رئيس انجمن پاسداري و پالايش زبان فارسي نيز گفت: كتاب «معماي شاهنامه» نوشته سيامك وكيلي در پنج فصل و نمايههاي بايسته آن به رشته تحرير درآمده است. ديدگاه نگارندهاش اين است كه شاهنامه دست كم دو سراينده داشته است و سراينده بنيادين آن فردوسي نيست! و اين ديدگاه را در چند فرگرد (بخش) پيش كشيده است.
وي افزود: او ميخواهد روشن كند كه نويسنده بنيادين بسيارآگاه است و در همه زمينهها كاردامن و پخته است و فردوسي كه پيرو سراينده آغازين است، كاري جز دنبالهروي كوركورانه از او نكرده است. من معتقدم كه شاهنامه سروده يك راز بزرگ است و آغازين سرايندهاي دارد كه حماسه ايرانيان را به يادگار نهاده است.
سخنران پاياني نشست دكتر سجاد آيدنلو، از اعضاي هيأت علمي دانشگاه پيام نور بود. وي سخنانش را با پرسش مطرح كرد و گفت: آيا شخصيتهايي مانند رستم در شاهنامه، تاريخي است يا افسانه؟ آيا شخصيتها و رويدادهاي شاهنامه تاريخ واقعي ايرانيانند يا افسانه و داستان محسوب ميشوند؟
و در ادامه سخنانش در پاسخ به اين پرسش گفت: مقدمه اين پرسش و دريافتن علمي آن توجه به تفاوت و تعريف دو اصطلاح تاريخ ملي و روايي با تاريخ واقعي است كه در مواردي هم از سوي متخصصان فن ناديده گرفته شده است.
وي افزود: تاريخ، رويدادهايي است كه در گذشته يك ملت رخ داده و اسناد مكتوباتي در اين زمينه دارد. تاريخ داستان حوادثي است كه متعلقان آن دوست داشتند كه چنين حوادثي در گذشته تاريخي آنها روي ميداد. توجه به تفاوت اين دو اصطلاح از دوره پيش از فردوسي و قاجار مورد توجه نبوده است.
وي گفت: گذشتگان شاهنامه را تاريخ واقعي ايرانيان ذكر ميكردند خود فردوسي نيز بنابر اين تلقي ميگويد «تو اين را دروغ و فسانه مخوان» در كتابهاي ادبي و تاريخي بعد از شاهنامه و در تاريخ سيستان به نشانههايي از آخور رخش رستم برميخوريم. در تهران نيز 2 تا 3 نسل پيش ميگفتند كه رستم شخصيت تاريخي است.
وي در پايان سخنانش گفت: از حدود دوره قاجار با آثاري از فرصتالدوله شيرازي تاريخ ملي و تاريخ روايي مطرح شد و بايد گفت كه شاهنامه متني حماسي با بنيانهاي اساطيري است كه در بخشهايي از آن تاريخ به شكل ناب و مطلق و در بخشهايي روايتهاي آميخته با تاريخ و اسطوره مطرح ميشود.
نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران 14 ارديبهشت در مصلاي امام خميني(ره) آغاز به كار كرد و تا بيست و چهارم اين ماه برپاست.
سهشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۰:۲۹
نظر شما